انتظارفرج

باسلام ازاینکه به وبلاگ خودسرزدین متشکرم ازشما خواهشمندم که نظرات خودتون رومنعکس کنید

انتظارفرج

باسلام ازاینکه به وبلاگ خودسرزدین متشکرم ازشما خواهشمندم که نظرات خودتون رومنعکس کنید

جمال چهره ى تو


امام زمان

وقتى بهار با سپیدى شکوفه هایش از دریچه ى چشمانم سرک مى کشد، موج اشکى فرو خفته، از درون سینه ى تنگم به دیواره ى دل مى کوبد وتو را مى جوید.

بهار زیباست، لطیف ودوست داشتنى است، اما بى تو اى زیباترین! اى لطیف ترین! اى بهار جان واى طراوت بهاران! هیچ زیبایى، دلم را بر نمى انگیزد؛ که دل در فراق تو سوخته دارم ونگاه در راه تو دوخته.

اى بهارى ترین فصل ها!(1) اى سبزترین بهاران! دور از نگاه مهربان تو، دور از عنایت رحیمانه ى تو ودور از سرانگشت لطف تو، خزانیم وسرد، خشکیم وعطشناک. فراق تو برف سپید کهولت بر چهره مان مى نشاند. بیا که با تو بهارى شویم، بروییم وبیدار گردیم؛ که روییدن، تنها به زلال عشق تو معنا مى یابد وباقى روییدن ها، ماندن است وپژمردن.

بیا اى شاداب ترین جوانى! دست کدام خزان پیرى است که جرأت آزردن گل وجود تو را داشته باشد، گرچه سال ها وقرن ها از حضور زلالت بگذرد.(2) چهره ى زیباى تو اى نورانى ترین! که را مجذوب نساخت وچشم اشتیاق که را به راه منشاند؟ کدام چشم بود که به نگاه نافذ وگیراى تو(3) لرزید واز اشک فراق خالى ماند؟ کدام زبان است که بتواند از (حسن ثناى) تو بگوید؟(4) وکدام قلم است که تاب چرخش در وادى وصف تو داشته باشد؟ جمال روى ماه تو(5) در کدام کلام مى گنجد وجلال خورشیدى(6) تو در کدام وصف مى آید؟

ماه را ببین که چه مبهوت روى تو مانده وخورشید را که چگونه هر صبح به عشق دیدارت سر برمى آورد! سبزه زار بهشت که رستنگاه هر چه زیبایى است به دلبرى طاووسى چون تو دل مى دهد.(7)

سلام بر تو اى فخر آفرینش! اى نگین خوش نگار خلقت! اى مهدى! چه شیرین است نام تو!(8) فتبارک الله أحسن الخالقین!(9) مبارک باد بر خدا، خلقتى چنین نیکو! گنجاندن تمام خوبى ها وزیبایى ها در ظرف وجود یک مخلوق، آن هم در معناى تام وکاملش در تصور که مى گنجد؟

سلام بر تو اى فخر آفرینش! اى نگین خوش نگار خلقت! اى مهدى! چه شیرین است نام تو! فتبارک الله أحسن الخالقین مبارک باد بر خدا، خلقتى چنین نیکو! گنجاندن تمام خوبى ها وزیبایى ها در ظرف وجود یک مخلوق، آن هم در معناى تام وکاملش در تصور که مى گنجد؟

اى منتظر! کدامین چشم نیالوده به غبار دنیاست که رؤیت تو را انتظار نکشد؟ کدامین زبان بازمانده از بدى ها وکژى هاست که از ذکر دمادم نام تو بازماند؟ همه ى دل هاى آسمانى به انتظار لحظه ى دیدنت، تمام عمر، غرق در خون شدند. چهره اى گندمگون، نگاهى نافذ، خالى سیاه بر گونه ى راست، دندان هایى گشاده، پیشانى بلند ونورانى وقامتى سخت به اعتدال،(10) عصاره ى همه ى خوبى ها، سرچشمه ى همه نیکى ها، امام دل هاى عاشق.

