انتظارفرج

باسلام ازاینکه به وبلاگ خودسرزدین متشکرم ازشما خواهشمندم که نظرات خودتون رومنعکس کنید

انتظارفرج

باسلام ازاینکه به وبلاگ خودسرزدین متشکرم ازشما خواهشمندم که نظرات خودتون رومنعکس کنید

سیمای خدیجه (س) در قرآن

حضرت خدیجه

در این قسمت به آیاتی از قرآن پرداخته می شود که از نگاه احادیث و مفسران در باره حضرت خدیجه نازل شده و یا درارتباط با ایشان می باشند .  

خدیجه پاک و برگزیده...

و اذ قالت الملائکه یا مریم ان الله اصطفیک و طهرک و اصطفیک علی نساء العالمین

آنسان که ملائکه گفتند : ای مریم خداوند شما را پاک گردانید و برگزید و نیز بر تمام زنان جهان هستی برتری داد )سوره آل عمران آیه 42(

مخاطب قرآن در این برتری کمال و پاکی حضرت مریم صلوات الله علیها می باشد لکن  با توجه به اینکه مفسرانی چون قرطبی طبرسی ابن کثیر و آلوسی بغدادی در ذیل تفسیر این آیه با استناد به کلامی از رسول الله صلی الله علیه و آله که فرمودند : فضلت خدیجه علی نساء امتی کما فضلت مریم علی نساء العالمین  یعنی خدیجه بر زنان امتم برتری یافت همانگونه که مریم بر زنان جهان برتری داشت و نیز در کلام دیگری که حضرت علی علیه السلام فرمودند که از رسول الله صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمودند : خیر نسائها مریم بنت عمران و خدیجه بنت خویلد (تفسیر ابن کثیر ج 1 ص 323 ) یعنی بهترین زنان مریم دختر عمران و خدیجه دختر خویلد هستند گویای این واقعیت است که مصداق دیگر این آیه حضرت خدیجه صلوات الله علیها نیز می باشند

شما را بواسطه خدیجه رضی الله عنها بی نیاز نمود

بر استواری این ادعا احادیثی است که مفسران در ذیل تفسیر این آیه گزارش کرده اند و در آنها نام مبارک این بانوی کم نظیر جهان هستی بیان شده است چنانچه قرطبی می نویسد : ظاهر قرآن و احادیث اقتضا می کند که حضرت مریم از تمام زنان برتر و پس از آن فاطمه و سپس خدیجه و بعد آسیه باشد (تفسیر جامع الاحکام ج 4 ص 59 )

این سخن مفهوم کلامی است که از رسول الله علیه و آله گزارش شده است

نقش حضرت خدیجه در بی نیازی رسول الله از نظر مالی و...

ووجدک عائلا" فاغنی (سوره ضحی،آیه 8)

حضرت خدیجه(س)

و تو را فقیر الی الله یافت و سپس بی نیاز کرد

درتفسیر فرات کوفی با استناد به کلامی از ابن عباس خدیجه را عامل غنای رسول الله دانسته است .عن ابن عباس رضی الله عنه : ووجدک ضالا" عن النبوه "فهدی" الی النبوه "ووجدک عائلا" فاغنی" بخدیجه. (تفسیر فرات کوفی حدیث 730)

اگرچه برخی از مفسران (زمخشری در کشاف ج 4/768  و  علامه طباطبائی در المیزان ج 20/311 ) بی نیازی را اقتصادی دانسته اند لکن کلی بودن آیه و کلام امام رضا (ع) (در تفسیر صافی ج 4/342  و  کنز الدقایق ج 14/321) که فرمودند :  خداوند با مستجاب نمودن دعای حضرت ایشان را بی نیاز نمودند .می توان خدیجه (س) را عاملی بشری انسانی و مادی برای فراهم نمودن بستربی نیاز معنوی و مادی حضرت دانست .

و بر استواری این نتیجه کلام قرطبی است در تفسیر این آیه که می نویسد:شما را بواسطه خدیجه رضی الله عنها بی نیاز نمود.(تفسیر الجامع الاحکام ج 20/72)

حضرت خدیجه اولین زن مسلمان







حضرت خدیجه اولین زن مسلمان

حضرت خدیجه س در حالی به همسری محمد ابن عبدالله در آمد که از ثروت و شهرت خاصی در عربستان برخوردار بود و خواهان زیادی از میان ثروتمندان قریش داشت .

