سالروز رحلت پیامبر خوبی ها حضرت محمد مصطفی ص و شهادت غریب اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی بر تمامی عاشقان و دوستداران اهل بیت تسلیت باد
بعثت، هجوم نور به قلب تاریکى است. عاشقان کوى محمد نقد دل را به پاى محبت او نثار مىکنند تا صفاى باطن به دست آورند. دل را به چشمه معرفت او مىسپارند تا با زلال احکام الهیش زنگار از درون بزدایند. کشتىنشین دریاى اهل بیت(ع) محمد مىشوند تا سوار بر امواج فقه به ساحل سعادت راه یابند!
آنچه پیامبر(ص) بر این مردم خواند یکسره مایه حیات است و وسیله نجات. راهى هموار در داغستان دنیا که پاى اندیشه بشر را از ریگ خطا مصون مىدارد. و احکامى سراسر حکمت که ریشه در فطرت انسان دارد. او که درهاى باغ سبز معرفت را بر پیروان مکتب خویش گشود، و پیامآور این حکمتبود، به یقین شخصیتى بزرگ دارد و ستودنى. دل او آسمان معرفت الهى است و کلامش باران رحمتخداوند!
و حال که چنین استبر پویندگان راه محمد است آن پیامآور مهر و صداقت را بشناسند و جان خویش را آینه روشنى از او گردانند و در راه احترامش بکوشند.
آنچه به فهرست مىکشانیم وظایفى استبر عهده همه ما که راه حق شناسى و احترام گذارى به خاتم پیامبران را مىآموزد. او که جرعه حیات به ما نوشاند بیش از هر کس سزاوار احترامى بىشایبه است، هر چند که از عهده حق او برنیاییم.
از طرف دیگر این وظایف، آینهاى است که ما را با چهره نورانى پیامبر(ص) آشنا مىسازد گرچه سیماى به حق پیوسته و از دنیا گسسته محمد(ص) هرگز در چشم دنیایىمان نمىگنجد; ولى
آب دریا را اگر نتوان کشید هم بقدر تشنگى باید چشید
پس بر شیفتگان او است که این وظایف را بشناسند و بدانند که هر یک از آنها انگشت اشاره به سیماى نورانیش دارند.
گواهى دادن به بندگى و رسالت پیامبر(ص) در کنار گواهى به یگانگى خداوند سبحان، اهمیت و فضیلتى استثنایى دارد، تا آنجا که امیرمؤمنان فرمود: و اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله شهادتان ترفعان القول و تضاعفان العمل خف میزان ترفعان منه و ثقل میزان توضعان منه.
گواهى دادن به یگانگى خداوند متعال [همان گونه که در متن حدیث آمده] و بندگى و رسالت محمد(ص) دو گواهى دادنى است که سخن را بالا و عمل را دو چندان مىسازند. ترازویى که این دو از آن برداشته شوند سبک و ترازویى که این دو در آن نهاده شوند سنگین خواهد بود.
بعلاوه که گواهى دادن به بندگى و رسالت پیامبر صلى الله علیه و آله در تشهد نماز واجب است.
شخصى به حضور امام صادق(ع) رسید. حضرت(ع) حال او را جویا شد. گفت: خداوند به من فرزندى داده است. امام پرسید: نامش را چه گذاشتهاى؟ گفت: محمد! امام(ع) با شنیدن این نام صورتش را به عنوان احترام نزدیک زمین آورد و گفت: محمد، محمد، محمد! آنگاه ادامه داد: خودم، فرزندانم، پدرم، مادرم و تمام اهل روى زمین به فداى رسول خدا(ص) .
مالک امام مالکیان مىگوید: جعفر صادق(ع) هنگامى که نام پیامبر(ص) را مىبرد رنگ چهرهاش تغییر مىیافت. تا آنجا که بازشناخته نمىشد من کسى را چون او اینچنین نیافتم.
بزرگداشت پیامبر(ص) تا بدانجاست که اعتکاف در مسجد پیامبر(ص) به ویژه در سه روز چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه از اعتکاف در دیگر مساجد ثواب بیشترى دارد.و آن که پس از سه روز اقامت و روزه در مدینه حاجتى از خداوند بطلبد حاجتش روا شود.
و به موجب پارهاى از روایات اقامت در شهر آن حضرت (مدینه) بر اقامت در مکه ترجیح دارد.
بر پایه احادیثبراى ورود به مدینه منوره و خروج از آن و وداع با پیامبر صلىالله علیه و آله یا زیارت آن حضرت و نیز ورود به مسجد پیامبر مستحب است غسل کنند.
همچنین مسافرى که قصد اقامت در مدینه نکرده و باید بر طبق قاعده نماز را شکسته بخواند مىتوان در مسجد پیامبر صلى الله علیه و آله نماز را به اختیار خود شکسته یا تمام بخواند.
البته سه مکان دیگر نیز داراى این حکماند: مسجد الحرام، مسجد کوفه و حائر سیدالشهداء.
