انتظارفرج

باسلام ازاینکه به وبلاگ خودسرزدین متشکرم ازشما خواهشمندم که نظرات خودتون رومنعکس کنید

انتظارفرج

باسلام ازاینکه به وبلاگ خودسرزدین متشکرم ازشما خواهشمندم که نظرات خودتون رومنعکس کنید

محل زندگی امام زمان (عج) کجاست؟

امام زمان علیه السلام

می گویند امام زمان (عج) در میان (ما) هستند، در هر جا ممکن است حضور داشته باشند ولی مردم ایشان را نمی شناسند؛ حتی ممکن است رهگذری باشند که از کنار ما در کوچه و خیابان عبور کرده است.

با توجه به این که ایشان دارای بدن جسمانی و مادی هستند چطور ممکن است در یک زمان واحد در همه مکان ها یا مکان های متعددی حضور داشته باشند و اگر چنین است حضرت در کجا زندگی می کنند؟ آیا در مکان شخصی و معینی زندگی نمی کنند؟ برای یافتن پاسخ این پرسش با ما همراه باشید.
آیا در همه جا حضور دارند؟این که امام زمان در همه جا و همه مکان ها حضور دارند به معنی حضور با بدن جسمانی نیست؛ بلکه منظور از این حضور احاطه علمی ایشان به امور عالم و مردم است که ناشی از علم الهی است و لازمه این علم حضور با جسم و بدن مادی نیست؛ بلکه همان علم غیبی است که خداوند به معصومین (علیهم السلام) عنایت فرمودند. اگر امام زمان (عج) می فرمایند: «ما به احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده نیست.» منظور علم ایشان است نه فقط حضور جسمانی؛ البته این توضیحات با برخی روایات که در آن ها حضور هر دوی این ها یعنی حضور جسمانی و احاطه علمی برای امام مفروض و مقبول است، منافاتی ندارد.
امام کجا زندگی می کند؟با توجه به فرازهایی از دعای ندبه که می فرماید: «لیت شعری این استقرت بک النوی؟ بل أیّ ارض تقلّک اوثری؟ ابرضوی أو غیرها أم ذی طوی؟» ای کاش می دانستم در کدامین جایگاه سکونت داری و کدامین زمین یا آسمانی تو را در برگرفته است؟ آیا در کوه رضوی هستی و یا جایی دیگر و یا در ذی طوی؟
مستناد از احادیث معصومین آن است که حضرت در مکان خاص و سرزمین و شهر و کشور معینی مستقر نیستند؛ بلکه ایشان همواره در سفر از مکانی به مکان دیگر جهت انجام وظایفی هستند که خداوند برایشان قرار داده است. مخفی بودن این موضوع عقلانی و منطقی است؛ همان طور که موضوع غیبت امری عقلانی و حکیمانه است؛ اگرچه ما از سر آن ها بی اطلاع باشیم.
به نظر می آید امام زمان (عج) در مکان معینی سکونت دارند و گاه نیز برای رسیدگی به امور مردم سفر می کنند؛ در حالی که با بررسی روایات متعدد خلاف آن ثابت می شود. بدین ترتیب که اگر چه این دو مکان که در دعا به آن اشاره شده بر اساس کتب تاریخ از اماکن مقدس هستند و احتمال این که حضرت در این مکان ها نیز دیده شده و رفت و آمد داشته و عبادت کنند هست؛ اما هیچ دلیل محکم و مقتضی بر سکونت در این مکان ها و انتخاب آن به عنوان محل دائمی برای زندگی وجود ندارد.
اگر در دعا با این سوال ها حالت حزن و سوز و هجران و تاسف از دوری حضور حضرت اظهار می شود باز هم دلیلی بر زندگی و اقامتگاه ایشان نیست.
در فرازهای دیگر از دعا به راحتی پاسخ به این شبهه داده می شود. آنجا که می فرماید: «بنفسی انت من مغیب لم یخیل منّا بنفسی أنت نازح ما نزح عنّا.» جانم به فدایت. تو همان ناپیدایی هستی که بیرون از ما نیستی. جانم به فدایت. تو همان کنار رفته ای هستی که از ما به کنار نیستی.
اگر دلیل اقامت حضرت در این مکان، زیارتی بودن و قداست آنجا باشد، چرا مکه معظمه و مدینه منوره و عتبات عالیات نباشد که از نظر شرافت و قداست از بالاترین و عالی ترین درجات برخوردارند.
بنابراین فرازهای دعای ندبه بیان کننده اقامتگاه اصل و همیشگی امام زمان(عج) نیست.
در توضیحی از امام زمان(عج) چنین آمده است: «ما در عین حال در مکانی به دور از خانه های ظالمانی بر حسب آنچه خداوند تا زمانی که حکومت دنیا در دست فاسقین باشد به مصلحت ما دیده است – سکونت داریم – اما به کارهای شما عالمیم و ذره ای از اخبار شما از ما فروگذار نمی شود.»
در توضیحی دیگر می فرمایند: «و ما شاهد و ناظر مناجات تو بودیم... در حالی که در جایگاهمان در قله کوهی در محلی ناشناخته ساکنیم و اخیراً به خاطر افرادی بی ایمان به ناچار از منطقه ای پر درخت به این جا آمده ایم و به زودی از این جا به دشتی هموار که چندان از آبادی ها دور نباشد، فرود خواهیم آمد.»
بر اساس این توضیحات اگر چه از مکان مشخص و معین و ثابتی نامی برده نشده اما آنچه استفاده می شود آن است که حضرت در جایی ساکن هستند که از خانه های ظالمان و ستمکاران دور است.

