انتظارفرج

باسلام ازاینکه به وبلاگ خودسرزدین متشکرم ازشما خواهشمندم که نظرات خودتون رومنعکس کنید

انتظارفرج

باسلام ازاینکه به وبلاگ خودسرزدین متشکرم ازشما خواهشمندم که نظرات خودتون رومنعکس کنید

عهد من با مهربانترین پدر


امام زمان (عج)

امام معصوم علیه السلام از همه امور هستی با خبر است و به همه هستی احاطه دارد. در روایات آمده که نامه اعمال مردم را در هر هفته، ماه و سال به دست امام آن عصر می دهند و ایشان از اعمال ما با خبر می شوند. در روایات دیگری ذکر شده که در این عصر نامه اعمال ما را در روزهای دوشنبه و جمعه هر هفته به خدمت امام زمان(عج) می دهند. و ایشان با دیدن اعمال خیر و نیک ما خوشحال می شوند و با دیدن اعمال شر و گناه ما غمگین می شوند.

آقا جان از گناهانم شرمنده ام! از این که باعث ناراحتی شما می شوم شرمسارم! از این که خود را محب شما می دانم ولی رفتارم شبیه شما نیست خجالت زده ام! آقا یاری ام کن تا دست از گناه بشویم و موجب رضایت شما شوم.

هیچوقت به این موضوع فکر کرده اید که در کدامین دسته بندی قرار دارید؟ نامه اعمال شما باعث ناراحتی امام زمان علیه السلام می شود و یا باعث خشنودی ایشان؟ براستی چه چیز از این بالاتر که با اعمال خود باعث خشنودی امام عصرمان شویم؟!

آقا جان از گناهانم شرمنده ام! از این که باعث ناراحتی شما می شوم شرمسارم! از این که خود را محب شما می دانم ولی رفتارم شبیه شما نیست خجالت زده ام! آقا یاری ام کن تا دست از گناه بشویم و موجب رضایت شما شوم

همه ما نقاط ضعف و گناهانی داریم که قطعا باعث دلگیری اماممان می شود. برخی زبانشان به غیبت آغشته می شود و عده ای زبان به دروغ می گشایند، آن دیگری مال حرام می خورد و حق دیگران را ضایع می کند.آن یکی تهمت می زند و هتک آبرو می کند. خلاصه هر کس به گناه یا گناهانی مبتلا می باشد.

بیاییم در این روزهای عزیز که ایام ولادت امام عصر(عج) و شادی اهل بیت می باشد با اماممان عهدی ببندیم از سر صدق و راستی که دیگر گرد آن گناهان نرویم و موجب رضایت خدا و اهل بیت و خاصه امام زمان (علیهم السلام) باشیم.

درد دل


|

 

سلام آقا جون

دوباره اومدم.

بازم تو کارم گره افتاد وقتی از همه جا درمونده شدم یاده شما افتادم.

نمی دونم چرا  ما آدما اینجوری هستیم تا وقتی که کارامون همونطور که دلمون می خواد پیش میره اصلاً یادی از خدا و اماما نمی کنیم ولی کارمون که گیر شد سریع سراغشونو می گیریم و بعد از اینکه مشکلمون حل شد دوباره فراموششون می کنیم.

آقا جون اول می خوام یه مقدار باهات درد دل کنم بعد بقیه حرفا رو می زنم.....

آقا جونم دلم خیلی گرفته . نمی دونم چرا یه دفعه دلم متوجه شما شد، شاید الان من یه مقدار غریب واقع شدم ، شاید به خاطر اینه که یه مقدار مشکلاتم زیاد شده، شاید به خاطره اینه که از شما می خوام مشکلاتمو حل کنین شاید............

ولی آقا جون الان که یه مقدار فکر می کنم می بینم درسته که من این همه مشکل دارم ولی اینا همشون مشکلات دنیایی و کوچیکی هستن . آقا جونم درسته من الان یه جورایی غریب واقع شدم ولی آقا جونم غریبی من کجا و غریبی شما کجا ........

عزیز زهرا اگه من الان یه مقداری مظلوم واقع شدم مظلومیت من کجا و مظلومیت شما کجا.......

اگه من........

