انتظارفرج

باسلام ازاینکه به وبلاگ خودسرزدین متشکرم ازشما خواهشمندم که نظرات خودتون رومنعکس کنید

انتظارفرج

باسلام ازاینکه به وبلاگ خودسرزدین متشکرم ازشما خواهشمندم که نظرات خودتون رومنعکس کنید

پیامک های تبریک ولادت امام عسکری علیه السلام

امام حسن عسگری

اى دَهُم فرزند دلبند على

کى شود بوسه زنم بر پاى تو

جانثار مکتب پاک توایم

در شب میلاد پر غوغاى تو

---------

تویی آن آینه حسن خداوند کریم

که عیان نور الهی زلقای تو بود

--------

نام حسن، خُلق حسن، خو حسن

آینه‌ی حُسن خدا می‌رسد

-------

زبوستان ولایت، گلی شکوفا شد

گلی که باغ جنان، خرم از بهارش بود

------

اگر چه مدت عمرش چو عمر گل، کم بود

به فضل و علم، سرآمد به روزگارش بود

------

امام حسن عسگری

میهمان بزم میلاد توایم

تا بیاد مهدى تنهاى تو

-----

گلشن یاسین، که طرب خیز شد

بلبل بستان ولا می‌رسد

رهبر دل‌ها حسن عسکری(ع)

آن پسر شیر خدا می‌رسد

------

نه همین جای تو در سامره تنها باشد  که به دلهای محبان تو جای تو بود

-------

تبریک به مهدی که به عالم امشب  رخسار امام عسکری پیدا شد

-------

شهر تو را «سُرَّ مَنْ رأی» می‌گویم؛ چراکه زیارتت شادم می‌کند.

-------

ناحیه مقدس حریمت قطعه‌ای از بهشت است.

-------

حریمت، نقطه تلاقی آرامش و امنیت و غربت است.

-------

تو را مظلوم به‌‌خاطر سپرده‌ام از وقتی پسوند نامت عسکری بوده است.

-------

ختم به خیر است عاقبت حرمینی که شما را در خود دارند، حتی اگر ویرانه‌ای بیش نباشند.

-------

ویران، حریم تو نه! دل من است با آواری از نادانى؛ سری به ویرانه من نمی‌زنی؟

امام حسن عسکری(ع)

امام حسن عسکری علیہ السلام

امام حسن بن علی عسکری (ع) یازدهمین امام شیعیان، در سال 232 هجری به دنیا آمد و در هشتم ربیع الاول سال 260 رحلت کرد. آن حضرت پس از رحلت پدر، در سال 254، عهده‏دار امامت‏شد و در سن بیست و هشت‏سالگی رحلت کرد.

زمانی که متوکل عباسی، امام هادی (ع) را به سامرا آورد، خانواده آن حضرت نیز همراه وی بودند. در تمام این مدت، امام عسکری (ع) نیز در سامرا بود و هم چنان تا رحلت در همین شهر زندگی می‏کرد. آن حضرت در این مدت تحت نظر حکومت‏بوده و به ایشان توصیه شده بود که همچون افراد تبعید شده، حضور مداوم خود را به اطلاع حکومت‏برساند. افزون بر آن، بر وی بود تا هر دوشنبه و پنجشنبه در دار الخلافه حاضر شود.

ارتباط شیعیان با امام، بیشتر در میانه راه و یا از طریق خادمان ایشان صورت می‏گرفت. به شیعیان، توصیه شده بود که به صورت آشکار با امام تماسی نداشته باشند. امام به دلیل موقعیت‏خانوادگی و علمی خود، مورد احترام و علاقه مردم بودند. با این حال، این مانع از آن نبود که حکومت مزاحم ایشان نشود. یک بار در سال 256 در زمان مهتدی و بار دیگر در زمان معتز(به احتمال در سال 258) امام عسکری (ع) زندانی شدند. خبر دیگر حاکی است که امام در سال 259 هجری نیز در زندان بوده است.