نیز به احترام آن حضرت روزه گرفتن در میلاد پیامبر (هفدهم ربیع الاول) ثواب یک سال روزه دارد. و روزه در عید مبعث ثواب دو سال.
بعلاوه در این روز شاد کردن مؤمنان و دادن صدقه یکى از آداب شمرده شده است.
قرآن، پیامبر(ص) را اسوه نیکو مىخواند (لکم فى رسول اسوه حسنة) و نهج البلاغه، محبوبترین بنده خدا را کسى مىداند که از این اسوه زیباى بشریت، درس گیرد (و احب العباد الى الله المتاسى بنبیه)
قل ان کان اباؤکم و ابنائکم و اخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقترفتموها و تجارة تخشون کسادها و مساکن ترضونها احب الیکم من الله و رسوله و جهاد فى سبیله فتربصوا حتى یاتى الله بامره.(قرآن کریم)
اى پیامبر! بگو اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خویشاوندان و دارایىهایى که به دست آوردهاید و تجارتى که از کسادى آن مىترسید و خانههایى که از آنها خرسندید نزد شما از خدا و رسولش و کارزار در راه او محبوبتر است پس منتظر باشید تا خدا امر و فرمانش را بر شما فرود آورد.
همان پیامبرى که به اطاعتش امر شدهایم خود بر پیروى از عترتش سخت تاکید کرده است. از حدیث ثقلین گرفته تا حدیثسفینه و صدها حدیث دیگر همگى اطاعت از اهل بیت(ع) را ضرورى شمردهاند.
قرآن مىفرماید:
... و اطیعوا الرسولو از پیامبر اطاعت کنید.
همان پیامبرى که به اطاعتش امر شدهایم خود بر پیروى از عترتش سخت تاکید کرده است. از حدیث ثقلین گرفته تا حدیثسفینه و صدها حدیث دیگر همگى اطاعت از اهل بیت(ع) را ضرورى شمردهاند. از نظر امیر مؤمنان(ع) این اطاعتباید به صورت یک ملازمت کامل با آنان شکل بپذیرد یعنى از اهل بیت(ع) نه اندکى جلوتر بیفتیم و نه اندکى عقبتر. آن حضرت(ع) فرمود: فالزموا سمتهم... ولا تسبقوهم فتضلوا و لا تتاخروا عنهم فتهلکوا
همواره ملازم طریقه آنان باشید. نه از آنان پیشى گیرید که به گمراهى مىافتید و نه از آنان عقب بمانید که به هلاکت مىرسید.
پیامبر(ص) فرمود: من کذب على متعمدا فلیتبوء مقعده من النار.
هر کسى بعمد بر من دروغ بندد در آتش جاى گیرد. (گفتنى است دروغ بستن بر پیامبر(ص) روزه را باطل مىکند.)
از نظر امیرمؤمنان، بپا داشتن سنت پیامبر(ص) خصلت اهل ایمان و وظیفه حکومت اسلامى است.
پبامبر(ص) فرمود: ستة لعنهم الله ... التارک لسنتى شش نفرند که خداى متعال آنها را لعنت مىکند یکى از آنها کسى است که سنت مرا ترک کند.
در ذکر صلوات امام صادق(ع) به رسول خدا(ص) چنین مىخوانیم.
اللهم العن الذى ... غیروا سنة نبیکخداوندا لعنت کن کسانى را که سنت پیامبر را تغییر دادند، ... هزاران هزار لعنت!
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: حبى خالط دماء امتى فهم یؤثرونى على الآباء و على الامهات و على انفسهم.
دوستى من با خونهاى امت من آمیخته شده است. آنها مرا بر پدران و مادران و خودشان ترجیح مىدهند.
خداى متعال بر حفظ مقام آخرین برگزیده خود در سوره حجرات مىفرماید:
یا ایها الذین آمنوا لا ترفعوا اصواتکم فوق صوت النبى و لا تجهروا له بالقول کجهر بعضکم لبعض.
اى مؤمنان، صداى خود را فراتر از صداى پیامبر(ص) نکنید و براى او سخن بلند مگویید مانند بلند سخن گفتن برخى از شما براى برخى دیگر.
امیرمؤمنان(ع) در رحلت پیامبر(ص) بر سر قبر آن حضرت(ع) گفت: فغان و بیتابى قبیح است مگر بر تو.
رضایت فاطمه زهرا(س) دخت گرامى پیامبر(ص) معیار رضایت الهى است. پیامبر(ص) در تکیه بر این امر، رضایت فاطمه(ع) را رضایتخویش و رضایتخویش را رضایتخداوند معرفى مىنمود و ناخرسندى و خشم زهرا7 را ناخرسندى خود و خشم خود را غضب خداوند مىدانست.
پیامبر(ص) فرمود: اذا بلغ نسبى الى عدنان فامسکوا هر گاه نسب من به هنگام شمردن، به عدنان، [جد بیستم پیامبر(ص)] رسید توقف کنید. [و از آن پس را دنبال نکنید.]
پیامبر(ص) فرمود: شعبان ماه من است، خداوند رحمت کند آنکه مرا در این ماه (اطاعت پروردگار و روزه) کمک کند.