اى عزیز! چشم هایى که به راه تو مانده، سال هایى را با اشک مى گذرانند تا پاکیزه وشفاف بمانند براى دیدار روى تو؛ ودل ها لحظه اى دست از دعا نمى دارند تا خدا آن (طلعت رشیده) را به آن ها بنمایاند.(11)

اى زیباتر از هاله هاى سپید یاس ونسترن! اى خوشبوتر از همه ى شکوفه هاى نرگس! اى لطیف تر از نور! بیا تا پیامبر بیاید. بیا وما را که از لذت دیدار پیامبران محروم مانده ایم، به لذت دیدار خود سیراب کن.

اى شبیه ترین به پیامبر خدا!(12) بیا که در خراب آباد دنیا به امید وصال تو تاب آورده ایم وزنده بودنمان به امید دیدن وبودن توست. بیا که:

خیال روى تو در هر طریق همره ماست

به رغم مدعیانى که منع عشق کنند

   نسیم موى تو پیوند جان آگه ماست

جمال چهره ى تو حجت موجه ماست(13)

 

پی نوشت:

(1) همان، ص 874: (السلام على ربیع الأنام).

(2) فریده گل محمدى آرمان، البیعة لله، ص 80؛ امام رضا علیه السلام، علامته أن یکون شیخ السن، شاب المنظر.

(3) عباسعلى کامرانیان، تپش قلم، ص 57.

(4) مفاتیح الجنان، ص 906: (کیف أصف حسن ثنائکم).

(5) همان، ص 874: (السلام على... البدر التمام).

(6) همان: (السلام على الشمس الظلام).

(7) منتهى الآمل، ج 2، ص 428: (المهدى طاووس اهل الجنة).

(8) مفاتیح الجنان، ص 906: (فما أحلى أسمائکم).

(9) مؤمنون (23) آیه ى 14.

(10) عباسعلى کامرانیان، تپش قلم، ص 57.

(11) مفاتیح الجنان، ص 891: (اللهم أرنى الطلعة الرشیده).

(12) منتهى الآمال، ج 2، ص 762.

(13) دیوان حاف1 به تصحیح غنى وقزوینى، غزل 23.

آنگاه که مهدی (عج) بیاید


امام زمان

اذا قام القائم حکم بالعدل و ارتفع فى ایّامه الجور و امنت به السبل و اخرجت الارض  برکاتها و ردّ کل حق الى اهله و لم یبق اهل دین حتّى یظهر الاسلام و یعترفوا بالایمان .(1)

ترجمه:

زمانى که حضرت حجة(عج) ظهور کند به عدالت حکم مى کند و کسى نمى تواند به دیگرى جور و ستم روا دارد و راه ها به وسیله او امن مى گردد زمین برکاتش را براى استفاده مردم خارج مى کند و امور را به دست اهلش مى سپارد و هیچ دینى غیر از اسلام باقى نمى ماند و همه به اسلام گرایش پیدا مى کنند.

شرح:

حکومت عادلانه و رفع ظلم و جور: «اذا قام القائم حکم بالعدل و ارتفع فى ایّامه الجور» نقطه مقابل عدل، ظلم است نه جور، و قسط نقطه مقابل جور است. فرق بین عدل و قسط این است که عدالت یعنى حقّ دیگرى گرفته نشود و قسط این است که بین افراد تبعیض نشود، پس ظلم به نفع خویشتن گرفتن و جور حقّ کسى را به دیگرى دادن است. به عنوان مثال، یک وقت خانه زید را براى خودم مى گیرم، که این ظلم است و یک وقت خانه او را مى گیرم و به دیگرى مى دهم که این جور است. نقطه مقابل این است که خانه زید را نمى گیرم براى خودم که این عدل است و اگر به کسى هم ندهم این قسط است، پس قسط عدم تبعیض و عدل عدم ظلم است.

امنیت راه ها: «و امنت به السبل» راه ها به وسیله او امن مى شود.

شکوفایى طبیعت: «و اخرجت الارض برکاتها» زمین برکاتش را خارج مى کند چه برکات کشاورزى و چه معادن و چه نیروهاى دیگرى که براى ما مخفى است.

زمانى که حضرت حجة(عج) ظهور کند به عدالت حکم مى کند و کسى نمى تواند به دیگرى جور و ستم روا دارد و راه ها به وسیله او امن مى گردد زمین برکاتش را براى استفاده مردم خارج مى کند و امور را به دست اهلش مى سپارد و هیچ دینى غیر از اسلام باقى نمى ماند و همه به اسلام گرایش پیدا مى کنند

سپردن امور به اهل خبره: «و رُدّ کلّ حقّ الى اهله» کارها را به اهلش مى سپارند به خلاف زمان ما که بسیارى از کارها به دست نااهلان است چرا که رابطه ها بر ضابطه ها مقدّم شده است.