در این دوره زمانی حضرت محمد (ص) هنوز به رسالت برانگیخته نشده بود واز ثروت و مکنت نیز برخوردار نبود . ایشان در این زمان تحت سر پرستی جد بزرگوارشان حضرت عبد المطلب زندگی می کردند و شهرتی مگر در راستکاری و امانت داری نداشت اما حضرت خدیجه سلام الله علیها او را بر گزید و پس از رسالت آن حضرت نه تنها تمام سختی ها را به جان خرید و سرمایه خویش را برای هدف شگفت رسول الله (ص) خرج کرد .

ایشان اولین زنی است که به پیامبر اسلام ایمان آ ورد .از ثروت بسیار حضرت خدیجه همسر بى ‏همتاى پیامبر (ص) اسلام رونق یافت .


وی با این که در عصر جاهلیت، در "مکه معظمه" دیده به جهان گشود، و در آن شهر قبیله گرا و طایفه مدار رشد و کمال یافت، در عفت، نجابت، طهارت، سخاوت، حسن معاشرت، صمیمیت، صداقت، مهر و وفا با همسر، کم نظیر بود، و وی را در آن عصر، "طاهره" و "سیده نساء قریش" میخواندند، و در اسلام یکی از چهار بانویی که بر تمام بانوان بهشت فضیلت و برتری دارند، شناخته شد، و جز دختر ارجمندش حضرت "فاطمه زهرا(س)"، هیچ بانویی این مقام و فضیلت را نیافت.

وی پیش از ازدواج با "رسول خدا(ص)"، در آغاز با "هند ابن بناس تمیمی"، معروف به "ابوهاله" و پس از وی با "عتیق ابن عابد مخزومی" ازدواج کرد و از هر دوی آن ها دارای فرزند شد، پس از مرگ همسر دوم، "خدیجه کبری(س)" با درایت و خردمندی خویش صاحب دارایی فراوان شد و کاروانهای متعددی برای بازرگانی به راه انداخت.

"حضرت محمد(ص)" که پیش از بعثت، بنا به سفارش عمویش "ابوطالب(ع)" در یکی از سفرهای کارگزاران خدیجه شرکت کرد، و سود فراوانی نصیب وی نموده بود، علاقه "خدیجه(س)" را به خویش جلب و زمینه ازدواج با وی را فراهم کرد.

"خدیجه کبری(س)" در چهل سالگی با امین قریش، حضرت "محمد(ص)" که در سن 25 سالگی بود ازدواج کرد، و زندگی شرافتمندانه و اصیلی را پایه ریزی کردند، که در تاریخ بشریت بی همتا و بی مانند است.



مقام حضرت خدیجه(س) در نزد پیامبر (ص)




مقام حضرت خدیجه(س) در نزد پیامبر (ص)

پس از غسل و کفن بدن مطهر "خدیجه کبری(س)"، "پیامبر(ص)" وی را در "حجون مکه" به خاک سپرد.

"خدیجه(س)" در خانه "پیامبر(ص)" دارای 2 پسر به نامهای "قاسم" معروف به "طیب"، و "عبدالله" معروف به "طاهر" و 4 دختر به نامهای "زینب"، "رقیه"، "ام کلثوم " و حضرت "فاطمه زهرا(س) " گردید.

"پیامبراکرم(ص)" در شأن همسرش "خدیجه(س)" فرمود:
سوگند به خدا، پروردگار کسی را بهتر از "خدیجه" نصیبم نکرد، زیرا در حالیکه مردم، کفر میورزیدند، او به من ایمان آورد، و در حالیکه مردم تکذیبم میکردند، او مرا تصدیق کرد، و در حالیکه مردم محرومم کرده بودند، او با داراییهای خود با من مساوات کرد، و خداوند از او به من فرزندانی عطا کرد، که از سایر همسرانم چنین موهبتی نصیبم نشد.



بانوی عشق و سخاوت



آفتاب، در حصار ابرهای تیره، به انتظار نفس های واپسین نشسته بود و یاران افسرده از غم، شاهد سوزناک ترین خاطره زندگی بودند!

آن روز، در «شِعب ابی طالب علیه السلام » کسی به فکر گرسنگی و گرما نبود؛ همه دل ها در شعله های فقدان «حضرت خدیجه علیهاالسلام »، آن بانوی بانوان مکه، می سوخت. غمی جانکاه، بر سینه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم سنگینی می کرد؛

غم فراق خدیجه! بانویی که وفادارترین همسر و یاور پیامبر در اجرای فرامین الهی بود.

