السلام علیک یا ابا عبدالله ( علیه السلام)
محرم برای ما «فروردین جان » است و عاشورا برای ما «بهار ایمان » .
هرجا که شیعه ای زندگی می کند، در این ایام با عطر عاشورا معطر می شود ودلش بی قرار کربلا می گردد و با حضور در مجالس حسینی و دسته های عزاداری و حسینیه ها و باسوگواری و عرض ادب به ساحت حضرت اباعبدالله ( علیه السلام) جان تازه ای می گیرد و با اهل بیت عصمت و سالار شهیدان و شهدای کربلا پیوند می خورد .
مکتب عاشورا، دانشگاه عزت و حماسه و ایمان است و ما هم افتخار می کنیم که در این مدرسه عشق وایثار، ثبت نام کنیم و درس های آن را بیاموزیم و در زندگی به کار بندیم .
عاشورای حسینی برای ما درس ها و پیام های بسیاری دارد . ده پیام از این قیام را مرور می کنیم:
1 . عزت و سربلندی مسلمان، در سایه جهاد و شهادت ومبارزه در راه حق و عدالت است . مرگ شرافتمندانه در این راه، «حیات ابدی » است و زندگی با خواری و خفت تن دادن به زبونی و ذلت، «مرگ تدریجی » است .
2 - تکلیف یک مسلمان متعهد، دفاع از ارزش های دینی، دعوت به پاکی و نیکی، «امر به معروف ونهی ازمنکر» ، اصلاح جامعه و مبارزه با مفاسد ومنکرات و انحرافات است واگر این فریضه ترک شود، بدان مسلط می شوند و سقوط جامعه حتمی است . قیام کربلا برای عمل به همین تکلیف بود .
3 - شهادت طلبی، سلاحی است که هر امتی به آن مسلح شود، شکست ناپذیر می گردد . خون بر شمشیر پیروز است و شهیدان راه خدا زندگان همیشه تاریخ و سرمایه های الهام بخش جوامعند . پس برای عزت یک جامعه، باید «فرهنگ شهادت طلبی » را ترویج کرد .
4 - فلسفه قیام کربلا، احیای دین و ترویج نماز وگسترش معنویات ومبارزه با منکرات است . پیروان اباعبدالله ( علیه السلام) با ایمان و عمل و تقوا و جهاد خویش، نشان می دهند که این فلسفه را شناخته و آن را پذیرفته اند و در راه آن تلاش می کنند .
5 - برای یک مسلمان، بالاتر از هر چیز، عمل به وظیفه و انجام تکلیف است، هرچه باشد و هرجا باشد، چه با فتح نظامی، چه با شهادت، چه با ماندن، چه با رفتن، چه با فریاد، چه با سکوت، قیام برای خدا شکست ندارد و هرکه به «وظیفه » عمل کند، پیروز است، هرچند در ظاهر شکست بخورد .
6 - مدعیان مسلمانی بسیارند . اما در صحنه امتحان است که مؤمنان صادق و مدعیان دروغین و منافق شناخته می شوند . آنان که در جبهه نبرد حق و باطل، به هر بهانه ای امام حق را یاری نکنند و خود را کنار بکشند و به گوشه عافیت و راحت بخزند، مردود شدگان این امتحانند، هرچند سابقه درخشان ایمانی و انقلابی داشته باشند .
7 - اگر چهره های شاخص و افراد نافذ و مورد توجه جامعه - «خواص امت » - در لحظه های حساس به وظیفه خود عمل نکنند، جامعه را به ذلت و حیرت وافکار را به انحراف واسلام و تشیع را به انزوا می کشانند . «رسالت خواص » ، بسی سنگین است و تکلیف آگاهان، بسی خطیر و حساس!
8 - شیعیان حسین ( علیه السلام) و پیروان فرهنگ عاشورا، هرگز با دشمنان اسلام و مسلمین سازنش نمی کنند و عزت و سربلندی خود را به زندگی حقیرانه و بردگی ستمکاران و جباران نمی فروشند . جان می دهند، ولی دین و ایمان و شرافت را از دست نمی دهند .
9 - عزاداری برای امام حسین ( علیه السلام) و شهدای کربلا و اهل بیت مظلوم، نشانه همدلی و همراهی و همگامی با حماسه آفرینان عاشوراست . زنده نگه داشتن عاشورا، رمز بقای این حماسه جاوید است و سلاح اشک، فریاد مظلومیت بر ضد ظالمان است .
10 - آنان که به حکومت ظالمان و فاسدان تن بدهند و در برابر فساد و ظلم و بدعت و تحریف، سکوت و سازش کنند و جان خود را بیش از دین و عزت و شرف، دوست بدارند، ذلت دنیوی و عذاب اخروی و خشم خدا و نفرین خلق خدا را برای خود می خرند . شعار عاشوراییان «هیهات منالذله » است و مدالشان عزت و آزادگی .
خدایا! ... ما را در شناخت درس ها و پیام های قیام عاشورا و عمل به وظیفه، موفق بدار .
