انتظارفرج

باسلام ازاینکه به وبلاگ خودسرزدین متشکرم ازشما خواهشمندم که نظرات خودتون رومنعکس کنید

انتظارفرج

باسلام ازاینکه به وبلاگ خودسرزدین متشکرم ازشما خواهشمندم که نظرات خودتون رومنعکس کنید

مصیبت ‏حضرت قاسم(ع)

ولى اینها جوهره انسانیت‏ اند، مصداق انى جاعل فى الارض خلیفة هستند، اینها بالاتر از فرشته هستند. فرمود: بله فرزند برادرم، پس جوابت را بدهم، کشته مى‏شوى‏ «بعد ان تبلؤ ببلاء عظیم‏» اما جان دادن تو با دیگران خیلى متفاوت است، یک گرفتارى بسیار شدیدى پیدا مى‏کنى.

ادامه مطلب ...

گام به گام تا رستخیز؛ منازل و گذرگاه‌های قافله عشق به سمت کربلا

این مقطع از تاریخ به دلیل آنچه بر خاندان پاک رسول خدا(ص) اتفاق افتاده همواره مورد تکریم شیعیان در هر دوره ای بوده و توانسته است تاکنون همچون خونی جوشان در رگ های پیروان اهل بیت رسول بزرگوار اسلام جریان داشته و پویایی و حیات اسلام و تشیع را رقم بزند.

ادامه مطلب ...

کدام سوره، سوره امام حسین (ع) است؟

 در حدیثى از امام صادق(ع) مى‏خوانیم:

« عن أبی عبد الله (ع) قال اقرأوا سورة الفجر فی فرائضکم و نوافلکم فإنها سورة الحسین بن علی (ع) من قرأها کان مع الحسین بن علی (ع) یوم القیامة فی درجته من الجنة »

سوره فجر را در هر نماز واجب و مستحبّ بخوانید که سوره حسین بن على(ع) است، هر کس آن را بخواند با حسین بن على(ع) در قیامت در درجه او از بهشت خواهد بود. /  مجمع البیان جلد 10 صفحه 481

همچنین در بحار الانوار چنین آمده است:

روزی امام صادق علیه السلام فرمود: سوره «فجر» را در نمازهای واجب و نافله خود بخوانید که سوره امام حسین بن علی علیه السلام است و او به آن علاقمند بوده است. ابو اُسامه پرسید: این سوره چگونه مخصوص حسین علیه السلام است؟ امام فرمود: مگر در این سوره، آیه‌ یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه...؛ (سوره فجر، آیه 27 ـ 30) را نشنیده ای؟ منظور از «نفس مطمئنه» حسین بن علی علیه السلام است. او دارای نفس مطمئن و راضی و مرضی خداست و اصحاب او از آل محمد صلی الله علیه وآله، در روز قیامت از خدا خشنود و راضی هستند، خداوند هم از ایشان راضی است. کسی که همواره سوره «فجر» را قرائت کند، در بهشت با حسین بن علی علیه السلام در یک مرتبه قرار می‌گیرد. /بحار الانوار، جلد 44، صفحه 218

 -------------

راستی آیا می شود از امروز تا روز عاشورا  زمزمه گر سوره امام حسین (ع) باشیم؟

شهادت به نقل منابع معتبر

شهادت غم انگیز حضرت فاطمه صغری و یا رقیه علیها سلام، دختر امام حسین(ع) چنین است:

عصر روز سه شنبه در خرابه در کنار حضرت زینب(س) نشسته بود. جمعی از کودکان شامی را دید که در رفت و آمد هستند.

پرسید: عمه جان! اینان کجا می روند؟ حضرت زینب(س)فرمود: عزیزم این ها به خانه هایشان می روند. پرسید: عمه! مگر ما خانه نداریم؟ فرمودند: چرا عزیزم، خانه ما در مدینه است. تا نام مدینه را شنید، خاطرات زیبای همراهی با پدر در ذهن او آمد.

بلافاصله پرسید: عمه! پدرم کجاست؟ فرمود: به سفر رفته. طفل دیگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسی از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جویی نمود، به گونه ای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به شیون و ناله پرداختند.

خبر را به یزید رساندند، دستور داد سر بریده پدرش را برایش ببرند. رأس مطهر سید الشهدا را در میان طَبَق جای داده، وارد خرابه کردند و مقابل این دختر قرار دادند. سرپوش طبق را کنار زد، سر مطهر سید الشهدا را دید، سر را برداشت و د رآغوش کشید.

بر پیشانی و لبهای پدر بوسه زد و آه و ناله اش بلند تر شد، گفت: پدر جان چه کسی صورت شما را به خونت رنگین کرد؟ پدر جان چه کسی رگهای گردنت را بریده؟ پدر جان «مَن ذَالَّذی أَیتَمَنی علی صِغَرِ سِنِّیِ» چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ پدر جان یتیم به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ پدر جان کاش خاک را بالش زیر سرم قرار می دادم، ولی محاسنت را خضاب شده به خونت نمی دیدم.

دختر خردسال حسین(ع) آن قدر شیرین زبانی کرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خیال کردند به خواب رفته. وقتی به سراغ او آمدند، از دنیا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون نمودند.

شرح شمع: صفحه 310 - نفس المهموم456 -الدمع الساکه 5

حضرت رقیّه علیهاالسلام در اوراق تاریخ


مرحوم آیة الله حاج میرزا هاشم خراسانى (متوفّاى سال 1352 هجرى قمرى ) در منتخب التواریخ مى نویسد:

عالم جلیل ، شیخ محمّد على شامى که از جملة علما و محصّلین نجف اشرف است به حقیر فرمود: جدّ امّى بلاواسطه من ، جناب آقا سیّد ابراهیم دمشقى ، که نسبش منتهى مى شود به سیّد مرتضى علم الهدى و سن شریفش از نود افزون بوده و بسیار شریف و محترم بودند، سه دختر داشتند و اولاد ذکور نداشتند.

ادامه مطلب ...