حاکمیّت دین اسلام: «ولم یبق اهل دین حتّى یظهر الاسلام» هیچ دینى باقى نمى ماند و همه ادیان دین واحد مى شوند و آن همانا اسلام است.

گرایش قلبى به اسلام: «و یعترفوا بالایمان» که دو معنى دارد ممکن است یا اشاره به این باشد که همه تابع مکتب اهل بیت مى شوند و یا اشاره به این باشد که علاوه بر این که در ظاهر ایمان دارند در باطن هم مؤمن هستند.

فرق بین ایمان و اسلام در روایات آمده است، بعضى از روایات مى گویند اسلام آن چیزى است که اگر شخص آن را اظهار بدارد جانش محفوظ و ذبیحه اش حلال است و ایمان آن چیزى است که مایه نجات او در قیامت است. در بعضى از روایات داریم که اسلام مانند مسجدالحرام و ایمان مانند کعبه است. احتمال دارد که این عبارت اشاره به آیه اى باشد که مى فرماید: قالت الاعراب آمنّا...(2)

رئوس کارهایى که آن حضرت انجام مى دهد و از روایات استفاده مى شود در چهار محور خلاصه مى شود:

اصلاح عقائد: «ما على ظهر الارض بیت حجر و مدر الاّ ادخله الله کلمة الاسلام» (3) در تمام روى زمین خانه هاى سنگى براى ثروتمندان و خانه هاى گِلى فقرا و چادرها باقى نمى ماند جز این که کلمه «لا اله الاّ الله» در آنها خواهد بود و شرک برچیده خواهد شد.

کسانى که مى خواهند از اعوان آن حضرت باشند باید در این چهار محور کار کنند و کسى که هیچ یک از این امور را ندارد و دعا کند که از اعوان او باشد، این دعا دور از اجابت است

تکامل عقول: جهش علمى و عقلانى پیدا مى شود مرحوم علاّمه مجلسى چنین مى فرمایند:

اذا قام قائمنا وضع یده على رئوس العباد (شاید منظور ایشان این باشد که مردم تحت تربیت او قرار مى گیرند) فجمع بها عقولهم و کملت بها احلامهم (اندیشه ها و خردهاى آنها کامل مى شود).(4)

عدل و داد: در روایات متعدّد آمده است که یملأ الارض عدلا و قسطاً کما ملئت ظلماً و جوراً.(5)

اصلاح اخلاق: از بین بردن مفاسد اخلاقى و زنده کردن ارزش هاى اسلامى که این را از روایات علائم آخرالزمان استفاده مى کنیم، روایاتى که مى گوید قبل از قیام قائم انحرافات اخلاقى مثل زنا، سرقت، رشوه خوارى، کم فروشى، شراب خوارى، خون بى گناهان را ریختن زیاد مى شود و معنایش این است که مهدى(عج) قیام مى کند تا اینها را از بین ببرد یعنى نظام ارزشى به طور کلّى مختل شده و حضرت مهدى(عج) نظام ارزشى را درست مى کند.

حضرت مهدى(عج) داراى لشکر و سپاه و اعوان و انصار است همچنان که در ادعیه آمده است:

واجعلنى من شیعته و اتباعه و انصاره و یا در بعضى از روایات آمده است که: والمجاهدین بین یدیه، کسانى که مى خواهند از اعوان آن حضرت باشند باید در این چهار محور کار کنند و کسى که هیچ یک از این امور را ندارد و دعا کند که از اعوان او باشد، این دعا دور از اجابت است.

اللّهم اجعلنى من اعوانه و انصاره و اتباعه و شیعته و المجاهدین بین یدیه.

 

پی نوشت:

1- بحارالانوار، ج 52، ص 338.

2- آیه 14، سوره حجرات.

3- تفسیر قرطبى، ج 12، ص 300.

4-  بحارالانوار، ج 52، ص 328.

5- بحارالانوار، ج 14، ص 33.