اشاره کردیم که در این دوره، نظام وکالت، شیعیان بلاد مختلف را با امام مرتبط کرده بود. در برخی شهرها، عالمان برجسته‏ای بودند که خود هادی مردم بوده مشکلات فکری آنها را حل می‏کردند. در این زمان، یکی از شناخته شده ترین چهره‏ها، فضل بن شاذان نیشابوری بود که مقام ارجمندی میان اصحاب ائمه و علمای شیعه داشت. شیعیان مشکلات علمی خود را به کمک آنها حل می‏کردند و در صورتی که نیاز به نظر امام بود، وکلای حضرت در هر منطقه آماده بودند تا از راه‏هایی که می‏شناختند، نظر امام را جویا شوند. یکی از وکلای امام در ایران، علی بن مهزیار اهوازی بود که خود از محدثان بنام شیعه است. امام، به طور معمول، ضمن نامه‏ای به شیعیان، وکیل خویش را معرفی می‏کرد و اگر کسی از وکلا، مرتکب خطایی می‏شد، شخص دیگری را به جای وی معین می‏کردند.

ارتباط شیعیان با امام، بیشتر در میانه راه و یا از طریق خادمان ایشان صورت می‏گرفت

از نتایج نظام وکالت، انسجام میان شیعیان بود که پراکندگی آنها در شهرها، انحراف آنها را در پی داشت. شیعیان از دو سوی در معرض انحراف بودند. نخست‏خارج شدن از مذهب شیعه و دیگر گرایش به افراطی‏گری که در دوران امامان آخر، فعالتر از پیش عمل می‏کرد. قرار گرفتن شیعیان در مدار نظام وکالت، عامل مهمی برای جلوگیری از انحراف آنها بود.

آنچه درباره وکلای امامان (ع) موجب تعجب آمیخته با تاسف عمیق شده، آن که گاه و بیگاه میان وکلا، افرادی یافت می‏شدند که در مقابل اموالی که شیعیان به آنها می‏سپردند تا به امام برسانند، دچار وسوسه شده دست‏به خیانت می‏زدند، و به همین سبب از طرف امام مورد لعن و سرزنش قرار گرفته و طرد می‏شدند. این امر تا بدانجا رسید که برخی از وکلا پس از رحلت امام، وفات او را انکار می‏کردند تا آن را بهانه قرار داده و از پرداخت پولهایی که نزد آنها جمع شده بود به امام بعدی طفره روند. اصولا می‏توان همین پیشامدها را یکی از علل مهم پیدایش فرقه‏های انشعابی میان شیعیان دانست.

از نظر فقهی و حدیثی، این زمان، تالیفات زیادی از اصحاب امامان (ع) در دست‏بود که هر کدام مشتمل بر احادیثی در زمینه‏های کلام، فقه، تفسیر و سیره نبوی بود. این کتابها را اصل می‏نامیدند. کتاب‏های مفصل حدیثی در قرن چهارم، مانند کافی کلینی و آثار شیخ صدوق، با استفاده از این اصل‏ها که در حدود چهار صد عدد بوده نگاشته شده است. درست در همین زمان، مؤلفان برجسته‏ای در قم زندگی می‏کردند که آثار فراوانی در علوم مذهبی، ادبی، تاریخی و دائرة المعارفی داشتند. این نشانگر قوت علمی جامعه شیعه در قرن سوم هجری است.

کتاب تفسیری از امام عسکری (ع) بر جای مانده که مشتمل بر روایات فراوانی از آن حضرت در تفسیر آیات قرآنی می‏باشد. این افزون بر روایات فقهی است.

کرامت امام حسن عسگری علیه‏السلام

میلاد امام عسکری (ع)

 

روایت است از اسماعیل بن علی که بر سر راه ابومحمد عسکری علیه‏السلام بنشستم. پس چون وی به نزدیک من رسید، پسِ او باز رفتم و شکایت کردم از درویشی و سوگند خوردم که مرا یک درم نیست و نه چاشت و نه شام. وی گفت: سوگند به دروغ می‏خوری و تو دویست دینار در زیر خاک کرده‏ای و این نه برای آن می‏گویم که تورا چیزی ندهم. ای غلام! آنچه با تو ست بدو ده. پس غلام او صد دینار به من داد. پس وی روی به من کرد و گفت: تو آن دینارها که در زیر خاک کردی باز نیابی در وقتی که بدان سخت محتاج باشی. پس آنچه مرا بخشید، نفقه کردم و مضطرب شدم و چیزی دیگر نبود که نفقه کنم. آن جایگاه که زر در خاک کرده بودم، بنگریستم، هیچ نبود و پسر عموی من آن را دانسته بود و همه را برگرفته و بگریخته و هیچ از آن به دست من نیامد.