امیرمؤمنان(ع) فرمود: از زمانى که نداى پیامبر(ص) را نسبتبه شعبان شنیدم روزه این ماه را ترک نکردم و آن را تا آخر عمرم ترک نخواهم کرد ان شاء الله
زیارت قبر شریف پیامبر(ص) از پرفضیلتترین زیارتهاست. آن حضرت خود فرموده است: کسى که بعد از رحلتم قبرم را زیارت کند مانند کسى است که به دیدار من در زمان حیاتم آمده است. و (در روایت دیگرى فرمود) من شفیع او در قیامتخواهم شد.
زیارت قبر پیامبر(ص) تا آنجا اهمیت دارد که مستحب است آن را بر حج استحبابى ترجیح دهیم. این زیارت در مواردى استحباب بیشترى دارد. از جمله:
1- به هنگام حج زیارت قبر شریف پیامبر صلى الله علیه و آله براى کسانى که به حج رفتهاند استحباب بسیار دارد به گونهاى که اگر حجاج از انجام آن سر باز زنند بر حاکم اسلامى است آنان را به انجامش موظف دارد.
رضایت فاطمه زهرا(س) دخت گرامى پیامبر(ص) معیاررضایت الهى است.
2- در روز ولادت رسول اکرم(ص) (هفدهم ربیعالاول) در این روز چنانچه نتوان بر سر قبر آن حضرت حاضر شد مىتوان از دور حضرت را زیارت کرد.
3- در مبعث نبوى9 (بیست و هفتم رجب) زیارت پیامبر(ص) در این روز مستحب است.
پیامبر(ص) فرمود: اگر نمىتوانید به زیارت قبر من بیایید به سویم سلام بفرستید که آن نیز به من مىرسد. در روایت دیگرى از امام کاظم(ع) مىخوانیم: هنگامى که به رواق پیامبر(ص) داخل یا از آن خارج مىشوى بر او سلام کن و همچنین از دور به او سلام کن. در روایتبراى کنار قبر پیامبر(ص) «سلام» با کیفیتخاصى وارد شده است.
در دو مورد سلام کردن به پیامبر(ص) جایگاه ویژهاى پیدا مىکند:
1- در نماز، مستحب است قبل از گفتن سلام واجب در نماز، السلام علیک ایها النبى و رحمة الله و برکاته گفته شود.
2- در سجده سهو، براى سجده سهو اذکارى وارد شده کهگفتن یکى از آنها واجب است. از جمله آن اذکار این است: بسم الله و بالله السلام علیک ایها النبى و رحمة الله و برکاته.
پیامبر(ص) فرمود: من زار احدا من ذریتى زرته یوم القیامةکس که فردى از ذریه مرا زیارت کند، زیارت کنم او را در روز قیامت
خداى متعال در قرآن کریم مىفرماید: ان الله و ملائکته یصلون على النبى، یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیماخدا و فرشتگان بر پیامبر(ص) درود مىفرستند. اى کسانى که ایمان آوردهاید، شما نیز بر او درود فرستید و او را کاملا فرمان برید.
در بیان فضیلت صلوات بر پیامبر(ص) و آل او روایات فراوانى وارد شده است که به دو روایت اشاره مىکنیم:
1- امام رضا(ع) فرمود: من لم یقدر عن ما یکفر به ذنوبه فلیکثر من الصلاة على محمد و آلهکسى که نمىتواند گناهان خویش را با توبه و انابه و تحمل رنج عبادت محو کند باید بسیار بر محمد و آل او صلوات بفرستد.
2- ما فى المیزان شئ اثقل من الصلاة على محمد و آل محمدچیزى به اندازه صلوات بر محمد و آل او در ترازوى اعمال سنگینى نمىکند.
صلوات در چهار مورد حکم ویژهاى پیدا مىکند:
الف. در تشهد نماز واجب است.
ب. هنگام ذکر نام پیامبر(ص).
در این صورت هر چند واجب نیست ولى در مورد ترک آن دو حدیث نبوى تکاندهنده وجود دارد:
1- البخیل حقا من ذکرت عنده فلم یصل علىحقیقتا بخیل کسى است که مرا پیش او یاد کنند و بر من صلوات نفرستد.
کسى که نمىتواند گناهان خویش را با توبه و انابهو تحمل رنج عبادت محو کند باید بسیار بر محمدو آل او صلوات بفرستد.
2- کسى که به هنگام یاد شدن از من صلوات را فراموش کند خداوند او را در پیدا کردن راه بهشت دچار اشتباه مىکند.
ج. در روز مبعثیکى از آداب ویژه، بسیار صلوات فرستادن است.
د. در دو خطبه نماز جمعه
در هر دو خطبه باید بر محمد و آل او علیهم السلام درود فرستاد.
ه. در سجده سهو
براى این سجده چند ذکر وارد شده که انجام یکى از آنها واجب است. بیشتر این ذکرها شامل صلوات است مانند: «بسم الله و بالله و صلى الله على محمد و آل محمد» و «بسم الله و بالله اللهم صل على محمد و آل محمد»
کسى که بعد از شهادت به یگانگى خداوند سبحان، به رسالت پیامبر(ص) گواهى دهد خون، مال و آبروى او محترم مىگردد و احکام ازدواج و ... در حق او جارى مىشود.
