اى دَهُم فرزند دلبند على |
کى شود بوسه زنم بر پاى تو |
جانثار مکتب پاک توایم |
در شب میلاد پر غوغاى تو |
---------
تویی آن آینه حسن خداوند کریم |
که عیان نور الهی زلقای تو بود |
--------
نام حسن، خُلق حسن، خو حسن |
آینهی حُسن خدا میرسد |
-------
زبوستان ولایت، گلی شکوفا شد |
گلی که باغ جنان، خرم از بهارش بود |
------
اگر چه مدت عمرش چو عمر گل، کم بود |
به فضل و علم، سرآمد به روزگارش بود |
------
میهمان بزم میلاد توایم |
تا بیاد مهدى تنهاى تو |
-----
گلشن یاسین، که طرب خیز شد |
بلبل بستان ولا میرسد |
رهبر دلها حسن عسکری(ع) |
آن پسر شیر خدا میرسد |
------
نه همین جای تو در سامره تنها باشد که به دلهای محبان تو جای تو بود
-------
تبریک به مهدی که به عالم امشب رخسار امام عسکری پیدا شد
-------
شهر تو را «سُرَّ مَنْ رأی» میگویم؛ چراکه زیارتت شادم میکند.
-------
ناحیه مقدس حریمت قطعهای از بهشت است.
-------
حریمت، نقطه تلاقی آرامش و امنیت و غربت است.
-------
تو را مظلوم بهخاطر سپردهام از وقتی پسوند نامت عسکری بوده است.
-------
ختم به خیر است عاقبت حرمینی که شما را در خود دارند، حتی اگر ویرانهای بیش نباشند.
-------
ویران، حریم تو نه! دل من است با آواری از نادانى؛ سری به ویرانه من نمیزنی؟
امام حسن بن علی عسکری (ع) یازدهمین امام شیعیان، در سال 232 هجری به دنیا آمد و در هشتم ربیع الاول سال 260 رحلت کرد. آن حضرت پس از رحلت پدر، در سال 254، عهدهدار امامتشد و در سن بیست و هشتسالگی رحلت کرد.
زمانی که متوکل عباسی، امام هادی (ع) را به سامرا آورد، خانواده آن حضرت نیز همراه وی بودند. در تمام این مدت، امام عسکری (ع) نیز در سامرا بود و هم چنان تا رحلت در همین شهر زندگی میکرد. آن حضرت در این مدت تحت نظر حکومتبوده و به ایشان توصیه شده بود که همچون افراد تبعید شده، حضور مداوم خود را به اطلاع حکومتبرساند. افزون بر آن، بر وی بود تا هر دوشنبه و پنجشنبه در دار الخلافه حاضر شود.
ارتباط شیعیان با امام، بیشتر در میانه راه و یا از طریق خادمان ایشان صورت میگرفت. به شیعیان، توصیه شده بود که به صورت آشکار با امام تماسی نداشته باشند. امام به دلیل موقعیتخانوادگی و علمی خود، مورد احترام و علاقه مردم بودند. با این حال، این مانع از آن نبود که حکومت مزاحم ایشان نشود. یک بار در سال 256 در زمان مهتدی و بار دیگر در زمان معتز(به احتمال در سال 258) امام عسکری (ع) زندانی شدند. خبر دیگر حاکی است که امام در سال 259 هجری نیز در زندان بوده است.
اشاره کردیم که در این دوره، نظام وکالت، شیعیان بلاد مختلف را با امام مرتبط کرده بود. در برخی شهرها، عالمان برجستهای بودند که خود هادی مردم بوده مشکلات فکری آنها را حل میکردند. در این زمان، یکی از شناخته شده ترین چهرهها، فضل بن شاذان نیشابوری بود که مقام ارجمندی میان اصحاب ائمه و علمای شیعه داشت. شیعیان مشکلات علمی خود را به کمک آنها حل میکردند و در صورتی که نیاز به نظر امام بود، وکلای حضرت در هر منطقه آماده بودند تا از راههایی که میشناختند، نظر امام را جویا شوند. یکی از وکلای امام در ایران، علی بن مهزیار اهوازی بود که خود از محدثان بنام شیعه است. امام، به طور معمول، ضمن نامهای به شیعیان، وکیل خویش را معرفی میکرد و اگر کسی از وکلا، مرتکب خطایی میشد، شخص دیگری را به جای وی معین میکردند.
از نتایج نظام وکالت، انسجام میان شیعیان بود که پراکندگی آنها در شهرها، انحراف آنها را در پی داشت. شیعیان از دو سوی در معرض انحراف بودند. نخستخارج شدن از مذهب شیعه و دیگر گرایش به افراطیگری که در دوران امامان آخر، فعالتر از پیش عمل میکرد. قرار گرفتن شیعیان در مدار نظام وکالت، عامل مهمی برای جلوگیری از انحراف آنها بود.