پیامک تبریک اعیاد 17 ربیع

پیامبران

شد ربیع الاول و خوش رنگ و بو دارد ربیع

از بهار و عیش و مستى گفتگو دارد ربیع

عید زیباى برائت از عدو دارد ربیع

عید میلاد دو دلدار نکو دارد ربیع

 

میلاد آینه مهربانی‏ها، خاتم پیامبرن، رحمت زمین و آسمان، بر پیروان یکتاپرستش مبارک باد!

باران گرفت و سقف مدائن نشست کرد                                 دندانه‏هاى کنگره قصد شکست کرد

نورى به صحن معبد زردشتیان رسید                                    کآتشکده ز نابى آن‏نور مست کرد

بالا بلند آمد و هر ارتفاع را                                      در زیر پا نهاده و پایین و پست کرد

 

رسول خدا صلی الله علیه وآله:

کسى اظهار تواضع و فروتنى نکرده ، مگر آن که خداوند متعال او را رفعت و عزّت بخشیده است .

 

دلا میلاد ختم المرسلین است                                فروغ آسمانی در زمین است

محمد مهر ظلمتْ ‏سوز آمد                                     شب یلدای ما را روز آمد

 

محمد با بشارت آفتاب و سخاوت مهر می‏آید، تا سرشارمان کند از آیه‏های آبی آسمان و ما حضور متبرکش را در کوچه‏های آینه‏بندان، مکرر می‏کنیم.

او می‏آید تا آیین آفتاب، ماندگار شود.

امام صادق علیه السلام: ایمان انسان کامل نمى گردد مگر آن که چهار خصلت در او باشد: اخلاقش نیکو باشد، نفس خود را سبک شمارد، کنترل سخن داشته باشد، اضافى ثروتش ـ حقّ اللّه و حقّ النّاس ـ را بپردازد

صدای بال و پر جبرئیل می‏آید                                شب است و ماه به آغوش ایل می‏آید

نگاه آمنه از این به بعد می‏خندد                                   چرا که معجزه‏ای بی‏بدیل می‏آید

     لباس خاطره را از حریر عشق بدوز                                  حلیمه! نزد تو فردی اصیل می‏آید

ادامه مطلب ...

زندگی نامه حضرت رسول (ص)

نام :

محمد بن عبد الله

در تورات و برخى کتب آسمانى «احمد» نامیده شده است. آمنه، دختر وهب، مادر حضرت محمد (ص) پیش از نامگذارىِ فرزندش توسط عبدالمطلب به محمّد، وى را «احمد» نامیده بود.

کنیه:
ابوالقاسم و ابوابراهیم.

القاب:
رسول اللّه، نبى اللّه، مصطفى، محمود، امین، امّى، خاتم، مزّمل، مدّثر،نذیر، بشیر، مبین، کریم، نور، رحمت، نعمت، شاهد، مبشّر، منذر، مذکّر، یس، طه‏ و... .

منصب:
آخرین پیامبر الهى، بنیان‏گذار حکومت اسلامى و نخستین معصوم در دین مبین اسلام.

تاریخ ولادت:
روز جمعه، هفدهم ربیع الاول عام الفیل برابر با سال 570 میلادى (به روایت شیعه). بیشتر علماى اهل سنّت تولد آن حضرت را روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول آن سال دانسته‏اند.
عام الفیل، همان سالى است که ابرهه، با چندین هزار مرد جنگى از یمن به مکه یورش آورد تا خانه خدا (کعبه) را ویران سازد و همگان را به مذهب مسیحیت وادار سازد؛ امااو و سپاهیانش در مکه با تهاجم پرندگانى به نام ابابیل مواجه شده، به هلاکت رسیدندو به اهداف شوم خویش نایل نیامدند. آنان چون سوار بر فیل بودند، آن سال به سال فیل (عام الفیل) معروف گشت.