به نقل از سایت تبیان

چرا مذهب جعفری؟


  کاری که امام صادق(ع) انجام داد، بسیار بدیع و اندیشیده بود. با استفاده از زمینه مناسبی که امام باقر(ع) فراهم آورد و هسته اولیه علم و تدریس را پایه گذارده بود، شروع به فعالیت فرهنگی کرد.

مهمترین فعالیت های امام صادق(ع):

سازماندهی فکری مکتب:

مجلس درس تشکیل داد و در آن به شاگردان فهماند که ماچه می گوئیم. نظر ما در دین و مذهب چیست؟ ازآیات قرآن چه برداشتی داریم. در طول حیات پربارش بزرگترین مکتب فقهی را بنا نهاد. تکیه اصلی او بیان اندیشه اسلام بود. بخش مهمی ازاحادیث و علوم قرآنی را براساس شیوه علمی عرضه کرد و حدفاصل فرقه های گوناگون رابرشمرد و نشان داد که کدام فرقه تا کجا درست و استوار سخن می گوید و در کجا راه باطل را می پیماید.

مذهب شیعه را مذهب جعفری می خوانند چرا؟

زیرا وابسته به امام صادق(ع) و حاصل تلاش ها و برنامه های او بود یعنی آنچه را که امامان پیشین مورد عمل قرارداده بودند او آنها را به ثمر رساند. مذهب جعفری مکتب امام علی (ع) نبود و مکتب علی علیه السلام همان اسلام راستین است و جزحضرت علی (ع) کیست که اسلام را بهتر و کامل تر از علی بشناسد. او همگام پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و وصی وبرادر او بود. زندگیش سراسر در کنار رسول الله گذشته بود.

او مکتب شیعه را که همان اسلام راستین است معرفی کرد. خطوط فکری آن راعرضه و شاگردان را تشویق به تدوین کرد. برپایه تشویق او اصول اربعماء تنظیم شدو براساس آن تشیع شکل و سازمان خود را نشان داد. او نشان داد تشیع هم مذهب است و هم حکومت و بین این دو جدایی نیست. روش شیعه روش اهل بیت علیهم السلام است.
تشکل و وحدت افراد

خدمت دیگر او تربیت شاگردانی بود که هرکدام در رشته ای از علوم صاحب نظر بودند. او کوشید در عرصه حیات اجتماعی لااقل درسطحی محدود در مرز شاگردان خود اخلاق راحکومت دهد. دست پرورده های اوکه بعداً در گوشه و کنار کشور اسلامی به فعالیت پرداخته بودند موقعیت خود و روش حیات اسلامی را دریافته و آن را در جامعه ترویج می کردند.

او حتی در مواردی بصورت عملی مردم را به وحدت و اخلاق می خواند و درگیری های آنان را از میان می برد.
گشودن باب اجتهاد

او تحرک خاصی در دنیای علم و فقه پدیدآورد و شاگردان خود را وادار کرد که شیوه تحقیق و بررسی و استنباط را بکار گیرند و از قیاس برحذر باشند. او با پایه گذاری فقاهت و فهم و صورت درسی دادن به مسایل باب مباحثاتی عظیم و پردامنه را گشود و با روشی که تعلیم می داد از آیات قرآن، احکام و قوانین اسلام را بیرون کشید. او باب اجتهاد را بازگذاشت و قانون آزاداندیشی را ترویج کرد و فرمود: «اگر مجتهد در استنباط و اجتهاد خودبه حق برسد. برای او دو پاداش است و اگر راه استنباط او درست باشد و آنچه که بدست آورد منطبق باحق عندالله نباشد باز هم برای او اجر استنباط وجود دارد»
توجه دادن به اهل بیت (علیهم السلام)