بانویی که سخاوت، شرمنده اخلاص او و اخلاص، در یوزه سخاوتش بود. بانویی که پیامبر رحمت و عشق، هیچ گاه نتوانست، فراموشش کند. بانویی که شرافت، آیینه رفتار او و نجابت، نشانه شرافتش بود.

بانویی که خداوند، وجودش را مایه پیوند «امامت و رسالت» قرار داده بود. بانویی که همسری چون «پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم » و دختری چون «زهرا علیهاالسلام » و نوادگانی چون ائمه هدی داشت.

و بانویی که بهشت، از همسایگی او به خود می بالد و زمین، در سخاوت و کرامت و شهامت و شرافت، بانویی نظیر او به خود ندیده است!

واپسین نگاه حضرت خدیجه علیهاالسلام ، نشانه آینده ای سخت برای حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بود. آه! چه سخت است غربت؛ غربت از دست دادن وفادارترین عزیز. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم گویی وجودش را، دلش را و آرزویش را به خاک می سپارد؛ شانه هایش از شدت اندوه، قطرات اشک را همراهی می کردند.

عبایش را بر تاریکی قبر پوشانیده، نگاه بارانی اش را به سمت آسمان گرفت؛...

«هر که را با غنچه این باغ، کردند آشنا هم چو بوی گُل، به آه بی کسی پیچید و رفت گوهر اشکی که پروردم به چشم انتظار در تماشای تو از دست نِگه، غلتید و رفت صبح تا طرز بنایِ عمر را نظّاره کرد رایتِ دولت، به خورشید فلک بخشید و رفت»!

أَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا خَدِیجَةَ الْکُبْری،

درود بر تو و تربتی که تو را در بر گرفت، ای بانوی سخاوت و عشق!
آسمان، شرمنده کرامت توست و زمین، آستان بوسِ شرافتت.

زیارت ما را هم بپذیر، بانو!



حضرت زهرا سلام الله علیها در سوگ مادر







حضرت زهرا سلام الله علیها در سوگ مادر

پاینده باد واژه زیبای مادر، که از آغاز تا پایان خلقت،
نقش دل‏های مهربان است.
چه زیباست تکرار نام مادر بر لبان دختری
که خود مادری درد آشناست؛ فاطمه.

فاطمه علیهاالسلام سوگوار مادری فداکارست.
چقدر دشوار است تحمل رحلت مادری چنان صمیمی
که در رحم خویش با او سخن می‏گفته است.

بازار اشک، در چشمان فاطمه رونق گرفته است
و رسول خدا، خود، دل شکسته و نالان،
دل جوی فاطمه علیهاالسلام غمگین است.

خدیجه علیهاالسلام ، همسری مهربان،
که با شنیدن اولین ندای وحدانیت، رو به سوی قبله می‏کند
و خدای را به یکتایی می‏خواند، پذیرای پیامبری مبعوث
و لرزان بازگشته از حرا و شاهد نبوت،
اکنون آرام، آرمیده است.

«تنهایی» به گریه می‏افتد،
هنگامی که ناچار باید همدم رسول خدا شود.

امّا خدیجه، هرگز رنج تنهایی را بر محمد بر نمی‏تابد
و دختر کوچک خویش را به تیمارداری پدر می‏گمارد.
زین پس، فاطمه علیهاالسلام تیماردار
و غمخوار پدر خواهد بود،
در لحظه ‏های خاکستر و سنگ و دشنام.

پروردگارا! همسر فداکار محمد صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله ‏وسلم
به سوی تو می‏آید؛
زنی که برای دین تو و در راه رسول تو،
از دنیا چشم پوشیده و غرق در جمال نور است؛
کوله ‏باری از زخم زبان قبیله قریش را لِه کرد
و پر افتخار، خود را همسر وفادار محمد امین نامید
تا یار و یاور رسالت او باشد و نامش در پیشگاه حق،
در صف اولین زنان بزرگ عالم درآید.

و فاطمه، گریان بر مزار مادر با او وداعی جاودانه می‏سراید:
مادر! قسم به خدایی که به من قدرت داد
تا در رحم با تو سخن بگویم و سبب آرامش تو باشم
و سوگند به نوری که از تو زاده شدم،
پدرم را تنها نخواهم گذاشت.
و این پیمانی خواهد بود، میان ما سه تن.

مادرم! چه خوش آرام گرفته‏ای نزد پروردگارت
بر بلند جایگاه بهشت،
که همسر رسول خدا را جز این جایگاه نشاید.
رفتنت ای بزرگ مادر! غمی است بر دل
و اشکی است در چشم من و پدر.