انتظارفرج

باسلام ازاینکه به وبلاگ خودسرزدین متشکرم ازشما خواهشمندم که نظرات خودتون رومنعکس کنید

انتظارفرج

باسلام ازاینکه به وبلاگ خودسرزدین متشکرم ازشما خواهشمندم که نظرات خودتون رومنعکس کنید

احیای امر به معروف و نهی از منکر


حیات هر جامعه به رشد معنویات و ارزشهای والای انسانی آن بستگی دارد، و در جامعه ی اسلامی، علاوه بر اینها، به حساسیّت مردم نسبت به اجرای احکام دینی و نظارت عمومی بر شیوه اداره جامعه توسط متولیان حکومت و مسؤولان نیز بستگی دارد. به این مسئله مهم اجتماعی از بعد مکتب اسلام، «امر به معروف و نهی از منکر» گفته می شود که از واجبات دینی است و بر هر مسلمان تکلیف شده است.
آیات قرآن و روایات معصومین (ع) در اهمیّت این دو فریضه و نقش اصلاحی آن در جامعه و نیز آفات و آسیب های مفسده آمیز ترک آن، بسیار سخن گفته اند و آن را به عنوان «برترین فریضه» به شمار آورده اند که فرایض و احکام الهی دیگر، در سایه ی امر به معروف ونهی از منکر، قوام و استواری می یابد.
در بررسی و تحلیل عوامل و انگیزه های قیام کربلا به منظور دست یابی به مهمترین علت و انگیزه، به بنیادی ترین انگیزه و شاخص ترین آن یعنی «امر به معروف و نهی از منکر» بر می خوریم.
امام حسین (ع) در وصیت نامه خویش، بر این عامل تام و انگیزه والا تاکید می ورزد و هدف اصلی خود را از مخالفت با دستگاه خلافت مبتذل یزید، امر به معروف و نهی از منکر و مقابله با ظلم و جور و فساد و خیانت و بدعت ها و انحراف هایی که از همه سو، جامعه اسلامی را به محاصره درآورده و مردم را از راه روشن و صائب دین به بیراهه های فسق و گمراهی رهنمون می کردند، معرفی می نماید.
امر به معروف و نهی از منکر علت العلل قیام مقدس کربلاست و این به دلیل جایگاه رفیع این عنصر در حرکت تاریخی امام حسین (ع) و نقش بنیادین آن در به ثمر نشستن آن جهاد مقدس است.
امام حسین (ع) به حسب جایگاه مسئولیتی و رهبری امت اسلام، در عصر خود از دانش بسیار بالایی در تشخیص انحراف و کج روی در حکومت و جامعه برخوردار بود.اگر به ابعاد (بیان) امام در مسائل جامعه شناسی و حکومتی و روحیات مردم آن زمان توجه نمائیم، متوجه تیزبینی و ژرف نگری آن حضرت می شویم. ایشان می فرماید:


و انی لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما، و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی (ع) ارید ان امر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی وابی علی بن ابی طالب.
و من نه از روی خودخواهی و یا برای خوشگذرانی و نه برای فساد و ستمگری، از مدینه خارج شدم بلکه هدف من از این سفر، امر به معروف ونهی از منکر و خواسته ام از این حرکت، اصلاح امور مسلمین و زنده کردن سنت و قانون جدم رسول خدا(ص) و راه و رسم پدرم علی ابن ابیطالب است. (15)
آن حضرت هنگام وداع مرقد مطهر رسول خدا (ص) اینگونه اظهار می کند:


اللهم ان هذا قبر نبیک محمد (ص) و انا ابن بنت نبیّک و قد حضرتی من الامر ما قد علمت؛ اللهم انّی احب المعروف وانکرالمنکر.


پروردگارا، این قبر فرستاده ات محمد مصطفی (ص) می باشد. و من پسر دختر پیامبرت هستم در این حرکت و قیام (استجابت دعوت کوفیان و مبارزه با ظلم) تو می دانی که من فریضه امر به معروف و نهی از منکر را دوست دارم.