حق اهل بیت علیهم السلام درهمان روزهای اولیه وفات پیامبر از دست رفته بود و بتدریج که از روزگار حکومت زمامداران می گذشت در سایه القائات و دشمنی ها حقوقشان بیش ازبیش فراموش شده و ارزش و اعتبارشان کم رنگتر می شد. در عصر بنی امیه سعی براین شد که اهل بیت را به فراموشی بسپارند و همین کار را انجام دادند. کار امام صادق(ع) احیای اهل بیت علیهم السلام و توجه دادن عامه به سوی آن بود. در مردم این درک و اندیشه پدید آمدکه تجدید نظری در این زمینه باشند و این محصول تلاش امام بود که دربین جامعه علمی و فقهی آن روز توانست این برجستگی رابه اثبات رساند و خود بعنوان فردشاخص اهل بیت علیهم السلام در عصر امامت درخشندگی هایی داشت و در نهایت در سایه زحمات امام افکار اسلامی و خط صریح و صحیح آن از نو متجلی گردید.

برگرفته از کتاب امام صادق علیه السلام/ با تلخیص و از تبیان

احادیث جالب امام صادق(ع)درباره ازدواج

امام صادق (ع) فرمود: دو رکعت نماز مردی که ازدواج کرده، بر نماز شب و روزه مرد مجرد برتری دارد.

 
توصیه و تشویق به ازدواج از منظر امام صادق(ع)

 آیات قرآن و روایات اهل بیت (ع) به شدت ازسخت گیری بی جا درمعیارهای ازدواج پرهیز داده اند، زیرا به ترویج فساد در جامعه وابتلاء جونان به آسیبهای روانی حاصل از سرکوب غرایز طبیعی منجر می شود.

 
امام صادق (ع) فرمود: مردی نزد پدرم آمد، پدرم به او گفت: آیا همسرداری؟ گفت: نه، پدرم گفت: من دنیا وآنچه درآن است را با یک شب بودن با همسر عوض نمی کنم. سپس فرمود: دو رکعت نماز مردی که ازدواج کرده، بر نماز شب و روزه مرد مجرد برتری دارد. سپس پدرم 7 دینار به او داد و گفت: با این مبلغ مقدمات ازدوج را فراهم کن، آنگاه پدرم افزود: رسول خدا (ص) فرمود: تشکیل خانواده دهید ( ازدواج کنید که رزق و روزی شما افزون شود).

ادامه مطلب ...

سیرى در سیره امام صادق علیه السلام

جلوه‏هاى صدق اهل‏ بیت‏ علیهم السلام در صادق‏ این خاندان به صورت ویژه بروز یافته است. این جلوه‏ها را در رفتار آن حضرت بهترمى‏توان درک کرد. آنچه بیشتر رواج یافته، ذکر« قال الصادق‏»هاست که به حق زیرساخت ‏فکرى، فقهى و کلامى شیعه را تشکیل داده ‏است اما در کنار توجه به گفته‏هاى آن‏ حضرت، فصلى ‏براى تامل و توجه در رفتارهاى آن امام ‏علیه السلام و بهره ‏گیرى عملى از این رفتارها فصل دیگرى را هم باید گشود .

آنچه در این نوشتار مى‏آید، بخشى از کردارهاى امام صادق‏ علیه السلام را منعکس مى‏سازد.

1- رسیدگی به محرومان

هشام بن سالم مى‏گوید: امام صادق‏ علیه السلام ‏هنگامى که تاریکى شب فرا مى‏رسید، کیسه ای ‏از نان و گوشت و پول را بر مى‏داشت و بردوش‏ مى‏نهاد و به سوى نیازمندان شهر مدینه ‏مى‏شتافت و آنها را میانشان تقسیم مى‏کرد. آنها او را نمى‏شناختند. زمانى که امام ‏صادق‏علیه السلام رحلت کرد و آن انفاق‏هاى شبانه ‏ادامه پیدا نکرد، نیازمندان فهمیدند که چه‏ کسى هر شب به آنها غذا و پول مى‏داد. (1)

معلى بن خنیس مى‏گوید: امام صادق‏علیه السلام با انبانى (کیسه) از نان بیرون آمد و من همراه او بودم. به ‏اقامتگاه بنى ساعده رسیدیم. در آن جا گروهى خوابیده بودند. آن حضرت یک یا دو نان بر بالین هر کدام نهاد. به آخرین فرد که ‏رسید، برگشتیم. پرسیدم: من به فدایت! آیا اینها حق را مى‏شناسند ( یعنى شیعه ‏هستند)؟ از پاسخ امام‏ برمی آید که آنان شیعه نبودند ولی نسبت به آنها نیز رافت داشتند. (2)

در روایتى آمده است:

«کان الصادق‏علیه السلام یطعم حتى لایبقى ‏لعیاله شى‏ء»(3) ؛ امام صادق‏ علیه السلام به فقیران اطعام مى‏کرد تا آن جا که براى خانواده‏اش چیزى باقى‏ نمى‏ماند.

ادامه مطلب ...