منبع: سایت فرهنگی، اعتقادی امامیه

نشان مهدی(عج) از زبان محمّد(ص)


امام زمان

1- شخصی به نام علیّ بن هلال از پدر خود نقل کرده که گفته است: من نزد رسول خدا(ص) رسیدم. ایشان به فاطمه(سلام الله علیها) فرمودند:

«دو سبط امّت از ما هستند و آن دو حسن و حسینند و آن دو آقای جوانان اهل بهشت هستند و سوگند به آن کسی که مرا به حق مبعوث داشته، پدر آن دو از آنها بهتر است.»

سپس فرمودند: «ای فاطمه! سوگند به آنکه مرا به حق مبعوث داشته که مهدی این امّت از نسل آن دو (حسن و حسین(علیهما السلام)) است، زمانی که دنیا دچار هرج و مرج گردد و نظم و نَسَق خود را از دست بدهد و فتنه‌ها و آشوب‌ها پدیدار گردند و پشت به پشت هم بیایند و راه‌ها منقطع و بسته شود و بعضی بر بعضی دیگر شبیخون زنند و مال و ثروت گروهی از آنها را غارت کنند، پس نه بزرگی به تازه سالی رحم کند و نه صغیر و خردسالی بزرگی را احترام کند. در این هنگام، خداوند کسی را از نسل آن دو بفرستد که دژهای گمراهی را فتح کند و قلب‌هایی را که در زیر حجاب و پوشش غفلت قرار گرفته و چیزی را فهم نمی‌کند، زنده بسازد. او دین را در آخرالزّمان به پا دارد، همان گونه که من در آغاز زمان برپا داشتم و زمین را پر از عدل و قسط سازد، همان گونه که پر از جور و تعدّی شده باشد.» (1)

 

در این حدیث چند نکته از صفات و سیرة مهدی موعود(عج) را می‌خوانیم:

الف) قلعه‌های ضلالت و گمراهی را فتح کند؛

ب) قلب‌هایی را که زیر حجاب غفلت قرار گرفته‌اند، حیات بخشیده و زنده می‌سازد، یا قلبی را که غفلت آن را احاطه کرده است، چیزی نمی‌فهمیده و حقایق را درک نکرده، امّا بعد از آنکه حضرت مهدی(عج) روح حیات در آن بدمد، همه چیز را درک می‌کند و می‌فهمد و راه به سوی خدا را به زودی طیّ می‌کند؛

طبق فرمودة همین پیامبر بزرگوار، حضرت ولیّ عصر(عج)، زمانی ظهور می‌کند که کفر، ضلال، الحاد، انحراف، فساد و شرارت، جهان را پر کرده است و فضا را تعفّن بدی و ناپاکی فرا گرفته است. در پرتو امام زمان(عج)، اوضاع دگرگون می‌شود؛ محیط به سوی خدا و رسول متمایل می‌گردد و آثار دیانت و پای‌بندی به دین از همه جا آشکار می‌گردد

ج) او دین را اقامه می‌کند و برپا می‌دارد. همان گونه که شخص پیامبر(ص) در آغاز عصر اسلام دین را برپا داشت. امام زمان(عج) در آخر این عصر و مدّت، همان نقشی را ایفا می‌کند که پیامبر(ص) ایفا کرد و دین را برپا خواهد داشت. روزی که پیامبر اکرم(ص) مبعوث به رسالت گردید از دین و آیین الهی و آسمانی خبری نبود؛ کفر، شرک، الحاد و گناه، سراسر محیط را آلوده کرده بود و پیامبر(ص) که قیام کرد و مبعوث گردید، دین را وارد جامعه کرد و در موضع لازم و مناسب خود قرار داد. طبق فرمودة همین پیامبر بزرگوار، حضرت ولیّ عصر(عج)، زمانی ظهور می‌کند که کفر، ضلال، الحاد، انحراف، فساد و شرارت، جهان را پر کرده است و فضا را تعفّن بدی و ناپاکی فرا گرفته است. در پرتو  امام زمان(عج)، اوضاع دگرگون می‌شود؛ محیط به سوی خدا و رسول متمایل می‌گردد و آثار دیانت و پای‌بندی به دین از همه جا آشکار می‌گردد؛