محل تولد:
مکه معظمه، در سرزمین حجاز (عربستان کنونى).

نسب پدرى:
عبدالله بن عبدالمطلب (شیبة الحمد) بن هاشم (عمرو) بن عبدمناف بن قصى بن کلاب بن مرّة بن کعب بن لوىّ بن غالب بن فهر بن مالک بن نضر (قریش) بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان
از پیامبر اسلام(ص) روایت شده است که هرگاه نسب من به عدنان رسید، همان جا نگاه دارید و از آن بالاتر نروید. اما در کتاب‏هاى تاریخى، نسب آن حضرت تا حضرت آدم(ع) ثبت و ضبط شده است که فاصله بین عدنان تا حضرت اسماعیل، فرزند ابراهیم خلیل الرحمن(ع) به هفت پشت مى‏رسد.

مادر:
آمنه، دختر وهب بن عبد مناف.
این بانوى جلیل القدر، در طهارت و تقوا در میان بانوان قریشى، کم‏ نظیر و سرآمدهمگان بود. وى پس از تولد حضرت محمّد(ص) دو سال و چهارماه و به روایتى شش سال زندگی کرد و سرانجام، در راه بازگشت از سفرى که به همراه تنها فرزندش، حضرت محمّد(ص) وخادمه‏اش، ام ایمن جهت دیدار با اقوام خویش عازم یثرب (مدینه) شده بود، در مکانى به نام «ابواء» بدرود حیات گفت و در همان جا مدفون گشت.
و چون عبدالله، پدر حضرت محمد(ص) دو ماه (و به روایتى هفت ماه) پیش از ولادت فرزندش از دنیا رفته بود، کفالت آن حضرت را جدش، عبدالمطلب به عهده گرفت. نخست وی را به ثویبه (آزاد شده ابولهب) سپرد تا وى را شیر دهد و از او نگه‏دارى کند؛ اما پس از مدتى وى را به حلیمه، دختر عبدالله بن حارث سعدیه واگذار کرد. حلیمه گرچه دایهآن حضرت بود، اما به مدت پنج سال براى وى مادرى کرد.

مدت رسالت و زمامدارى:
از 27 رجب سال چهلم عام الفیل (610 میلادى)، که در سن چهل سالگى به رسالت مبعوث شده بود، تا 28 صفر سال یازدهم هجرى، که رحلت فرمود، به مدت 23 سال عهده‏دار امر رسالت و نبوت بود. آن حضرت علاوه بر رسالت، به مدت ده سال امر زعامت و زمامدارى مسلمانان را پس از مهاجرت به مدینه طیبه بر عهده داشت.

رحلت:
دوشنبه 28 صفر، بنا به روایت بیشتر علماى شیعه و دوازدهم ربیع الاول بنا به قول اکثر علماى اهل سنّت، در سال یازدهم هجرى، در سن 63 سالگى،در مدینه بر اثر زهرى که زنى یهودى به نام زینب در جریان نبرد خیبر به آن حضرت خورانیده بود. معروف است که پیامبر اسلام(ص) در بیماری وفاتش مى‏فرمود: این بیماری از آثار غذاى مسمومى است که آن زن یهودى پس از فتح خیبر براى من آورده بود

 

محل دفن:
مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى) در همان خانه‏اى کهوفات یافته بود. هم اکنون مرقد مطهر آن حضرت، در مسجد النبى قرار دارد.