در حدیث آمده: به حقنت الدماء و علیه جرت المناکح و المواریثبا گفتن شهادتین خونها محترم شمرده مىشود و بر پایه آن احکام ازدواج و ارث جارى مىگردد.
همه فقیهان اسلام بر این عقیدهاند که باید دشنامدهنده پیامبر(ص) را کشت.
علامه مجلسى(ره) در این باره در کتاب شریف بحارالانوار روایاتى را برشمرده که گویاى استحباب تعمیر قبر پیامبر(ص) و قبور امامان(ع) است.
آن حضرت خود فرموده است: بورک لبیت فیه محمد و مجلس فیه محمد و رفقة فیه محمدخانه یا مجلس و گروهى که در آن محمدنام وجود دارد مبارک است.
ابى رافع مىگوید: از پیامبر شنیدم اگر نام فرزند را محمد نهادید با او بدرفتارى ننمایید، اذیتش نکنید و او را نزنید.
امام صادق(ع) به کسى که نام فرزندش را محمد نهاده بود فرمود: او را فحش نده، نزن و به او بدى نکن.
قرآن مىفرماید: قل لا اسالکم علیه اجرا الا المودة فى القربىاى پیامبر، بگو از شما پاداشى جز دوستى خویشاوندانم نمىخواهم پیامبر(ص) فرمود: الزموا مودتنا اهل البیت7 فانه من لقى الله و هو یودنا دخل الجنة بشفاعتنا و الذى نفسى بیده لا ینفع عبدا عمله الا بمعرفة حقناهمواره به اهل بیت محبت ورزید. چه آنکه اگر کسى خداوند را ملاقات کند در حالى که ما را دوست مىدارد با شفاعت ما به بهشت رود. سوگند به کسى که جانم در دست اوست هیچ بندهاى از عمل خویش سود نمىبرد مگر با شناختن حق ما.
پیامبر(ص) فرمود: به خدا سوگند نسبتبه کسى که ذریهام را بیازارد شفاعت نمىکنم.
نظر انداختن به فرزندان و نوادگان پیامبر(ص)النظر الى ذریة النبى(ص) عبادةنظر انداختن به ذریه پیامبر(ص) عبادت است.
والامقامترین فرزندان و نوادگان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) هستند که وظایف امت نسبتبه آنها آشکار است. بعد از ایشان باید به سادات بزرگوار احترام گذاشت و روایت فوق اینان را نیز شامل است. در روایتى مىخوانیم:
النظر الى جمیع ذریة النبى عبادة ما لم یفارقوا منهاجه و لم یتلوثوا بالمعاصىنظر افکندن به تمام ذریه پیامبر(ص) عبادت است تا آن زمان که از راه آن حضرت(ص) جدا نشده و به معاصى آلوده نشوند.
پیامبر(ص) فرمود: کسى که سوره محمد(ص) را قرائت کند خداى سبحان او را از نهرهاى بهشتسیراب خواهد کرد.
امام صادق(ع) فرمود: کسى که سوره محمد(ص) را قرائت کند هیچگاه در دین او شک درنیاید و همواره از شرک و کفر محفوظ ماند تا اینکه مرگش فرا رسد. و زمانى که مرد خداوند هزار فرشته در قبر او مىگمارد که درود فرستند و ثواب درودشان براى او باشد و وى را تشییع کنند تا در ایستگاه ایمنى و رحمت، نزد خدا نگاهش دارند. سپس او در امان خداوند سبحان و پناه محمد(ص) قرار مىگیرد.
کسى از امام رضا(ع) در باره نماز جعفر طیار پرسید حضرت فرمود چرا غافلى از نماز حضرت رسول(ص)! بعد فرمود: دو رکعت نماز بجاى مىآورى و در هر رکعتى یک بار سوره حمد و پانزده بار سوره انا انزلناه مىخوانى و در رکوع و بعد از سر برداشتن از آن، و در هر دو سجده و بعد از سر برداشتن از هر کدام پانزده بار سوره انا انزلناه را قرائت مىکنى. از نماز که فارغ شدى میان تو و خداوند گناهى نمىماند مگر اینکه آمرزیده و حاجتتبرآورده مىشود.
مستحب است میان منبر و قبر پیامبر(ص) نماز گذارده شود.
مستحب است کسى که مىخواهد از مدینه بیرون رود با قبر نبى9 وداع کند و مستحب است در وداع چنین بگوید:
صلى الله علیک السلام علیک لا جعله الله آخر تسلیمى علیک: خداوند بر تو درود فرستد. سلام بر تو! امیدواریم خداوند این سلام را آخرین عرض ارادت ما بر تو قرار ندهد. (وداع با پیامبر(ص) کیفیتخاصى دارد.)