افتخار همدلی با اهل بیت ( علیهم السلام) و همراهی با قرآن و عترت را از ما مگیر .
ما را به زیارت و شفاعت «حسین بن علی » ( علیه السلام) برسان .
سلام برحسین ( علیه السلام) و یارانش،
درود بر دوستان و پیروان و عزادارانش این حقیقت که سید الشهدا علیه السلام محبوب ترین شخصیت انسانی در بین
همه اقوام جهان ،با همه تنوع و تعدد مذاهبشان است، نیاز چندانی به اثبات
ندارد. برای درک بهتر این حقیقت کافی است در ایام محرم وصفر به گستردگی
مجالس عزای حسینی در داخل و خارج کشورمان نظری بیندازیم تا ببینیم در همه
جای جهان و نزد پیروان همه مذاهب مختلف ،سوگواری برای سالار شهیدان
برپاست.هرگز بشریت شخصیتی نظیر امام حسین علیه السلام ندیده است که پیروان
همه مذاهب این گونه از او یاد کنند و برای او عزاداری نمایند.
اینکه از ناحیه ذات اقدس الهی در احادیث قدسی و نیز از سوی چهارده معصوم
علیهم السلام سفارش زیادی به عزاداری سیدالشهدا علیه السلام شده است،حاکی
از نقش عظیم این کار در احیای دین و زنده نگهداشتن آن است.
هیچ عملی به اندازه برپایی عزاداری برای امام حسین علیه السلام در حفظ دین از انحراف و از هجوم بی امان دشمنان اسلام برای نابودی دین و همچنین توسعه فرهنگ دینی موثر نبوده و نیست.به عبارت دیگر می توان چنین مجالسی را مهمترین وسیله برای صیانت از کیان دین و جامعه اسلامی و نیز بسط روح دین و دینداری دانست.چه زیبا فرمود رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی قدس سره:
هر ساله دهها میلیون نفر از مردم ایران و نیز دهها میلیون نفر
از سایر کشورها ی جهان،حتی در بین ملل غیر مسلمان- میلیاردها تومان و
میلیاردها ساعت وقت خود را به این امر مقدس اختصاص می دهند.
متاسفانه عزاداری ها با همه اهمیت و جایگاه مهمی که در فرهنگ اسلامی دارند
،در طول زمان دچار آفات،خطرات و انحرافاتی شده است که نقش این وسیله مهم را
تا حدودی کمرنگ کرده است.
این آفات موجب شده تا عزاداری ها و اساسا
بزرگداشتها ،نتوانند همه کارکردها و توانایی های خود را بروز و ظهور دهند
به عبارت دیگر برگزار کنندگان این مجالس نتوانسته اند از همه آثار مقدس و
مهمی که مورد توجه و مقصود خداوند و اولیای دین در سفارش حکیمانه و اکیدشان
به برپایی چنین مجالسی بوده است، بهره برداری لازم و کافی را ببرند.
قدرت سازندگی و آثار یک عزاداری صحیح و منطبق با هدف اصلی قیام
سیدالشهدا به قدری زیاد است که اگر عزاداران حسینی از این وسیله بسیار
قدرتمند استفاده لازم و صحیح می کردند و مانع نفوذ این همه آفات در آن می
شدند ،جامعه اسلامی و جهان اسلامی وضعیتی کاملا متفاوت با آنچه امروز دچار
آن است می شد.
اگر شیعیان به پیامهای عاشورا توجه جدی می کردند و از
آن به خوبی الگو می گرفتند امروز به پیشرفته ترین جامعه از لحاظ مادی و
معنوی تبدیل شده بودند و این همه مشکلات و معضلات گوناگون جامعه اسلامی را
رنج نمی داد .
اگر پیام
عاشورا جدی گرفته می شد و مسیر عزاداری ها و سوگواری ها به سمتی که معصومین
علیهم السلام خواسته بودند ،هدایت می شد پس از گذشت بیست و پنج سال از
انقلاب با شکوه اسلامی شاهد این همه مظاهر زشت و تاسف برانگیز فساد
،فقر،تبعیض و عقب ماندگی نبودیم.
اگر در سوگواری ها به درسهای کربلا توجه می شد این همه بودجه و
امکانات مملکت ما، صرف مبارزه با ناهنجاریهای گوناگون و آثار طولانی مدت آن
نمی شدو دشمنان اسلام در شبیخون فرهنگی خود این همه پیروزی های
چشمگیربدستنمی آوردند.
هیچ دینی و ملتی در جهان چنین وسیله قدرتمندی
را برای پیشرفت و سعادت در دست ندارد. افسوس که جامعه اسلامی به خوبی و
درستی از این قدرتمند ترین وسیله استفاده نکرد.