آقا جونم قربونه مظلومیتتون بشم ، قربونه غریبیتون بشم چقدر سخته یه شخصیتی مثل شما تنها بمونه یکی که تمامه تلاشش برای نجات دادن جامعه بشری هستش یار و یاوری نداشته باشه . خیلی بدبختیم ماها اصلاً حالیمون نیست داریم چیکار می کنیم. آخه خدایا این چه حکمتی هستش که امروز امام زمان باید اینقدر غریب باشن! چرا ما انسانها اینطوری شدیم؟ چرا منجی ما به دلیل گناهایی که ما انجام می دیم ظهورشون عقب بیافته ؟ چه زمانی قراره وقت این برسه که ماها آدم بشیم؟ تا کی دروغ ! تا کی سر هم کلاه گذاشتن ! تا کی می خوایم به اسم امام زمان هر منکری رو انجام بدیم؟

آقا جون چرا ماها اینجوری شدیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

الان که دارم این مطالب رو براتون می نویسم و به مشکلاتم فکر میکنم می بینم که اصلاً اینا مشکلی نیستن مشکل من و خیلی های دیگه مثل من اینه که یاده خدارو تو زندگیمون نداریم تا یه اتفاقی برامون می افته میایم دست به دامن خدا و ائمه اطهار می شیم . انجام دادن این کار درسته چون خود خدا گفته در مصائب و سختی ها به از خدا کمک بخواهیم و لی رفقا خداییش بی انصافیه برا یه بارم که شده به خاطره خوده خدا یادش کنیم . بی معرفتی هستش که برا یه بارم شده به خاطره خود امام زمان به یادش نیفتیم..........

رفقا شرمنده من بعضی وقتا یه مقدار تند میرم ولی آخه تاکی باید رفتارایه غلطمونو تکرار کنیم . چرا ما میگیم که امام زمان بیاد همه چی درست می شه ولی به خدا اگر ما خودمونو درست نکنیم اومدن یا نیومدن امام زمان هیچ تاثیری نخواهد داشت. شاید خیلی ها از این حرفه من ناراحت بشن ولی تاریخ اینو ثابت کرده. نمونشم زندگی امامانه قبلیمون همیشه اکثریت مردم بر علیه اونا بودن .آخه تاکی می خواهیم صبر کنیم.اگر دروغ بده پس همین الان دروغ نگیم . اگه وجدانه کاری خوبه پس زمان ظهوره آقا و الان نداره همیشه خوبه.و خیلی کارای دیگه.......

اگر موافقه حرفای قبلیم هستین بقیشو بخونین !!!!!

رفقا من یه روشی پیشنهاد میکنم برای اینکه ما بتونیم بگیم به یاده امام زمانمون هستیم و دوسشون داریم. یه اصلی هست که میگه هر کسی هر چیزی رو دوست داشته باشه به صورت ناخداگاه به سمت همون چیز حرکت می کنه منظورم همون قانونه جاذبه هستش.ماهم اگر امامه زمانمون رو دوست داریم دلمون می خواد خودمونو شبیه ایشون بکنیم (منظورم غیافه نیستا ) .

پیشنهاد من اینه که هر کاری که می خواهیم انجام بدیم قبل از انجام دادنش با امام زمانمون مشورت کنیم.چه جوری ؟ کاری نداره !

 هر عملی که می خواهیم انجام بدیم کلاه خودمونو قاضی کنیم ببینیم آیا  امام زمان از انجام دادنه این کاری راضی هستند یا خیر؟ یا اینکه خودمون رو جای امام زمان قرار بدیم ببینیم اگر امام زمان در فلان موقعیت قرار می گرفتند چه کاری رو انجام می دادند ماهم همون کارو انجام بدیم.

مطلب یه مقداری زیادی طولانی شد ببخشید ولی خواهشی که از همه دوستان دارم اینه که حتماً این روشو امتحان کنن. البته من کسی نیستم که بخوام به شما راهکار ارائه بدم این در واقع یه پیشنهاد هستش اگر کسی راهکاره دیگه ای دارند خوشحال می شم راهنمایی کنند.

