سلام بر لحظههایی که تو را آوردند!
سلام بر لبهای رسول اللّه که
میلاد تو را به درگاه پروردگار، سبحه گفت و نام یگانهات را از دست جبرئیل
گرفت و در گوش عصمتت زمزمه کرد!
سلام بر لبخند سرافراز علی علیهالسلام ، که در طلوع تو اتفاق افتاد!
سلام بر تو، امامتِ فردای پس از علی!
سلام بر تو، شباهتِ بیشائبه محمدی!
سلام بر اقیانوس کرامت و سخاوتی که از دامان «کوثر» و «ابوتراب» برخاست.
ای مولود خجسته رمضان! ای بدر تمام ماه خدا! تو تنهاترین فرزند رمضانی و
آسمان، در پیشگاه کرم و بخشش تو، با این همه ابرهای باران زایش، گمشده ای
غریب بیش نیست. رسول رحمت، تو را بر شانه های خویش سوار می کرد و بر تو
مباهات می نمود. تو ادامه محمد (ص)
و کرانه علی (ع) هستی. تو امام مایی و ما مُرید و دلداده تو. و اینک در
بهار شکفتن تو، در فصل خدا، بر خود از رهبری تو می بالیم و بر نامت که زینت
همه خوبی ها و نیکی هاست، افتخار می کنیم.
پیشواى دوم جهان تشیع که نخستین میوه پیوند فرخنده على (ع) با دختر گرامى پیامبر اسلام (ص) بود، در نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت در شهر مدینه دیده به جهان گشود.(1)
حسن
بن على (ع) از دوران جد بزرگوارش چند سال بیشتر درک نکرد زیرا او تقریباً
هفت سال بیش نداشت که پیامبر اسلام بدرود زندگى گفت. پس از درگذشت پیامبر
(ص) تقریبا سى سال در کنار پدرش امیر مومنان (ع) قرار داشتو پس از شهادت على (ع) (در سال 40 هجرى) به مدت 10 سال امامت امت را به عهده داشت
و در سال 50 هجرى با توطئه معاویه بر اثر مسمومیت در سن 48 سالگى به درجه شهادت رسید.
ادامه مطلب ...
کسی که نماز اول وقت نمیخواند و به کارهای دنیوی خود ادامه میدهد ، نماز اول وقت انسان را نفرین میکند و میگوید : «خدایا ضایع کند تو را که من را ضایع کردی!»
این در حالی است که اگر مسلمانی اول وقت نماز بخواند، نماز او را دعا میکند و میگوید: «خدا حفظ کند تو را که من را حفظ کردی» و زندگی رو به روال میافتد.
اللهمّ لا تؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ خدایا مؤاخذه نکن مرا در ایـن روز به لغزشها
واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ و درگذر از من در آن از خطاها و بیهودگیها
ولا تَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ و قرار مده مرا در آن نشانه تیر بلاها و آفات
بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمین. ای عزت دهنده مسلمانان.
اللهم لاتواخذنی فیه بالعثرات
خدا در اثر گناه به غضب میآید و سیل و زلزله و بلایای طبیعی همه آثار گناه است. گاه مردم توجه نمیکنند که غالب این اتفاقات و تصادفات به علت انجام گناه است.
کسی که نماز اول وقت نمیخواند و به کارهای دنیوی خود ادامه میدهد ، نماز اول وقت انسان را نفرین میکند و میگوید : «خدایا ضایع کند تو را که من را ضایع کردی!»
این در حالی است که اگر مسلمانی اول وقت نماز بخواند، نماز او را دعا میکند و میگوید: «خدا حفظ کند تو را که من را حفظ کردی» و زندگی رو به روال میافتد.
اگر کسی با خدا باشد، هیچ کس نمیتواند علیه او توطئه کند، چون او خدا را دارد.
هر انسانی که پا به عرصه دنیا میگذارد و در مدت عمر معینی در آن زندگی میکند باید در تمام مراحل آن از قوانین و دستورات الهی پیروی نماید چرا که در غیر این صورت مورد مواخذه و محاسبه الهی قرار میگیرد؛ ”وان تبدوا ما فی انفسکم او تغفوه یحاسبکم به الله” یعنی ”و اگر شما (از غرضهای خیر و شر) در دل دارید (به طوری که) آشکار و یا مخفی کنید همه را خداوند در محاسبه شما خواهد آورد .”