سالیان و قرون متمادى است که دانشمندان و اندیشمندان عالم در پاسخ به این سؤال که محمد (ص) کیست و چه شخصیتى داشته است ؛ کتابها و مقالاتى نوشته اند و به قدر توان و فهم خویش مطالبى را بیان کرده اند ، به طورى که اگر بخواهیم آثارى را که در خصوص آن پیامبر عظیم الهى به زبانهاى مختلف تالیف شده است جمع آورى کنیم ، موسوعه ى بسیار عظیمى خواهد شد که از نظر کمى و کیفى بى نظیر است . به نظر شما رمز عظمت و ماندگارى شخصیت ِ فردى که به مکتب نرفت و خط ننوشت و مسأله آموز صد مدرس شد ، چیست؟
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به دست پروردگار عالمیان پرورش یافت و در مدت رسالت و پیامبرى به پیروزىهاى بزرگى دست یافت که بخشى از آن عبارتند از:
- لغو امتیاز خواهى و برترى جویى سفید بر سیاه.
- مبارزه با نظام قبیلگى و قوم محورى.
- رهانیدن ستمدیدگان از دست ظلم ستمگران و طاغوت.
- تثبیت و احیاى حقوق از دست رفته ى زنان.
- فراخوانى مردم به کسب علم و دانش و دورى از فساد و فحشا.
- پى ریزى پایه و شالوده ی حکومت بر اساس عقل ، منطق و درایت به جاى احساس و عاطفه.
و در یک کلام ، او توانست مردمان خشن ، بىعاطفه و بى احساس شبه جزیره ی عربستان را پس از قرنها فلاکت و بدبختى به عزت و سربلندى و نام آورى برساند و گستره ی حکومت اسلامى را از آن سرزمین خشک و سوزان تا عمق آفریقا و اروپاى سر سبز و پردامنه امتداد بخشد .
ما در این نوشتار به اختصار ، تنها به یکى از ابعاد شخصیتى ِ پیامبراسلام ، یعنى اخلاق اجتماعى آن حضرت در کلام بزرگ مربى او ، حضرت رب العالمین مىپردازیم ، چه این که حضرتش فرمود: « انا ادیبُ الله و على ادیبى...» (2) من تربیت یافته خداى متعال هستم و على به دست من تربیت شده است. در ادامه نیز اخلاق اجتماعى آن حضرت را در احادیث شیعه و سنى بررسى مىکنیم.
خداوند متعال در سوره ی مبارکه ی آل عمران ، آیه 159 چنین مىفرماید :
« فیما رَحمة مِنَ اللهِ لِنتَ لَهُم وَ لَو کُنتَ فَظّا غَلیظَ القَلبِ لا نَفَضُّوا مِن حَولِکَ فَاعْفُ عَنهُم وَ اسْتَغفِرْ لَهُم وَشاوِرهُم فِی الاَمرِ فَاذا عَزَمْتَ فَتَوَکَلْ عَلی اللهِ اِنَّ اللهَ یُحِبُ المُتَوکِلینَ.
در آیه فوق رمز جذب و گرایش مردم نسبت به پیامبرصلى الله علیه و آله ، نرم خویى ، خوشرویى و ملایمت آن حضرت در رفتار با مردم شمرده شده است و تأکید مىکند که : " اگر چنین نبودی ، مردم از اطراف تو پراکنده مىشدند و این موهبتى الهى است."
براى آشنایى بیشتر با خلق و خوى عظیم رسول خدا صلى الله علیه و آله ، به سراغ جمعى از صحابه ى آن حضرت مىرویم و از آنان مىخواهیم برایمان از خصوصیات رسول خدا صلى الله علیه و آله سخن بگویند :
پیامبر صلى الله علیه و آله با همراهان
انس بن مالک ، که ده سال به خدمتگزارى رسول خدا صلى الله علیه و آله پرداخت ، مىگوید: در این مدت براى کارهایى که انجام مىدادم حتى نمىگفتند: چرا این کار را کرده اى؟ و اگر کارى را ترک مىکردم و انجام نمىدادم ، نمىگفتند: چرا انجام نداده اى؟ ایشان در این مدت به من حتى «اف» نگفتند (3) ( کلمه اى که حکایت از اعتراض و ناراحتى داشته باشد ، از ایشان شنیده نشد.)
انس مىگوید: غذاى آن حضرت یک جرعه شیر براى افطار و یک جرعه براى سحر بود و چه بسا تنها یک جرعه براى افطار و سحر میل مىنمودند.
یک شب براى افطار آن حضرت شیر آماده کرده بودم ولى با تأخیر حضرت مواجه شدم. گمان کردم حضرت به منزل یکى از صحابه رفته و افطارى خورده است ؛ از این رو شیر را نوشیدم.
حضرت پس از عشا از مسجد آمدند ، من بلافاصله از یکى از صحابه ی حضرت پرسیدم: آیا پیامبر افطارى خورده اند؟ گفت: خیر. پیامبر صلى الله علیه و آله بى آن که چیزى بگوید و اعتراضى کنند شب را بدون غذا و افطار به صبح رساندند و تا به حال حتى سؤالى در آن مورد نپرسیده ، بلکه یادآورى هم نکردند. (4)
همکارى در کارهاى گروهى
یکى از ویژگىهاى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله ، تواضع و فروتنى بود تا جایى که در جمع اصحاب بدون هیچ امتیازخواهى به همکارى و همیارى مىپرداخت.