بحارالانوار، ج 44

روحیه اصحاب حسین (ع)

روحیه اصحاب حسین (ع)

شهادت برای یاران حسین (ع) مفهوم ویژه ای داشت. انگیزه آنان رسیدن به آزادی و کمال و حفظ ارزش ها و باور ها و نفی زندگی ذلت بار بود، لذا آن را بدون چشمداشتی از سر اخلاص و اعتقاد و رغبت برگزیدند و از فرط اشتیاق  خودشان را قبل از حضرت و بنی هاشم به شهادت رساندند ... آنان در هیچ جا در مقام عذر و توجیه بر نیامدند. و با بصیرت کامل به حکم وظیفه در تعظیم حق از خود گذشتند و درس فداکاری و ظلم ستیزی به بشر آموختند ، این ارزش های انسانی از جمله منش هایی است که در کربلا به نمایش گذاشته شد. اصحاب حسین در گیر و دار نبرد روحیه ای بسیار قوی داشتند. آنان با این که می توانستند با برداشتن یک قدم یا نگفتن یک سخن برهند ، اما مرگ را ترجیح دادند.برای سنجش اخلاق قائد آنان همین بس که امام را در میان خود نگریستند و او را آماده دریافت شهادت در راه خدا و برای دعوت یافتند.

از جمله این یاران  عابس بن ابی شبیب شاکری و ابوغمامه صیداوی و جابر بن عروه غفاری بودند. ابوثمامه شیر مردی است که دخول وقت نماز ظهر را به امام یادآور شد و دعای خیر حضرت :  خدا تو را از نمازگزاران قرار دهد   بدرقه راهش شد. آنان در بحبوحه جنگ نیز به برگزاری نماز اول وقت مقید بودند و جابر بن عروه  غفاری پیرمرد سالخورده ای است که در جنگ  بدر  و  صفین  شرکت داشت. محضر مبارک پیغمبر (ص) را درک کرده بود. کمر را با عمامه و ابروهای آویخته خود را با دستمالی  بست و به دشمن حمله ور شد و شربت گوارای شهادت نوشید و به نگاه و کلام محبت آمیز  شکرالله سعیک یا شیخ  امام خود سرافراز گردید. دیگری ، عمروبن جناده انصاری فرزند شهید جناده بن کعب انصاری بود که مادر ، وی را با سخنان  پسرم از کنار مادر برخیز به میدان برو و در برابر چشمان پسر پیغمبر بجنگ، به جنگ با کفار تشویق کرد. جوان در حالی که دهانش به عبارت :   پیشوای من حسین (ع) است. این بهترین پیشوا است ...  معطر شده بود جنگید تا به درجه رفیع شهادت رسید. رشادت های دیگر یاران امام و بنی هاشم فرزندان علی و عقیل و امام حسن و امام حسین(ع)  و مسلم و عبدالله جعفر ... و دلاوری های عباس بن علی (ع) نیز همین گونه بود.

این شیرمردان با بصیرت و اطمینان کامل قدم به صحنه نبرد گذاشتند و چنان شجاعانه جنگیدند و جان خود را در راه حق نثار کردند  که ایمان به آنان آفرین گفت  در آن روز خونین از سپاه اما به‌جز حضرت سجاد (ع) و طفل شیرخوارش کسی زنده نماند. امام علی اصغر (ع) را با خود به صحنه نبرد برد و او را نیز فدا کرد و  بدین‌طریق عواطف جهانیان را بیداری بخشید و فهماند که در این قوم نه تنها دیانت نیست از انسانیت هم بویی نبرده اند

التماس دعا

باسلام وتبریک بمناسبت عیدغدیرخم ازاینکه نمیتوانم برای این روزمطلب بزارم ازشماعذرخواهی میکنم.

ازشمادوستان هم میخواهم برای شفای والده من دراین روزعزیزدعاکنید.

                                                                              التماس دعا


                                                                                 یاعلی