و آن به گونهای است که هر کس در حد توانایی که دارد مسئول اعمال خویش میباشد و بیش از آن بر او تکلیفی نخواهد بود؛ ”لا یکلف الله نفسا الا وسعها” یعنی ”خداوند هیچ کس را تکلیف نکند مگر به قدر توانایی او” چرا که ”یرید الله ان یخفف عنکم و خلق الانسان ضعیفا” یعنی ”خداوند میخواهد کار را بر شما آسان کند که انسان ضعیف خلق شده است.” ما نیز در این روز از خداوند میخواهیم به خاطر لغزشهایی که در طول عمر خویش داریم ما را مواخذه ننماید؛ ”ربنا لا تواخذنا نسینا او اخطانا” یعنی ”خدایا ما را بر آنچه که به فراموشی یا به خطا (انجام دادهایم) مواخذه مکن”
«اقاله» کن و گناهان ما را بیامرز. در دعای کمیل هم این لفظ است که خدایا لغزشهای ما را اقاله کن؛ یعنی ما را بدون هزینه ببخش. در مورد معامله نیز چنین لفظی در فقه وجود دارد. یعنی فروشنده و خریدار حق فسخ معامله را تا زمانی که با یکدیگر هستند، دارند. اما بعد از جدایی و بدون دلیل نیز اگر مشتری جنس را پس آورد، کاسب مستحب است آن را قبول کند. مثلاً شخصی یک ظرف ماست میخرد و به منزل میبرد و متوجه میشود که پیش از وی ظرف ماست دیگری نیز خریداری شده است. در این حالت اگر ظرف ماست را به فروشنده باز گرداند، مستحب است وی آن را بپذیرد و پول آن را عیناً پس دهد.
خداوند ”عزوجل” بهترین عذر پذیرندههاست که از بندگان خویش زود، راضی میگردد به طوری که او به ”سریع الرضا” یعنی ”زود راضی میگردد” معروف است و در قرآن بندگان خویش را به سوی رحمت و مغفرت خویش فرا میخواند ”و سارعوا الی مغفره من ربکم و جنه عرضها السموات و الارض” یعنی ”و به سوی غفران و آمرزش الهی و باغی (بهشتی) که عرض آن آسمان و زمین را فرا گرفته است سرعت بورزید” بدون آنکه نیازی به بندگان خویش داشته باشد ”الله الصمد” یعنی ”خداوند بی نیاز است” و این در حالی است که ما غیر از او کسی را نداریم ”الهی و ربی من لی غیرک” یعنی ”ای خدا و پروردگار من چه کسی غیر از تو برای من میباشد” و غیر از او چه کسی میتواند عذر ما را پذیرفته و گناهان ما را بیامرزد ”و من یغفر الذنوب الا الله” یعنی ”و چه کسی غیر خداوند (میتواند) گناهان را بیامرزد” پس ما نیز در این روز به درگاه الهی پناه برده و از او میخواهیم که عذر ما را به خاطر خطاهایی که انجام دادهایم بپذیرد و از گناهان ما درگذرد.
ولا تَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ
خدایا من را تیر بلا قرار مده. سیل و رانش زمین یعنی همان تیر! هواپیما در آسمان پرواز میکند و ناگاه روی ساختمانی فرود میآید و همه ساکنان آن از بین میروند. این غرض و تیر بلاست که حاصل گناه و خطاهای ماست.
تمام پیشآمدهایی که میشود همه نتیجه گناهان ماست .
آیه قرآن میفرماید: «هر گرفتاری برای شما پیش میآید، دسترنج خودتان است.» هر چه بکاری همان را درو میکنی. از گندم، گندم و از جو، جو میروید.
قرآن در جای دیگری میفرماید: «خدا برنامههای مردم را عوض نمیکند، آنها را گرفتار بلا نمیکند مگر اینکه خودشان را تغییر دهند.»
مثل ماشین که انحراف به چپ پیدا کند، تصادف میکند، ما هم اگر انحراف به چپ داشته باشیم با عذاب خدا تصادف میکنیم.
بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمین
به عزت خودت، این دعاها را درباره ما مستجاب کن! ای کسی که عزت مسلمین با توست.
نماز شب پانزدهم ماه رمضان
4 رکعت، در دو رکعت اوّل بعد از حمد صد مرتبه توحید و در دو رکعت دیگر پنجاه مرتبه توحید
گروه دین تبیان
منابع :
سایت مفاد
بیانات آیت الله مجتهدی تهرانی
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ طَهّرنی فیهِ من الدَنَسِ والأقْذارِ
وصَبّرنی فیهِ على کائِناتِ الأقْدارِ
و وَفّقْنی فیهِ للتّقى وصُحْبةِ الأبْرارِ
بِعَوْنِک یا قُرّةَ عیْنِ المَساکین .
به نام خداوند بخشایشگر مهربان
خدایا در این روز مرا از پلیدیها و ناپاکیها پاک گردان
و در این روز به آنچه برایم مقدر است صبور دار
و مرا در آن به تقوی و هم نشینی با نیکان توفیق ده
به حق یاریت ای روشنی چشم مستمندان
گذری کوتاه بر دعای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان
صبوری در برابر مقدرات زندگی و آنچه خداوند متعال برایمان در نظر گرفته، مصون ماندن از پلیدیها و ناپاکیها و همنشینی با نیکان از مواردی هستند که در دعای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان از خالق یکتای هستی بخش درخواست می کنیم .