در کتاب ارزشمند مکارم الاخلاق چنین نقل شده است که : روزى پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله به همراه کاروان در سفر بودند ، پیامبر فرمود: « گوسفندى براى غذا آماده شود.» یکى از صحابه گفت: ذبح آن با من ، دیگرى گفت : پوست کردن و سلاخى آن نیز با من ، دیگرى گفت: پختن آن هم با من ، پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: « جمع آورى هیزم و چوب نیز به عهده من » ، اصحاب گفتند: یا رسول الله ، با بودن ما شما زحمت نکشید. فرمود: « مىدانم شما کارها را انجام مىدهید ولیکن من دوست ندارم که بر شما امتیازى داشته باشم و خداوند نیز از امتیاز داشتن بنده اش در میان اصحاب خود خشنود نیست » . آن گاه برخاست و به جمع آورى هیزم پرداخت. (5)
رفاقت و دوستى با یاران
در کتاب شریف کافى حدیثی بسیار جالب و خواندنى ، در موضوع رفاقت رسول خدا صلى الله علیه و آله با صحابه نقل شده که متن آن چنین است:
« رسول خدا صلى الله علیه و آله براى انجام غسل از منزل خارج شده و به سوى چاه رفتند . حذیفة بن یمان با پارچهاى حایل ایجاد کرد تا پیامبر غسل کرد. آن گاه حذیفه براى غسل نشست ، پیامبر صلى الله علیه و آله پارچه اى را برداشت تا براى او حایلى درست کند. حذیفه ابا کرد و گفت: پدر و مادرم به فدایت اى رسول خدا ، این کار را نکنید. پیامبر صلى الله علیه و آله نپذیرفت و پارچه را نگه داشت تا حذیفه غسل کرد و فرمود: « هر گاه دو نفر با هم دوست شدند ، محبوبترین آنها نزد خداوند کسى است که با دوستش بیشتر رفاقت و همکارى کند.» (6)
پیامبر عظیم الشان اسلام در مجالست با دوستان ، هیچ گاه خود را برتر و بالاتر از دیگران نمىدانست و در جمعى که ایشان حضور داشت ، اگر شخص غریبى وارد مىشد و پیامبر را نمىشناخت باید سؤال مىکرد که: کدامتان رسول خدا هستید چون آن قدر بىآلایش و خاکى بود که از محل جلوس و شکل لباس وى ، کسى نمىتوانست ایشان را بشناسد و همواره به اصحاب و یاران با التفات مىنگریست. به این داستان توجه کنید.
روزى اصحاب رسول خدا صلى الله علیه و آله وارد خانه ى پیامبر شدند ، به قدرى ازدحام شد که دیگر در خانه جا نبود. جریربن عبدالله ( یکى از اصحاب) آمد ولى به دلیل ازدحام ، خارج از منزل نشست. پیامبر با دیدن او لباس خود را (عباى خود را) برداشت ، پیچیده و براى وى فرستاد و فرمود: روى این لباس بنشین. جریر بن عبدالله ( که تحت تاثیر مهرورزى پیامبر قرار گرفته بود ) لباس را برداشت ، بوسید و بر دیدگان خود گذاشت. (7)
برای مبارزه با تملـّق و چاپلوسى و تعارفات بى فایده و پرضرر ، مناسب است سیره ی عملى پیامبر اکرم را اسوه و الگوى خویش قرار دهیم . انس بن مالک مىگوید : محبوب ترین فرد نزد اصحاب ، رسول خدا صلى الله علیه و آله بود ولى با این حال وقتى پیامبر را مىدیدند از جا بلند نمىشدند ، زیرا پیامبر این کار را دوست نداشت. (8)
رسول خدا صلى الله علیه و آله به همه اهل مجلس به طور یکسان التفات مىنمود ؛ تا کسى گمان نکند که دیگرى نزد پیامبر گرامى تر است و لحظات خود را میان آنها تقسیم مىکرد. (9)
او با یاران خود مىنشست ، گفت وگو مىکرد ، فرزندانشان را مورد تفقد قرار مىداد و بر دامن خود مىنشاند. (10)
در سلام کردن از همه پیشى مىگرفت و در مصافحه ، همیشه دست خود را زودتر جلو مىبرد ، اصحاب خود را با بهترین اسمشان صدا مىکرد و سخن کسى را قطع نمى نمود. (11)
اوج مهر ورزى رسول خدا صلى الله علیه و آله
عفو و گذشت ، از زیباترین خصایص انسانى است و انسان هر قدر با فضیلت تر باشد میزان عفو ، گذشت و پرهیز از انتقام جویى نیز در او بیشتر خواهد بود . زندگى رسول خدا آن هم در میان اعراب ِ تندخو ، خشن و احساسى ، سرشار از مهر و مهرورزى بود . براى آشنایى بیشتر به داستان زیر توجه کنید :
هبار بن اسود کسى است که همزمان با خارج شدن زینب علیها سلام (دختر پیامبر) از مکه به او حمله مىکند که در اثر این حمله ، وى پس از مدتى بیمارى و تحمل رنج وفات مى یابد. همو (هبار) وقتى مسلمان شد نزد پیامبر رحمت صلى الله علیه و آله آمد و گفت : اى رسول خدا، ما اهل شرک بودیم که خدا به وسیله ی تو ما را هدایت کرد و به واسطه ی تو ما را از هلاکت رهانید . از نادانى من و از آن چه به تو رسیده ( وفات دخترت زینب ) در گذر من به کار زشت و گناه خود اعتراف مىکنم. پیامبر که غم بزرگى بر دل داشت با مهرورزى تمام فرمود: « همانا خداوند ، به تو احسان کرد و به سوى اسلام هدایتت نمود ، اسلام گذشته ها را نادیده مىگیرد و پاک مىکند... » (12) آیا این نوع گذشت و بخشش جز از قلب مالامال از رحمت و شفقت صادر مىشود.
