روزه عید فطر
روزه پس از عید
غرق در دریاى رحمت خدا
بنده مسکین ما، بیا به دربار ما
تا که شوى منعم از دولت بیدار ما
منم خریدار تو، بیا پناهت دهم
رد نکنم هرکه شد، ز دل خریدار ما
غرق گناهى بیا، بر در ما توبه کن
شامل حالت شود، رحمت سرشار ما
عهد شکستى بیا، هر آنچه هستى بیا
خودم قبولت کنم، نمىشوى خوار ما
اگرچه شرمندهاى، زجرم و تقصیر ما
در صف مستغفرین بیا به بازار ما
غرق گنه! ناامید مشو ز درگاه ما
که عفو کردن بود، در همه دم کار ما
بنده شرمنده تو، خالق بخشنده من
بیا بهشتت دهم، مرو تو در نار ما
در دل شب خیز و ریز، قطره اشگى ز چشم
که دوست دارم کند، گریه گنهکار ما
خواهم اگر بگذرم، از همه عاصیان
کیست که چون و چرا، کند زکردار ما؟
* * *
ماه خیر و برکت، رو به پایان است.
خوشا آنکه در این ماه، قدمى رو به خداوند برداشت،
توبهاى کرد، ذکر و حالى داشت، سوز و گدازى داشت، دعاى نیمهشبى، ناله سحرگاهى! صداى زمزمه «یارب»ى، «خدایا»ئى، نواى ناب «تلاوت»! فغان خستهدلى، بانگ خوبِ «العفو»ى!...
خدایا! رحمت تو گسترده است،
ما را هم مشمول این رحمت قرار ده.
نه آنکه رحمتت، گوشهاى از زندگیمان را فرا گیرد،
نه آنکه، یک روز یا یک لحظه، مورد رحمتت باشیم،
نه ... نه، خداوندا، ما را غرق در دریاى رحمت خویش قرار ده.
ردایى از رحمت، بر سراسر وجودمان بپوشان.
* * *
خدایا ...
توفیقمان عطا کن، که بىتوفیقى، بدعقوبتى است.
دیده و این همه خشک؟!
نَفَس و این همه سرد؟!
تو و این سنگدلى؟! من و این بىدردى؟!
نه، خدایا، نه... من از پوکى و پوچى و عبث، بیزارم.
زندگیم را سرشار از نیکى بگردان،
حیاتم را، قدم زدنى در «صراط مستقیم» به سوى خودت قرار ده، لحظههاى عمرم را از نیکى و خیر، پربار بگردان.
توفیقم ده، «عصمت» عطایم کن.
خدایا، دل و دیدهام، قلب و جانم، در معرض خطرهاست:
وسوسههاى شیطانى، تدلیسهاى ابلیس، ریاها، خودنماییها، فخرفروشیها، غرورها، خودپسندیها.
خدایا... دامهاى شیطان در سر راهم نهاده شده است.
بصیرتى باید، تا دامها و دانهها را ببینم و فریب دام و دانه نخوریم.
«عصمت»ى باید، تا قلب و فکرم، از گناه و عصیان، مصون باشد.
«تقوا»یى لازم است، به عنوان یک عامل حفاظت و باز دارنده، تا در سراشیبىهاى سقوط و در زلزلههاى هبوط شرف، نگهبانمان باشد.
اگر «نفس امّاره» را مهار نکنیم،
اگر «غرایز شهوانى» از کنترلمان خارج شود،
اگر «دنیازدگى» به سراغمان آید، اگر...
خدایا، خدایا، چه دامهایى، چه پرتگاهى!
از تو «توفیق» و «عصمت» خواستهایم.
* * *
خدایا... قلبمان را به تو مىسپاریم،
این قلب را که گناه، آلوده و تیرهاش مىکند، تهمت زدن به دیگران، آکنده از کینه و بدبینىاش مىکند، بدبینى، تاریکش مىسازد، بدخواهى، برظلمتش مىافزاید، سوءظن درباره دیگران، کانون فتنه و فسادش مىکند.
خدایا... اگر جسممان به «پاکیزگى» نیاز دارد، جانمان به «پاکى» بیشتر نیازمند است.
اگر بدنمان تطهیر لازم دارد، روحمان طهارت بیشترى مىخواهد.
و این در دست توست، اى پروردگار،
که تو پاک کننده جانها و مطِهّر دلهایى،
تو، خود پاکى، و پاکى را دوست مىدارى و پاکان، اولیاى تو هستند.
خدایا... در «طهارت قلب»، به تو محتاجیم، حاجتمان را برآور،
ـ اى قاضى الحاجات!...ـ
اللهمّ وفّر حظّی فیهِ من النّوافِلِ خدایا زیاد کن بهره مرا در آن از اقدام به مستحبات
واکْرِمْنی فیهِ بإحْضارِ المَسائِلِ و گرامی دار در آن به حاضر کردن
وقَرّبِ فیهِ وسیلتی الیکَ من بینِ الوسائل و یا داشتن مسائل و نزدیک گردان در آن وسیله ام به سویت از میـان
یا من لا یَشْغَلُهُ الحاحُ المُلِحّین وسیلههای آنکه سرگرمش نکند اصرار و سماجت اصرارکنندگان
در شبانه روز برای نمازهای یومیه، نمازهای نافله وجود دارد که انسان به وسیله آنها میتواند به خداوند (عزوجل) بیش از پیش تقرب جوید چرا که نمازهای نافله، نمازهای اضافه بر نمازهای واجب در شبانه روز میباشند که ضعفهای نمازگزار در نمازهای واجب را از نظر توجه و حضور قلب در نماز به سوی خالق یکتا جبران مینمایند.