اللّهمّ زَینّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ
خدایا زینت ده مرا در آن با پوشش و پاکدامنی
واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والکَفافِ
و بپوشانم در آن جامه قناعت و خودداری
واحْمِلنی فیهِ علی العَدْلِ والإنْصافِ
و وادارم نما در آن بر عدل و انصاف
وامِنّی فیهِ من کلِّ ما أخافُ بِعِصْمَتِکَ
و آسودهام دار در آن از هر چیز که میترسم
یا عِصْمَةَ الخائِفین
به نگاهداری خودت ای نگهدار ترسناکان
عفاف یعنی اینکه گناه نکنیم و عفت نفس داشته باشیم که گناه نکردن است. پس بیان نکردن گناه دیگران و داشتن عفاف اولین دعایی است که در این روز از خدا میخواهیم
شرح فرازهای دعا
«اللّهمّ زَینّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ»
خدایا روزی کن من را در ماه رمضان و به دو چیز زینت بده :
ستر و عفاف. ستر یعنی اینکه گناهان مردم را مخفی کنم. به ما چه ارتباطی دارد که فلانی عیب دارد؟ خوش به حال بندهای که به عیب خودش میپردازد و به عیب دیگران کاری ندارد. اگر رفیقت هم عیب دارد به کسی نگو. غیبت حرام است و عمل چهل روز را از بین میبرد و اعمال خوب غیبت کننده را در نامه اعمال شخص غیبت شونده مینویسند.
چه خوب است که خوبیهای مردم را بیان کنیم
آنها که به عیب دیگران کاری ندارند، بهترین زینت را دارند. حدیث داریم خوش به حال کسی که به عیب خود پرداخته به عیب دیگران کاری ندارد.
در ادامه دعا عفاف آمده است. عفاف یعنی اینکه گناه نکنیم و عفت نفس داشته باشیم که گناه نکردن است. پس بیان نکردن گناه دیگران و داشتن عفاف اولین دعایی است که در این روز از خدا میخواهیم.
وقتی به خواهشهای بیمورد دل جواب «نه» ندادی و به دام خواستههای حرص افتادی، اسیر گنداب «دنیا» میشوی باتلاقی که هرچه بیشتر در آن دست و پا میزنی و تلاش میکنی، بیشتر در آن گرفتار میشوی. نتیجه آن مشخص است! نفس، چاه ویلی است که هیچگاه پر نمیشود. درد «تکاثر» و «افزونطلبی»، زخم ناسور بشریت بوده و هست و تنها مرهم آن «قناعت» است.
«واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والکَفافِ»
خدایا من را به دو چیز مستور کن؛ یکی لباس قناعت و دیگری کفاف.
کفاف یعنی اینکه زندگی را بگذرانیم. اگر مال و ثروت زیاد داشته باشیم گرفتار میشویم و اگر دستمان پیش کسی دراز باشد ذلیل میشویم پس از خدا بخواهیم که به اندازه کفاف زندگی به ما بدهد. قناعت هم به انسان عزت میدهد و کسی که قناعت دارد خدا او را عزیز میکند.
بزرگترین گنج، قناعت است و قناعت سرمایهای بیپایان. قناعت، یعنی نخواستن، کم خواستن، راضی بودن به داشته و کندن دندان طمع.
وقتی به خواهشهای بیمورد دل جواب «نه» ندادی و به دام خواستههای حرص افتادی، اسیر گنداب «دنیا» میشوی باتلاقی که هرچه بیشتر در آن دست و پا میزنی و تلاش میکنی، بیشتر در آن گرفتار میشوی. نتیجه آن مشخص است!
نفس، چاه ویلی است که هیچگاه پر نمیشود. درد «تکاثر» و «افزونطلبی»، زخم ناسور بشریت بوده و هست و تنها مرهم آن «قناعت» است.
«واحْمِلنی فیهِ علی العَدْلِ والإنْصافِ وامِنّی فیهِ من کلِّ ما أخافُ»
خدایا من را عادل کن و کاری کن انصاف داشته باشم و خدایا از هرچه که من از آن میترسم من را امان ده. اگر کسی ما را تهدید میکند به ما ایمنی بده که کسی نتواند به ما تعرض کند.
«بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَةَ الخائِفین»
به عصمت و حفظ و نگهبانی خودت ای کسی که خائفین و ترسناکان را نگهداری میکنی، ای کسی که هر که به تو متوسل میشود از او نگهداری میکنی، خدایا درباره ما این دعاها را مستجاب بفرما!
نماز شب سیزدهم ماه رمضان
چهار رکعت در هر رکعت حمد و بیست و پنج مرتبه توحید