همسران:
1. خدیجه بنت خویلد.
2. سوده بنت زمعه.
3. عایشه بنت ابى بکر.
4. امّشریک بنت دودان.
5. حفصه بنت عمر.
6. ام حبیبه بنت ابى سفیان.
7. امّ سلمه بنت عاتکه.
8. زینب بنت جحش.
9. زینب بنت خزیمه.
10. میمونه بنتحارث.
11. جویریه بنت حارث.
12. صفیّه بنت حىّ بن اخطب.
نخستین زنى که افتخار همسرى پیامبر اکرم(ص) را یافت، خدیجه بنت خویلد بود. حضرت محمّد(ص) پیش از رسیدن به مقام رسالت، در سن 25 سالگى با این بانوى بزرگوارازدواج نمود. خدیجه کبرى (س) با موقعیت و اموال خویش، خدمات شایانى به پیامبراکرم(ص) در اظهار رسالتش کرد. این بانوى بزرگ، از افتخارات زنان عالم است و در ردیف بانوان قدسى، همانند مریم و آسیه، قرار دارد. پیامبر اکرم(ص) به احترام خدیجه کبرى (س) تا هنگامى که وى زنده بود، با هیچ زن دیگرى ازدواج نکرد. همو بود که دردها ورنج‏هاى پیامبر(ص) را، که سران شرک و کفر متوجه آن حضرت می ‏کردند، تسلّى داده و اورا در رسالت و نبوتش یارى مى‏داد.

خدیجه کبرى(س) به خاطر مقام و منزلتى که در اسلام به دست آورده بود، مورد لطف وعنایت مخصوص پروردگار جهانیان قرار گرفت. به همین جهت روزى جبرئیل امین به محضرپیامبر اکرم(ص) شرفیاب شد و گفت: اى محمد! سلام خدا را به همسرت خدیجه برسان. پیامبر اکرم(ص) به همسرش فرمود: اى خدیجه! جبرئیل امین از جانب خداوند متعال به توسلام می رساند. خدیجه گفت: «اللّه السّلام و منه السّلام و على جبرئیل السّلام».
 

حضرت خدیجه (س) در ایام همسرى با پیامبر(ص) از احترام ویژه رسول‏ خدا(ص) برخورداربود و پیامبر(ص) نیز همسرى مهربان و وفادار براى او بود. آن حضرت پس از وفات خدیجه (در رمضان سال دهم بعثت) همواره از او به نیکى یاد مى‏کرد.
از عایشه، سومین همسر رسول خدا(ص)، روایت شده است:
«کانَ رَسُولُ اللّهِ(ص) لایَکادُ یَخْرُجُ مِنَ الْبَیْتِ حَتّى یَذْکُرَخَدیجَةَ فَیَحْسَنُ الثَّناءِ عَلَیْها، فَذَکَرها یَوْماً مِنَ الْاَیّامِفَادْرَکَتْنی الْغَیْرةَ، فَقُلْتُ: هَلْ کانَتْ اِلاّ عَجُوزاً وَقَدْ اَبْدَلَ کَاللّهُ خَیْراً مِنْها، فَغَضَبَ حَتّى‏ اهْتَزَّ مَقْدَمُ شَعْرِهِ مِنَالغَضَبِ‏.

پیامبر اکرم (ص) هیچ‏گاه از خانه بیرون نمی رفت مگر این که یادى از خدیجه مى‏کردو از او به نیکى نام مى‏برد. یک روز که پیامبر اکرم(ص) از خدیجه (س) یاد کرده وخوبى‏هاى او را بیان مى‏کرد، غیرت زنانگى بر من غالب شد و به پیامبر(ص) گفتم: آیااو یک پیرزن بیشتر بود و حال آن که خداوند بهتر از آن (یعنى عایشه) را به تو دادهاست؟ پیامبر اکرم(ص) از این گفتار من، خشمگین شد، به طورى که موهاى جلوى سرش از شدت خشم به حرکت درآمد

فرزندان:

الف) پسران:
1. قاسم. او پیش از بعثت پیامبر اکرم(ص) تولد یافت. از این روپیامبر(ص) را ابوالقاسم نامیدند.
2. عبدالله. این کودک چون پس از بعثت به دنیاآمده بود، وى را «طیّب» و «طاهر» می گفتند.
3. ابراهیم. او در اواخر سال هشتم هجرى متولد شد و در رجب سال دهم هجرى وفات یافت.
عبدالله و قاسم از خدیجه کبرى (س) و ابراهیم از ماریه قبطیه متولد شدند. وهرسهآنان در سنین کودکى از دنیا رفتند.
ب) دختران:
1. زینب (س). 2. رقیه (س). 3. ام کلثوم (س). 4. فاطمه زهرا (س).
دختران پیامبر اسلام (ص) همگى از حضرت خدیجه(س) متولد شدند و تمام فرزندان رسول خدا(ص) جز فاطمه زهرا (س) پیش از رحلت آن حضرت، از دنیا رفته بودند. تنها فرزندى کهاز آن حضرت در زمان رحلتش باقى مانده بود، فاطمه زهرا(س)، آخرین دختر وى بود. این بانوى مکرّمه، افتخار بانوان عالم، بلکه همه انسان‏ها و مورد تقدیس و تکریم فرشتگان عرشى است. همو است که مادر سبطین و امّ الأئمة المعصومین(ع) است.
گرچه پیامبر اسلام(ص) به تمام خاندان مؤمن خویش علاقه‏ مند بود، اما در میان همسرانش بیش از همه، به خدیجه کبرى (س) و در میان فرزندانش بیش از همه، به فاطمه زهرا (س) علاقه‏مند بوده و اظهار محبت و لطف مى‏فرمود.

اصحاب و یاران:
پیامبر اسلام(ص) چه در مکّه معظمه و چه در مدینه، داراى اصحاب و یاران باوفایی بود که برخى از آنان پیش از آن حضرت و برخى دیگر پس از ایشان از دنیا رفتند و تعدادآنان به هزاران نفر مى‏رسد. در این جا به نام برخى از صحابه مشهور آن حضرت اشاره مى‏شود:
 



1.على بن ابیطالب(ع)
2. ابوطالب بن عبد المطلب.
3. حمزة بن عبدالمطلب.
4. جعفربنابى‏طالب.
5. عباس بن عبدالمطلب.
6. عبداللّه بن عباس.
7. فضل بنعباس.
8. معاذبن جبل.
9. سلمان فارسى.
10. ابوذر غفارى (جندب بنجناده).
11. مقداد بن اسود.
12. بلال حبشى.
13. مصعب بن عمیر.
14. زبیربن عوام.
15. سعد بن ابى وقاص.
16. ابو دجانه.
17. سهل بن حنیف.
18. سعد بن معاذ.
. سعد بن عباده.
20. محمد بن مسلمه.
21. زید بنارقم.
22. ابو ایوب انصارى.
23. جابر بن عبدالله انصارى.
24. حذیفة بنیمان عنسى.
25. خالد بن سعید اموى.
26. خزیمة بن ثابت انصارى.
27. زید بنحارثه.
28. عبدالله بن مسعود.
29. عمار بن یاسر.
30. قیس بن عاصم.
31. مالک بن نویره.
32. ابوبکر بن ابى قحافه.
33. عثمان بن عفان.
34. عبداللهبن رواحه.
35. عمر بن خطّاب.
36. طلحة بن عبیدالله.
. عثمان بنمظعون.
38. ابو موسى اشعرى.
39. عاصم بن ثابت.
40. عبدالرحمن بنعوف.
41. ابوعبیده جراح.
42. ابو سلمه.
43. ارقم بن ابى ارقم.
44. قدامة بن مظعون.
45. عبدالله بن مظعون.
46. عبیدة بن حارث.
47. سعید بنزید.
48. خَبّاب بن اَرَت.
49. بریده اسلمى.
50. عثمان بن حنیف.
51. ابو هیثم تیهان.
52. ابىّ بن کعب

 

زمامداران معاصر:

پیامبر اکرم(ص) در عصرى زندگى می کرد که منطقه حجاز به دلیل عدم حاصل‏خیزى وبیابانى بودن زمین و عدم رواج مدنیّت در بین مردم، از چشم‏طمع حکومت‏ها دور مانده وبه آن رغبتى نشان نمى‏دادند. به همین دلیل، در آن سرزمین، حکومت مرکزى و مستقلی وجود نداشت و دایره حکومتى، منحصر در قبیله و طایفه بود و نظام ملوک الطوایفى در آن مناطق حکم‏فرما بود، تا این که پیامبر اکرم(ص) به پیامبرى برانگیخته شد و از مکه به مدینه مهاجرت نمود و پایه‏هاى یک حکومت جهانى را در این شهر بنا نهاد؛ اما در اطراف حجاز حکومت‏هاى مستقل و نیمه‏مستقلى وجود داشت و حاکمانى از سلسله‏ها و تیره‏های مختلف حکومت مى‏کردند. این حکومت‏ها عبارت بودند از: ایران، روم شرقى، حبشه، یمن،حیره، غسّان، یمامه و مصر.
همه حکومت‏هاى اطراف حجاز، تحت نفوذ سه دولت مرکزى، یعنى امپراتورى بزرگ ایران،امپراتورى عظیم روم شرقى و حبشه بودند. تعداد زمامداران این کشورها، که معاصر باپیامبر اکرم(ص) (632-570 م.) بودند، زیاد است. در این جا تنها نام زمامدارانى راکه با پیامبر اسلام(ص) رابطه داشته و یا پیامبر(ص) آنان را به دین مبین اسلام دعوتکرده بود، ذکر مى‏کنیم:

1. هرقل (هراکلیوس) قیصر روم شرقى (641-610 م.).
2. خسرو پرویز، پادشاه ساسانى ایران. (628-590 م.).
3.باذان بن ساسان، زمامدار یمنو دست نشانده امپراتورى ایران (متوفاى سال 10ق.).
4. مقوقس، حاکم مصر و دست نشانده امپراتورى روم.
5. نجاشى، پادشاه حبشه.
6. حارث بن ابى شمر، حاکم غسّان و دست نشانده امپراتورى روم.
7. هوذة بن على حنفى، حاکم یمامه و دست نشانده امپراتورى روم (متوفاى سال 8ق.).
8. نعمان بن منذر، حاکم حیره و دست نشانده امپراتورى ایران (602-580م.).

از میان سلاطین و حاکمان فوق، تنها نجاشى، پادشاه حبشه و باذان، حاکم یمن رابطه حسنه با پیامبر اسلام(ص) داشته و از دعوت آن حضرت استقبال کردند و دینش راپذیرفتند. نجاشى با پذیرفتن دو گروه مهاجر مسلمان و پناه دادن آنها در حبشه، وباذان با قطع وابستگى به امپراتورى ایران و جنگیدن با دشمنان اسلام، در سرزمین یمن،خدمت‏هایى به حضرت محمّد(ص) انجام دادند؛ اما زمامداران دیگر یا با پیامبر اکرم(ص) از در دشمنى و جنگ وارد شدند و یا سیاست بى‏طرفانه‏اى را درپیش گرفتند. البته پس ازرحلت نبى گرامى اسلام(ص) همه آنان به دست تواناى مسلمانان و زمامداران اسلامى به سزاى اعمالشان رسیدند

چند کلام زیبا از پیامبر اکرم (ص)
1- عافیت را برای دیگران بخواه تا نصیب تو شود.
2- از گهواره تا گور دانش بجوئید.
3- خدای را چنان پرستش کن که گوئی او را می بینی ٬ اگر تو او را نمی بینی اوتو را می بیند.
4- یار را به یار توان سنجید.
5- خطرناک ترین دشمن تو نفس تو است که میان دو پهلوی تو است.
6- عادل تر از همه مردم کسی است که آنچه برای خود پسندد برای مردم نیز پسندد وآنچه بر خود روا ندارد بر مردم روا ندارد.
7- شما که می خواهید فرزندانتان در نیکی و محبت با شما به عدالت رفتار کنند در کاربخشش به آنها به عدالت رفتار کنید.
8- کار خدا را عزیز دار تا خدایت تو را عزیز کند.
9- ببخش و تنگ مگیر که بر تو تنگ گیرند.
10- پر اجر ترین عبادت ها آن است که نهان تر باشد