خدایا شکرت به خاطره همه چیز ، خدایا شکرت به خاطره مشکلاتی که به من دادی چون اگه این مشکلات نبودن من هیچ وقت به یاده شما و امام زمان نمی افتادم. خدایا خودت گفتی هر چیزی از من بخواهید من بهتون می دم .خدایا مارو در مسیری قرار بده که خودت دوست داری . خدایا یه نفر داره دعا می کنه که جز گناه هیچ چیزی نداره ولی خدایا شما رو قبول داره دوستون داره وقتی که کمکش می کنین می فهمه که شما کمکش کردین .خدایا این گنه کار ازت یه خواهش داره اونم اینه که فرج مولامون رو برسون خدایا اصلاً مهم نیست که من باشم یا نباشم خدایا فرجش رو برسون . خدایا من دلم می خواد مولام رو کمک کنم خدایا ولی لیاقتشو ندارم خدایا تو این لیلقت رو در من به وجود بیار . خدایا این گنه کاره یه آرزو داره اونم اینه که تگه لایق بود جونشو در راهه مولاش بده خدایا کمکش کن.الهی آمین

جهان تو را می‌خواهد ...

امام زمان (عج)

جهان در تپش آمدنت به لرزه در آمده است.

بادها پراکنده در هر سو، ستم‌باره‌های خویش را بر دوش می‌کشند.

اهل زمین، ثانیه شمارها را مرتب نگاه می‌کنند.

یک منجی، فقط یک منجی است که می‌تواند آنها را از درد و رنج و غم خلاصی بخشد.

درختان گیسوان پریشان خویش را فصل به فصل به دست زمان می‌سپارند تا زردی و سرمای زندگی را به ساعت سرسبزی جوانه‌هایشان برساند.

دل‌ها در غربت خاک، غریبه و تنها جان می‌دهند.

ماهیان قلب‌ها، خشک‌سالی محبت و مهربانی را تاب نمی‌آورند.

چشم‌ها چشمه‌های خشکی شده‌اند که کمتر به اشک شوق می‌اندیشند که گریه‌های فراق، آنان را امان نمی‌دهد.

تشنگی بر اعماق و ریشه این دیار نفوذ کرده و تندیس‌ها تاب ایستادن را بیش از این ندارند.

کشتی‌های عدالت و انصاف در هیاهوی بی‌امواج صدایشان به گِل نشسته‌اند و ناخدایان خدانشناس، هنوز در ادعای حق‌طلبی خویشند.

هر روز که عرش از صدای ضجه ستم‌دیدگان به لرزه درمی‌آید، زمین، چهار ستونش فرو می‌ریزد.

لرزش بر اندام آدمیان افتاده.

قدم‌هایشان سست شده، ایستاده‌اند؛ اما غبارهایی را می‌مانند در هوا.

هستند؛ ولی گویی کسی جز خودشان نیست!

نیستند؛ ولی چنان در خویش حل شدند که گویی هستی، جز آنها نیست.

خندانند؛ ولی در اعماق روح خویش چیزی ندارند جز اشک و عذاب.

جاده‌های کشیده شده تا آن طرف انتظار. چشم‌های خیره شده به روبه‌رو ...‌.

گریانند؛ ولی نمی‌دانند بهانه این همه سختی و اشک چیست؟!

فضا، زمین، زمان، آسمان، دریا، انسان و هر آنچه در هستی است، در خلاءی عظیم غوطه‌ور است. همه چیز در حال غرق شدن است. همه چیز در حال از بین رفتن است.

همه چشم به نجات دهنده‌ای دوخته‌اند که دست‌های رها و خالی را بگیرد و از این فضای در حال سقوط نجات بخشد.

سخت است؛ سخت است هر روز چشم بگشایی و خورشید را ببینی که طلوع کرده، بی‌آنکه خبری از آمدن تو آورده باشد.

سخت است هر روز به سرخی غروب بکشانی و در تیرگی شب فرو روی، بی‌آنکه به آرامشش دست‌یابی.

سخت است تا آخر هفته روز شماری کنی و روز هفتم بلند شوی و باز هم هیچ کس را در آن سوی جاده نبینی.

امام زمان عج

سخت است پنجره را باز کنی و به دور دست‌ها خیره شوی و هیچ چیز جز چشم‌های منتظر کاج‌ها نبینی.