حلم و بردبارى رسول خدا
رسول خدا صلى الله علیه و آله ، چند دینار به مردى یهودى بدهکار بود. مرد یهودى نزد پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) آمد و گفت: طلب مرا بده . پیامبر فرمود: « در حال حاضر چیزى ندارم که پرداخت کنم.»
یهودى گفت: من تو را رها نمىکنم و از تو جدا نمىشوم تا طلبم را بگیرم!
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: « در این صورت من هم با تو مىنشینم.» رسول خدا با او نشست تا در همان مکان نماز ظهر و عصر ، مغرب و عشا و نماز صبح روز بعد را اقامه نمود. در این میان اصحاب ، آن مرد را تهدید مىکردند و وعده و وعید مىدادند.
پیامبر به اصحاب خود نگاه کرد و فرمود: «با او چه مىکنید؟ !» گفتند: اى رسول خدا ، یهودى شما را زندانی کند؟ ! فرمود: « خداوند مرا مبعوث نکرده تا به دیگران ظلم روا دارم» . زمان هم چنان مىگذشت و کانون حلم و بردبارى هرگز عصبانى نمىشد تا خورشید تابیدن گرفت و روز آشکار شد. ناگهان مرد یهودى گفت: اشهد ان لااله الاالله و اشهد ان محمدا عبده و رسوله! !
مرد یهودى مال خود را در راه خدا تقسیم کرد و گفت: رفتار من با تو براى آن بود که ببینم صفاتى که در تورات برایت آمده در وجود تو متبلور هست یا خیر. زیرا در تورات خوانده بودم: محمد بن عبدالله، در مکه متولد مىشود و به مدینه هجرت مىکند ، او تندخو ، خشن و اهل داد و فریاد فحاشى نیست.» (14)
راستى رسول خدا چگونه این سعه ی صدر و بسط وجه را در وجود خود نهادینه کرده بود؟ امید که با پیروی از سیره ی ارزشمند آن پیامبر بزرگ ، در عمل بتوانیم زینت بخش دین مبین اسلام باشیم و دیگران را با رفتار خود ، به سوى دین و آیین محمدى صلى الله علیه و آله دعوت نماییم .
پىنوشتها:
1. احزاب / 21.
2. مکارم الاخلاق، ج 1، ص 51/ بحار الانوار، ج 16، ص 210.
3. دلایل النبوة، ج 1، ص 312 به نقل از «محمد فى القرآن» ، ص 74، سید رضا صدر.
4. مکارم الاخلاق، ج 1، ص 78، ح 123.
5. همان، ج 1، ص 536، ح 187.
6. کافى، ج 2، ص 491.
7. همان.
8. همان، ج 1، ص 47/ بحار، ج 16، ص 299.
9. روضة الکافى، ص 161.
10. بحار الانوار، ج 16، صص 148- 153.
11. بحارالانوار، ج 16، ص 194.
12. مستدرک، ج 8، ص 273.
13. مجمع البیان، ج 3، ص 169.
14. معانى الاخبار، ج 1، ص 160.
ای محمد (ص)...
باردگر ، یاد تو زد آتش به جانم
جا دارد از اندوه ، در سوگ وفاتت
گر جای اشک ، از دیدگانم ، خون چکانم
ای سوره عشق
ای آیه مهر
ای چشمه نور
ای اختر تابنده ، ای یاد معطر
ای برترین و آخرین پیغام آور
ای پانهاده بر بلنداهای افلاک
ای همنشین بینوا بر بستر خاک
رفتی ولی ما را به دست غم سپردی
ای چشمه مهر و وفا
ای خوب ،... ای پاک!
در روزهای تیره و شبرنگ " بطحا"
در ظلمت کور کویر جاهلیت
مشعل به کف ، درد آشنا ، ره می سپردی
در اوج خشم و کینه دیرین" یثرب"
در سنیه ها بذر محبت می فشاندی
پاک و مبرا بودی از هر لغزش و عیب ،
ای شاهد غیب!