آنچه درباره وکلای امامان (ع) موجب تعجب آمیخته با تاسف عمیق شده، آن که گاه و بیگاه میان وکلا، افرادی یافت میشدند که در مقابل اموالی که شیعیان به آنها میسپردند تا به امام برسانند، دچار وسوسه شده دستبه خیانت میزدند، و به همین سبب از طرف امام مورد لعن و سرزنش قرار گرفته و طرد میشدند. این امر تا بدانجا رسید که برخی از وکلا پس از رحلت امام، وفات او را انکار میکردند تا آن را بهانه قرار داده و از پرداخت پولهایی که نزد آنها جمع شده بود به امام بعدی طفره روند. اصولا میتوان همین پیشامدها را یکی از علل مهم پیدایش فرقههای انشعابی میان شیعیان دانست.
از نظر فقهی و حدیثی، این زمان، تالیفات زیادی از اصحاب امامان (ع) در دستبود که هر کدام مشتمل بر احادیثی در زمینههای کلام، فقه، تفسیر و سیره نبوی بود. این کتابها را اصل مینامیدند. کتابهای مفصل حدیثی در قرن چهارم، مانند کافی کلینی و آثار شیخ صدوق، با استفاده از این اصلها که در حدود چهار صد عدد بوده نگاشته شده است. درست در همین زمان، مؤلفان برجستهای در قم زندگی میکردند که آثار فراوانی در علوم مذهبی، ادبی، تاریخی و دائرة المعارفی داشتند. این نشانگر قوت علمی جامعه شیعه در قرن سوم هجری است.
کتاب تفسیری از امام عسکری (ع) بر جای مانده که مشتمل بر روایات فراوانی از آن حضرت در تفسیر آیات قرآنی میباشد. این افزون بر روایات فقهی است.
روایت است از اسماعیل بن علی که بر سر راه ابومحمد عسکری علیهالسلام بنشستم. پس چون وی به نزدیک من رسید، پسِ او باز رفتم و شکایت کردم از درویشی و سوگند خوردم که مرا یک درم نیست و نه چاشت و نه شام. وی گفت: سوگند به دروغ میخوری و تو دویست دینار در زیر خاک کردهای و این نه برای آن میگویم که تورا چیزی ندهم. ای غلام! آنچه با تو ست بدو ده. پس غلام او صد دینار به من داد. پس وی روی به من کرد و گفت: تو آن دینارها که در زیر خاک کردی باز نیابی در وقتی که بدان سخت محتاج باشی. پس آنچه مرا بخشید، نفقه کردم و مضطرب شدم و چیزی دیگر نبود که نفقه کنم. آن جایگاه که زر در خاک کرده بودم، بنگریستم، هیچ نبود و پسر عموی من آن را دانسته بود و همه را برگرفته و بگریخته و هیچ از آن به دست من نیامد.
شد ربیع الاول و خوش رنگ و بو دارد ربیع
از بهار و عیش و مستى گفتگو دارد ربیع
عید زیباى برائت از عدو دارد ربیع
عید میلاد دو دلدار نکو دارد ربیع
میلاد آینه مهربانیها، خاتم پیامبرن، رحمت زمین و آسمان، بر پیروان یکتاپرستش مبارک باد!
باران گرفت و سقف مدائن نشست کرد دندانههاى کنگره قصد شکست کرد
نورى به صحن معبد زردشتیان رسید کآتشکده ز نابى آننور مست کرد
بالا بلند آمد و هر ارتفاع را در زیر پا نهاده و پایین و پست کرد
رسول خدا صلی الله علیه وآله:
کسى اظهار تواضع و فروتنى نکرده ، مگر آن که خداوند متعال او را رفعت و عزّت بخشیده است .
دلا میلاد ختم المرسلین است فروغ آسمانی در زمین است
محمد مهر ظلمتْ سوز آمد شب یلدای ما را روز آمد
محمد با بشارت آفتاب و سخاوت مهر میآید، تا سرشارمان کند از آیههای آبی آسمان و ما حضور متبرکش را در کوچههای آینهبندان، مکرر میکنیم.
او میآید تا آیین آفتاب، ماندگار شود.
صدای بال و پر جبرئیل میآید شب است و ماه به آغوش ایل میآید
نگاه آمنه از این به بعد میخندد چرا که معجزهای بیبدیل میآید
لباس خاطره را از حریر عشق بدوز حلیمه! نزد تو فردی اصیل میآید
ادامه مطلب ...