جاده‌های کشیده شده تا آن طرف انتظار. چشم‌های خیره شده به روبه‌رو ...‌.

پنجره‌های گشوده شده، فریادرسی را می‌خواهد که خواب ستم و بی‌عدالتی را بر آشوبد.

سواری را می‌خواهد که منتظرانش او را از پشت شیشه‌های به شوق آمده، ببینند.

جهان تو را می‌خواهد ...

اسیر ثانیه ها ...

رفیق حادثه هایی به رنگ تقدیری

اسیر ثانیه هایی شبیه زنجیری

در این رسانه ی دنیا میان برفک ها

نه مانده از تو صدایی، نه مانده تصویری

رسیده سن حضورت به سن نوح اما

شمار مردم کشتی نکرده تغییری

هزار هفته ی بی تو گذشته از عمرم

هزار سال پیاپی دچار تأخیری

شبیه کودک زاری شدم که در بازار ...

تو دست گمشده ها را مگر نمی گیری؟

آقای خوبم

سلام آقای خوبم!

ببخش. میدانم از من دلخوری آخر این روزها کمتر سراغی از تو میگیرم و کمتر نوکری ات را میکنم.هر چند میدانم که تو همیشه حاضری و مرا میبینی.

این روزها انقدر خودم را درگیر کارهای دنیا کرده ام که  یا دی از خودم نمی کنم  چه برسد... .چه میگویم خودم را با تو قیاس میکنم.

ببخش که خودمانی  برایت مینویسم آخر دوستان با هم صمیمی اند و من باب دوستی شما را تو خطاب میکنم.

دلم برایت تا حد مرگ تنگ شده کاش میشد بیایی تا سر بر دامانت نهم و آرام بگریم و کوله بار خستگی را با دستهایت بر زمین بگذارم.

آقای خوبی ها!

دلم لک زده است برای یک دعای ندبه در صحن و سرای مسجدت برای درد و دل بالای چاه آرزوهایت  ونوشیدن جرعه ای آب از سقاخانه آنجا.

راستی تبریک میگویم هم به تو هم به خودم وهم به تمامی دوست دارانت فرارسیدن روزولادتت  را میگویم ای منجی عالم امکان.

آقای مهربانی ها خوشحالم که تو امامم هستی و من غلامت.دوستت دارم زودتر بیا که منتظرم.

آقا جانم خیلی دلم گرفته.........




سلام مولای من

حالتون خوبه ؟

مولای من چند وقته یه سوال تو ذهنم هستش که هنوز نتونستم جوابی براش پیدا کنم.

اونم اینه که اگر سعادت داشتم و شما رو زیارت کردم اون لحظه بهتون چی بگم؟

ازتون چی بخوام ؟

یا اینکه توی اون لحظه چه حالی بهم دست میده ؟

نمی دونم........

هر چی فکر میکنم هیچ جوابی پیدا نمیکنم ، شاید اصلاً اشک اجازه نده تا حرفی بزنم. فکر این که نزدیکتون باشم و محضرتون رو درک کنم برام یه رویاست

همیشه تو ذهنم این صحنه رو مجسم میکنم.

آقا جون دلم میخواد بغلتون کنم وبزنم زیره گریه ، دلم میخواد در کنار شما وجودم آرامش بگیره ، همین الان که دارم این مطالبو مینویسم خیلی حس خوبی بهم دست میده.

وای خدایا یعنی میشه؟؟؟؟؟؟؟

ولی مولای من یه لحظه فکره کارایی که کردم ، گناهایی که مرتکب شدمو میکنم .....

وای................

آقا جون هر چی فکر میکنم که وقتی شما رو دیدم   چه حالی بهم دست میده به این نتیجه می رسم که فقط می تونم بگم شرمنده ام آقا

آقای من ، مولای من ، عزیزه زهرا  ازتو ن یه خواهشی دارم اونم اینه که تو اون لحظه اجازه بدین در عاقوشتون بگیرم

کولای من خیلی دلم گرفته

آقا جانم شرمنده ام از این همه کم بودن

مولای من شرمنده ام از این همه روسیاهی

آقا جانم..........

 

التماس دعا