سیمای تو آئینه ایزد نما بود
چشم خدا بین تو هم ، چشم خدا بود
ای وارث خط شفقگون رسالت
دردا...دریغا!
ای امی گویا!... از آن روزی که رفتی
ما همچنان در انتظاری تلخ ماندیم
زآندم که ما غمنامه سوگ تو خواندیم
از دیدگان ، بر مزرع دل ، خون فشاندیم
بعد از تو ، ای محمود احمد ، ای محمد (ص)
دیگر بلال ، " الله اکبر" برنیاورد
جبریل ، از سوی خدا دیگر نیامد
خوش روزگاری داشتیم اندر کنارت
اما دریغ ، آن روزها دیری نپائید
رفتی... ولی از یاد ما هرگز نرفتی.
بعد از تو اشک دیده مان هرگز نخشکید
بعد از تو خاطرهایمان هرگز نیاسود
بعد از تو ، امت در غمت صاحب عزا بود
بعد از تو، ای یار ضعیفان، قصه ما
غم بود و حرمان بود و درد تازیانه
یا کنج زندان، یا اسارت، یا شهادت
آزارها و حمله های وحشیانه
بعد از تو، اولاد علی، آواره گشتند
بر خون سجود آورده و در خون نشستند
بعد از تو، ما ماندیم و غوغای سقیفه
بعد از تو، ما ماندیم، با زهرای مظلوم
آن چهره ای که بارها بوسیده بودی
آزرده و سیلی خور دست ستم شد
در کوفه محراب علی گردید گلگون
صحرای سرخ کربلا رنگین شد از خون
بعد از تو فرزندان زهرا کشته گشتند
لب های قرآن خوان و حقگوی" حسین" ات
آماج ضربت های چوب خیزران گشت
یار وفادارت، " ابوذر"
چون عاشقان، در غربت تبعید، جان داد
" عماریاسر" کشته گردید
فریادهای " مالک اشتر" فروخفت
بیدارهامان بر فراز دار رفتند،
ای بنده خوب خداوند!...
بعد از تو ما ماندیم و میراث شهیدان
بعد از تو ما بودیم و خیل سوگواران
رفتی تو، ای تندیس اخلاق و فضائل
از عقل کامل!
رفتی ولی ما را به دست غم سپردی
یادت گرامی باد، ای یاد معطر
ای نامت احمد،
نامت بلند و جاودان باد،
ای « محمد»
امشب شب اربعین مصباح هداست/ دل یاد حسین بن علی شیر خداست
پروانه به گرد شمع حق پر زد و سوخت/ امشب شب یادعاشقان و شهداست
**********************************
نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز
دانشآموزان عالم را همه دانا کند
ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین
بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند
**********************************
کاش بودیم آن زمان کاری کنیم
از تو و طفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم
در رکاب تو فدایی می شدیم
**********************************
عالم همه قطره و دریاست حسین ، خوبان همه بنده و مولاست حسین ، ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش ، از بس که کَرَم دارد و آقاست حسین
**********************************
السلام علیک یا ابا عبدالله ...
پرسیدم:ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟ آهی کشیدوگفت:که ماه محرم است.گفتم: که چیست محرم؟باناله گفت:ماه عزای اشرف اولادآدم است
**********************************
السلام علیکم یااباصالح المهدى (عج)السلام علیک یاامین الله فى ارض وحجته على عباده(یاصاحب الزمان آجرک الله)اربعین حسینی بر شما وعاشقان حسین تسلیت عرض مینمایم)
**********************************
نام من سرباز کوی عترت است ، دوره آموزشی ام هیئت است . پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار ، سر درش عکس علی با ذوالفقار . ارتش حیــدر محــل خدمتم ، بهر جانبازی پی هر فرصتم . نقش سردوشی من یا فاطمه است ، قمقمه ام پر ز آب علقمه است . رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است ، زینب آن را دوخته پس مشکی است . اسـم رمز حمله ام یاس علــی ، افسر مافوقم عباس علی (ع)
**********************************
محرم ماه غم نیست ماه عشق است محرم مَحرم درد حسین است
**********************************
اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد
دل را حرم و بارگه خون خدا کرد
حسین میا به کوفه ، کوفه وفا ندارد ...
**********************************
ای به دل بسته ، قدری آهسته
کن مدارا با ، زینب خسته ...
یا حسین مظلوم ...
**********************************
یه جائیه تو دنیا همه براش می میرن
تموم حاجتا رو همه از می گیرن
بین دو نهر آبه ، یه سرزمین خشکه
شمیم باغ و لاله اش خوشبو ز عط مُشکه
شبای جمعه زهرا زائر این زمینه
سینه زن حسینه ، یل ام البنینه ...
**********************************
السلام ای وادی کرببلا
السلام ای سرزمین پر بلا
السلام ای جلوه گاه ذوالمنن
السلام ای کشته های بی کفن
**********************************
آبروی حسین به کهکشان می ارزد ، یک موی حسین بر دو جهان می ارزد ، گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست ، گفتا که حسین بیش از آن می ارزد