مسلم سفیر امام حسین(ع)
مسلم مؤمنی است که در قبال مولایش برای خود تعهداتی قایل است و مأموریت خود را یک تکلیف شرعی تلقی می کند و آن را با عشق می پذیرد و روانه کوفه می شود به محض ورود ، شیعیان دسته دسته با وی بیعت کردند.مسلم ، مسلمانی پرهیزکار و پاکدل بود که به حقیقت برای این نام برازندگی داشت ، آن چنان معتقد بود که رعایت مقررات دین و سیره پیغمبر را از هر چیز مهمتر می شمرد و در دینداری او همین بس که چون پیغمبر ترور ناگهانی را نهی کرده بود ، وی بهترین فرصت را برای قتل ابن زیاد از دست داد و از نهانخانه شریک بن اعور بیرون نیامد تا حرمت این حکم را زیر پا ننهاده باشد و نخواست که به خاطر سلامت خود و پیروزی در مأموریتی که به عهده داشت حکمی از احکام دین را نقض کند. وی با این حرکت ثبات بر طریق حق و پایبند بودن به سنت پیغمبر و احکام دین و مردود بودن ترور را به پیروان حسین (ع) تعلیم داد.
مسلم پس از مرگ شریک به خانه هانی رفت. هانی مردی سرشناس ، محترم و معتقد به حقانیت راه و رسم حسین (ع) بود وقتی ابن زیاد از ورود مسلم به خانه هانی آگاهی یافت ، هانی را احضار کرد و به او گفت تا مسلم را تسلیم نکنی رها نخواهی شد.تسلیم کردن مسلم برای شیخی سرشناس و محترم غیر ممکن بود.وی هرگز نمی توانست میهمان خود را به دشمن تسلیم کند. پس از گفتگو های بسیار ... ابن زیاد عصبانی شد و با عصا چهره هانی را زخمی کرد.خبر به قبیله مذحج رسید آنان قصر را محاصره کردند.ابن زیاد بسیار ترسید به شریح قاضی گفت برو هانی را ببین که زنده است و به مردم بگو.شریح او را خون آلود دید و برگشت و گفت وی زنده است.با شهادت ناقص قاضی دین به دنیا فروخته فرصتی دیگر از دست هواداران مسلم و هانی رفت.
هانی یک مؤمن واقعی بود و به هیچ قیمتی حاضر نبود تغییر جهت دهد و ابن زیاد پس از نجات از مهلکه برای دستگیری مسلم نیرو فرستاد.
«گریه» مظهر شدیدترین حالات احساسى انسان است، و علتها و انگیزههاى مختلفى دارد که هر یک از آنها نشان دهنده حالتى خاص است . در روایات ، بعضى از انواع گریه تحسین شده و از صفات پسندیده بندگان پاکدل خداوند به حساب آمده است ، و بعضى از انواع گریه مذموم شمرده شده است .
گریه ، از حالات و انفعالات انسانى است که با مقدمهاى از اندوه و ناراحتى روانى به طور طبیعى به ظهور مىرسد، و گاه ممکن است انگیزهاش هیجانات تند روانى باشد . مثل شوق و ذوقى که از دیدار محبوب پس از زمانى طولانى ناشى مى شود. همچنین گاهى هم گریه کردن حاکى از عقاید مذهبى انسان است با این توصیف، از آنجایى که گریه عملى طبیعى و اى بسا غیر ارادى است؛ لذا نمى شود مورد امر و نهى و حسن و قبح قرار گیرد، بلکه آنچه که مورد حسن و قبح است، مقدمات و انگیزههاى گریه مىباشد . چنانکه گفتهاند: «تو آنى که در بند آنى».
در اینجا براى اینکه بدانیم گریه بر سیدالشهدا (ع) چگونه گریهاى است و چه تأثیرات و برکاتى مىتواند داشته باشد، بهتر آن است که اشارهاى به انواع گریه کنیم تا بعد از آن، نوع گریه بر آن حضرت برایمان معلوم گردد ادامه مطلب ...حرم سیدالشهدا(ع) مزار انبیا و ملائکه است
«زیارت سیدالشهدا(ع) موجب برآورده شدن حوایج دنیوى و به دست آوردن ثوابهاى اخروى و استکمالات معنوى مىشود».
راه انداختن دستههاى سینهزن و زنجیر زن، پوشیدن لباس سیاه، حمل پرچمهاى رنگارنگ، علم، علامت و مانند اینها، همه براى زنده نگهداشتن فرهنگ عاشورا، امر ضرورى است و مبارزه با اینها یا ناشى از اغراض سوء است و یا از کمال بىخبرى و بىسلیقگى.
«کنش اجتماعى» را مىتوان به عنوان سادهترین عنصر زندگى اجتماعى انسان در نظر گرفت. از «کنش اجتماعى» چنین تعبیر کردهاند: «حرکتبارزى که از یک انسان براى حصول هدفى نسبتبه انسان دیگر، صادر مىشود.» وقتى «کنش اجتماعى» استمرار یابد «تحریک متقابل اجتماعى» روى مىدهد و این تحریک به «ارتباط متقابل اجتماعى» منجر مىشود.