د) زمینِ پر از ظلم، جور و اجحاف را منقلب می‌سازد و عدل و داد، حق‌خواهی و حق‌طلبی جایگزین آن خواهد شد و به همان مقیاس فساد فراگیر، عدل و قسط فراگیر در جهان جلوه می‌کند و رعایت عدالت و میزان، جای آن تعدّی‌ها و تجاوزها را می‌گیرد؛(2)

2- ابوسعید نقل کرده که پیامبر(ص) دربارة حضرت مهدی(عج) فرمود:

«شخص مستمند به نزد مهدی(عج) می‌آید و عرضه می‌دارد: به من عطا کن. آن حضرت جامة او را پر از پول و مال می‌کند تا آن مقداری که بتواند حمل کند و از عهدة بُردن آن برآید.»(3)

مفهوم این جملة مبارک آن است که او نمی‌تواند بیش از آن حدّی که به او بخشیده می‌شود، حمل کند و اگر می‌توانست حرکت دهد و با خود ببرد، از ناحیة آن حضرت مضایقه‌ای نیست.

و این عطای کثیر ممکن است از آن جهت باشد که گنج‌های فراوان و مخازن مالی تحت الأرضی در آن عصر پر فروغ، تحت اختیار حضرت بقیّـة الله(عج) قرار می‌گیرد؛ یعنی زمین و آنچه بر روی آن و در طبقات مختلف آن است، مسخّر آن امام بزرگ، خواهد گردید و نیز ممکن است از این جهت باشد که بر اثر عملی شدن احکام و برنامه‌های اسلام و از جمله برنامه‌های اقتصادی اسلام؛ مانند خمس، زکات، کفّارات و نذورات، اموال فراوانی نزد آن حضرت گرد می‌آید که هیچ مشکلی در عطا و بخشش به افراد مستمند و نیازمندان ندارند و ممکن است هر دو مورد باشد. اینها از یک سو و از سوی دیگر روح جوانمردی، جود، سخاوت و کرامت نفس امامان پاک(علیهم السلام) به ویژه خاتم آنان، حضرت ولیّ عصر(عج) و ناموس دهر، ارواحنا فداه، که مظهر عطا و بزرگواری خدای جهانیان هستند، باعث این عطا، بخشش و انفاق مالی است. این سیرة حضرت ولیّ عصر(عج) و وصف عطای اوست، بنابراین پیروان آن حضرت در صورت امکان و در زمان مناسب، خود را به عطای ناچیزی قانع نسازند.

3- از پیامبر اکرم(ص) روایت شده که فرمودند: «نشانة مهدی(عج) این است که بر عمّال و کارگزاران [خویش]، سخت‌گیر است، در بخشش مال بسیار جواد و بخشنده و دربارة مستمندان، مهربان می‌باشد.»(4)

اگر کارگزاران حکومت رها باشند و بر اریکة قدرت و پست خود تکیه دهند و حاکم، نظارتی بر کارهای آنان و معاشرت‌ها و معاشرینشان نداشته باشد، به زودی صاحبان ثروت با او و او با آنها مرتبط می‌شود و سوءاستفاده‌های گوناگون خواهد کرد و در پرتو این رابطه با او و چریدن در سایة قدرت او، انواع فسادهای اقتصادی را به بار می‌آورند و در این میان تودة مستضعف پایمال گردیده و حقوق آنان ضایع و اموال عمومی به تاراج طبقة خاصّی خواهد رفت و بالأخره مردم به وضعی می‌افتند که تجربة تلخ آن را به طور مکرّر دارند

در این کلام نورانی به زوایایی از سیرة حضرت ولیّ عصر(عج) اشاره شده است که عبارتند از:

الف) او نسبت به عمّال خود شدّت عمل دارد و به دقّت از آنان حسابرسی می‌کند. آری اگر شخص حاکم اسلامی، عمّال را زیر نظر داشته باشد و کارهای آنان را بررسی کند و از آنها حساب دقیق و منظّم بخواهد و روابط آنان با اشخاص را در محیط‌های کارشان کنترل کند، کارها به آسانی و بر روی روال لازم و مناسب به جریان می‌افتد و امور مردم سامان خواهد یافت، حال آنکه اگر کارگزاران حکومت رها باشند و بر اریکة قدرت و پست خود تکیه دهند و حاکم، نظارتی بر کارهای آنان و معاشرت‌ها و معاشرینشان نداشته باشد، به زودی صاحبان ثروت با او و او با آنها مرتبط می‌شود و سوءاستفاده‌های گوناگون خواهد کرد و در پرتو این رابطه با او و چریدن در سایة قدرت او، انواع فسادهای اقتصادی را به بار می‌آورند و در این میان تودة مستضعف پایمال گردیده و حقوق آنان ضایع و اموال عمومی به تاراج طبقة خاصّی خواهد رفت و بالأخره مردم به وضعی می‌افتند که تجربة تلخ آن را به طور مکرّر دارند؛