کیفیت نمازهای نافله
نمازهای نافله غیر از روز جمعه سی و چهار رکعت است که هشت رکعت آن نافله ظهر و هشت رکعت آن نافله عصر و چهار رکعت آن نافله مغرب و دو رکعت آن نافله عشا و یازده رکعت نافله شب (که هشت رکعت آن به عنوان نافله شب و دو رکعت شفع و یک رکعت وتر بوده) و دو رکعت نافله صبح میباشد که در روز جمعه نافله ظهر و عصر هر کدام ده رکعت میشود.
وقت نمازهای نافله
وقت نافله نماز صبح: نافله صبح قبل از نماز صبح باید خوانده شود که زمان آن بعد از گذشتن نصف شب به مقدار خواندن یازده رکعت نافله شب بوده که احتیاط آن است که قبل از فجر اول خوانده نشود مگر آنکه بعد از نافله شب بلافاصله خوانده شود که در این صورت مانعی ندارد.
وقت نافله نماز ظهر: نافله ظهر پیش از نماز ظهر باید خوانده شود که وقت فضیلت آن، از اول ظهر تا موقعی است که آن مقدار از سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا میشود به اندازه دو هفتم آن شود.
وقت نافله نماز عصر: نافله عصر پیش از نماز عصر خوانده میشود که وقت فضیلت آن تا موقعی است که آن مقدار از سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا میشود به چهار هفتم آن برسد.
وقت نماز نافله مغرب: نافله مغرب بعد از تمام شدن نماز مغرب است تا هنگامی که سرخی طرف مغرب که بعد از غروب کردن آفتاب در آسمان پیدا میشود، از بین برود.
وقت نماز نافله عشا: نافله عشا بعد از تمام شدن نماز عشا میباشد که تا نصف شب میتوان خواند ولی بهتر است بلافاصله بعد از نماز عشا خوانده شود.
وقت نافله شب: نافله شب را از نصف شب تا اذان صبح میتوان خواند و بهتر است نزدیک اذان صبح خوانده شود.
همانطور که میدانیم در انجام هر کاری مخصوصاً کارهای نیک و صالح باید از طرف خداوند برای هر بندهای توفیق حاصل شود تا بتواند آن را انجام دهد، لذا در این روز برای آنکه بتوانیم نمازهای نافله را بجا آورده و از حظ و بهره معنوی آن به طور وافر بهرهمند گردیم از خداوند خواستاریم که ما را در این روز از این موهبت بزرگ محروم نگرداند.
منظور از باحضار المسائل چیست؟
هر یک از ما ممکن است که امروز و لحظهای که در آن نفس میکشیم و پلک میزنیم آخرین لحظات عمر ما باشد و باید بار سفر از این دنیای وانفسا بسته و به عالم آخرت که جاودان و همیشگی است سفر کنیم و آگاهیم که خداوند از ما و از هرچه که در این دنیا با هر مسئولیتی و سمتی انجام دادهایم سوال و بازخواست خواهد نمود. ”ان تبدوا ما فی انفسکم او تغفوه یحاسبکم به الله” ؛ ”هرچه که در آشکار و نهان (انجام دادهاید) خداوند از شما محاسبه خواهد نمود” و هر کسی نتیجه اعمال خود را میبیند ”فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ ، وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ ”(زلزله ،8و7) یعنی ”کسی که به مقدار ذرهای کار نیک انجام داده باشد پاداشش را میبیند و کسی که به مقدار ذرهای کار زشتی انجام داده باشد کیفر آن را میبیند که با توجه به آیات و توضیح بالا در مییابیم منظور از ”باحضار المسائل” همان آمادگی قبل از مرگ برای پاسخگویی به بازخواستهایی است که از طرف ذات اقدس از انسان میگردد، چرا که همه مسئولیم و داشتن مسئولیت در دنیا بسیار سنگین است و انسان را در عالم آخرت گرفتار بازخواست بیشتری مینماید، که ما از خداوند خواستاریم که در این روز ما را برای حاضر نمودن خود برای چنین روزی یاری نماید.
منظور از وسیلتی چه میباشد؟
همان طور که میدانیم در آخرت از تک تک اعضای بدن انسان، سوال خواهد شد که آیا در مسیر طاعت الهی بودهاند یا نه که با توجه به آن در مییابیم شاید منظور از ”وسیلتی” در این دعا همان اعضا و جوارح انسان باشد که از خداوند میخواهیم که وسایل (اعضا و جوارح) ما را نزدیک خود سازد. یعنی اعضا و جوارح ما را تابع و فرمان بردار ذات اقدسش گرداند نه تابع شیطان ملعون و رانده شده از درگاهش، که اطاعت و فرمانبرداری از ذات اقدس خداوند مساوی با سعادت جاودانی است، اما نافرمانی از ذات اقدس او شقاوت ابدی است. که ما نیز در این روز از خداوند خواستاریم تمام اعضا و جوارح ما را تابع دستوراتش نموده و از شیطان ملعون دور سازد.
نماز شب بیست و نهم
دو رکعت در هر رکعت حمد و بیست مرتبه توحید
گروه دین تبیان
منبع :سایت مفاد