ب) او با مال و ثروتی که در اختیار دارد، به رعیّت می‌رسد و جود و بخشش می‌کند و عطای عظیم خود را نشان جامعه می‌دهد و به نابه‌سامانی‌های زندگی مردم پایان خواهد داد. حاکمی که همّتش زراندوزی و رفاه حال خود و نزدیکانش باشد، رعیّت را بیچاره می‌کند و شیرة جان آنان را می‌کشد و ملّت را از رمق خواهد انداخت و امام زمان(عج) که نمونة اعلاء و بی‌نظیر حاکم اسلامی و حکومت دینی است، تمام همّتش احیای دین و اقامة حق و رفاه حال جامعه است؛

ج) دربارة مساکین، مهربان است. به طور غالب، طبقة حاکم نسبت به ضعفا و مساکین مهرورزی ندارند؛ زیرا اوّلاً، قدرت، سلطه و ثروتی که تحت اختیار دارند، به طور طبیعی آنان را از طبقات ضعیف و کم درآمد جدا می‌کند و آنها را مورد بی‌مهری قرار می‌دهد و ثانیاً، چون مستمندان به حقّ خود نمی‌رسند، طبعاً خود را طلب‌کار دانسته و مسئول این مشکلات را حاکم می‌دانند. از این رو حکومت‌ها به آنان عنایتی ندارند و نسبت به آنان مهر نمی‌ورزند.

آیت الله کریمی جهرمی

ماهنامه موعود شماره 117

 

پی‌نوشت‌ها:

1-  اثبات الهداة، ج 3، ص 592؛ بحار، ج 51، ص 79.

2-  قابل توجّه است، همان گونه که در کلام شریف پیامبر(ص) آمده، امام زمان(ع) که مهدی این امّت است، از فرزندان و اعقاب امام حسن و امام حسین(ع) است و علّت آن این است که حضرت مهدی در سلسلة پدران به امام حسین(ع) می‌رسد، ولی از جهت مادر از اولاد امام حسن(ع) است؛ چون امام زین العابدین(ع) با یکی از دختران امام حسن(ع) ازدواج کردند و مادر حضرت باقر(ع) از دختران امام حسن(ع) است.

3- اثبات الهداة، ج 3، ص 612.

4-موسوعـة الامام المهدی، ج 1، ص 246.

شمیم بهار


حضرت معصومه
به مناسبت ورود پربرکت فاطمه معصومه علیهاالسلام به قم

حضرت فاطمه معصومه علیها السلام در سال 201 قمری در پی انتقال اجباری امام رضا علیه السلام به خراسان، بعد از یک سال تحمل دوری برادر بزرگوارش از مدینه منوره عازم خراسان گردید. از آن جایی که حضرت فاطمه معصومه علیها السلام پیام آور فرهنگ و معارف اهل بیت علیهم السلام و مدافع مظلومیت امامان شیعه و تداوم بخش راه پدر بزرگوارش در مبارزه با طاغوت های زمان بود، عوامل حکومتی بنی عباس، در شهر ساوه به کاروان حامل آن حضرت حمله کرده و همراهان آن حضرت را به شهادت رساندند. حتی طبق نوشته استاد محقق سید جعفر مرتضی عاملی در کتاب حیاة الامام الرضا علیه السلام، آن حضرت را نیز مسموم نمودند.(1) حضرت فاطمه معصومه علیها السلام بر اثر مسمومیت و شدت غم و اندوه در شهر ساوه بیمار گردید و فرمود: مرا به شهر قم ببرید; زیرا از پدرم شنیدم که می فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ماست.(2) برای همین حضرت معصومه علیها السلام در 23 ربیع الاول سال 201 قمری به شهر قم وارد شده و مورد استقبال عده زیادی از مردم مشتاق و شیفته اهل بیت علیهم السلام قرار گرفت. آن بزرگوار بعد از 17 روز اقامت در منزل موسی بن خزرج که به «بیت النور» شهرت یافت، در دهم ربیع الثانی سال 201 هجری دیده از جهان فرو بسته و در «باغ بابلان » محل فعلی مزار آن حضرت دفن گردید.

 

نمی از آثار و برکات هجرت

ورود حضرت فاطمه معصومه علیها السلام به شهر قم و دفن پیکر مطهر آن بانوی مجلله در این شهر، آثار و برکات فراوانی را به همراه داشته است. از لحظه ورود نبیره رسول الله صلی الله علیه و آله به قم، پیوسته این شهر از جهات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، عمرانی و اقتصادی رو به رشد و پیشرفت نهاد، تا اینکه در میان شهرهای شیعه نشین از شهرت جهانی برخوردار شد و یکی از شهرهای مهم جهان اسلام به شمار آمده و از مراکز مهم فرهنگی و فقهی شیعه گردید و از همه مهم تر به عنوان هسته مرکزی و پایگاه اصلی بزرگترین و باشکوهترین انقلاب در تاریخ جهان گردید.  تاثیر این واقعه تاریخی را می توان با مطالعه زوایای تاریخی این شهر به دست آورد.

امام صادق علیه السلام ده ها سال قبل از ورود حضرت معصومه علیها السلام به شهر قم، پیش بینی کرده و فرموده بود: زمانی می رسد که از قم علم و دانش به دیگر شهرها از شرق تا غرب عالم منتشر می شود، تا جایی که این شهر اسوه و الگوی شهرهای دیگر گشته و هیچ کس در روی زمین باقی نمی ماند که از قم به او بهره های علمی و دینی نرسد تا آنکه زمان ظهور حجت خدا و قائم ما فرا رسد

مهد علم و دانش

بعد از ورود حضرت معصومه علیها السلام به قم و دفن پیکر مطهر آن حضرت در این سرزمین مقدس، علویان و سادات بیشتری به این شهر روی آوردند، توجه شیعیان به این نقطه فزونی یافت و علما و مشاهیر شیعه در طول تاریخ به این مکان مقدس توجه نشان دادند، مهاجرت به این شهر زیاد شد و موقعیت مذهبی قم تثبیت و استحکام تاریخی یافت تا  اینکه منجر به رونق گرفتن حوزه علمیه گردید.

تاریخ این کانون علم و فقاهت به قرن ها قبل بر می گردد. ابراهیم بن هاشم قمی، سعد بن عبدالله قمی، احمد بن اسحاق قمی، علی بن بابویه قمی و ده ها محدث و عالم شیعی از اوایل قرن سوم هجری به بعد، زمینه گسترش علم و ادب و حدیث را در این شهر ایجاد کرده بودند. این حوزه علمی کم و بیش تداوم داشت و ترویج علم در این شهر همچنان در طول تاریخ ثمرات پرباری به همراه می آورد تا آنکه مرحوم میرزای قمی عالم جلیل القدر عصر قاجار، به این شهر روی آورد و به حرکت علمی این دیار شتاب بخشید.

هجرت ملاصدرا فیلسوف نامی شیعه به قم چهره دیگری به این حرکت داد. سکونت مرحوم فیض کاشانی در قم و تاسیس مدرسه فیضیه در جوار حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام، رشد فکری و فضای علمی این شهر را دگرگون نمود.

این رشد علمی همچنان رو به بالندگی بود تا در سال 1315 شمسی مرحوم شیخ عبدالکریم حائری پرچمدار علم و فضیلت از اراک به قم آمده و روحی تازه به کالبد این کانون فقاهت و معنویت دمید. اقبال آیت الله العظمی بروجردی رحمه الله به قم، فعالیت های فرهنگی واجتماعی را در این شهر تسریع نموده و همچنین ورود مراجع و دانشمندان بزرگ شیعی و همراهی آنان با حرکت حوزه علمیه در شکوفائی آن نقش به سزایی داشت.

امروزه به برکت معنوی حضرت فاطمه معصومه علیها السلام، مجمع بزرگی از مراجع، آیات عظام و فقیهان و مجتهدان در این شهر نورانی و ملکوتی ایجاد شده است که مورد توجه جهانیان می باشد.  هم اکنون خیل عظیمی از طلاب و دانش پژوهان علوم اسلامی در این حوزه مقدسه به تحصیل و تدریس اشتغال دارند که این امر آینده روشن و بالنده تری را نوید می دهد. رونق علمی شهر قم را امام صادق علیه السلام ده ها سال قبل از ورود حضرت معصومه علیها السلام به شهر قم، پیش بینی کرده و فرموده بود: «زمانی می رسد که از قم علم و دانش به دیگر شهرها از شرق تا غرب عالم منتشر می شود، تا جایی که این شهر اسوه و الگوی شهرهای دیگر گشته و هیچ کس در روی زمین باقی نمی ماند که از قم به او بهره های علمی و دینی نرسد تا آنکه زمان ظهور حجت خدا و قائم ما فرا رسد». (3)

قم حرم اهل بیت است. قم مرکز علم است. قم مرکز تقواست. قم مرکز شهادت و شهامت است. از قم علم به همه جهان صادر شده است و می شود و از قم شهادت به همه جا صادر می شود

پایگاه باشکوه ترین انقلاب تاریخ

از مهم ترین ویژگی های شهر قم و آثار و برکات حضرت معصومه علیها السلام تشکیل هسته های مرکزی انقلاب اسلامی ایران در این نقطه حساس کشور می باشد. شهر قم بستر قیام و انقلاب و پرورشگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران است.  اکثر حوادث انقلاب اسلامی با این شهر مرتبط بوده است و البته به وقوع چنین حادثه ای در شهر قم در گفتار ائمه اطهار علیهم السلام نیز اشاره شده است و روایت معروف حضرت کاظم علیه السلام در این مورد، قابل انطباق با انقلاب اسلامی ایران است.(4)

این نوشتار را با کلامی از حضرت امام خمینی رحمه الله - که به این شهر افتخار می کرد - به پایان می بریم:

«قم حرم اهل بیت است. قم مرکز علم است. قم مرکز تقواست. قم مرکز شهادت و شهامت است. از قم علم به همه جهان صادر شده است و می شود و از قم شهادت به همه جا صادر می شود. قم شهری است که در آن ایمان و علم و تقوا پرورش یافته، و... از زمان ائمه اطهار علیهم السلام مورد توجه اسلام بوده است، و از قم تقوا، شجاعت، شهامت، و همه فضایل به همه جا صادر می شد و صادر خواهد شد.

علمایی که در قم من ادراک کرده ام، کسانی بودند که در دنیا نمونه بودند، در علم و در تقوا و من امیدوارم که ادامه پیدا کند این علم و تقوا در شهر شما تا زمان ظهور امام زمان سلام الله علیه».(5)

 

پی نوشت:

1) حیاة الامام الرضا علیه السلام، ص 428.

2) ودیعه آل محمد صلی الله علیه و آله، ص 12.

3) بحارالانوار، ج 60، ص 213.

4) امام موسی کاظم علیه السلام فرمود: «رجل من اهل قم یدعوا الناس الی الحق، یجتمع معه قوم کزبر الحدید، لاتزلهم الریاح العواصف و لا یملون من الحرب و لایجبنون و علی الله یتوکلون والعاقبة للمتقین; مردی از اهل قم [به پا می خیزد و] مردم را به حق فرا می خواند. گروهی به یاری او بر می خیزند که مانند قطعه های آهن هستند، تندبادها [ی حوادث و مشکلات] آنان را متزلزل نمی کند و از جنگ خسته نمی شوند و نمی ترسند و بر خدا توکل می کنند. پیروزی نهایی از آن پرهیزکاران است»؛ همان، ج 57، ص 216.

5)  صحیفه امام، ج 13، ص 165.

تبریک میلاد حضرت رسول اکرم(ص)و امام جعفر صادق(ع)

میلاد پر برکت پیامبر بزرگ اسلام ، حضرت رسول اکرم (ص) و امام جعفر صادق(ع) را به ساحت مقدس حضرت صاحب الزمان (عج) ، مقام معظم رهبری  و همه مسلمین جهان تبریک و تهنیت عرض می نمایم و آرزو مندم که از پیروان واقعی ایشان باشیم. انشاءالله.