حک شد به روی بال قنوت نمازمان این خواهش قدیمی آقا ظهور کن
چشم انتظار قایق صیاد ماندهام محض خدا بیا و مرا صید تور کن
من را که دور ماندهام از خاک کربلا آقا بیا و همسفر بال نور کنیک
شب بیا میان حسینیه عزا یادی ز روضههای کنار تنور کن
یا صاحب الزمان! داستان یوسف را گفتن و شنیدن به بهانهی توست .
شرمندهایم .
میدانیم گناهان ما همان چاه غیبت توست .
میدانیم کوتاهیها، نادانیها و سستیهای ما، ستمهایی است که در حق تو کردهایم .
یعقوب به پسران گفت: به جستجوی یوسف برخیزید،
و ما با روسیاهی و شرمندگی، آمدهایم تا از تو نشانی بگیریم .
به ما گفتهاند اگر به جستجوی تو برخیزیم، نشانی از تو مییابیم .
اما ای فرزند احمد ! آیا راهی به سوی تو هست تا به دیدارت آییم .
اگر بگویند برای یافتن تو باید بیابانها را درنوردیم، در مینوردیم .
اگر بگویند برای دیدار تو باید سر به کوه و صحرا گذاریم، میگذاریم .
ای یوسف زهرا !
خاندان یعقوب پریشان و گرفتار بودند،
ما و خاندانمان نیز گرفتاریم،
روی پریشان ما را بنگر. چهره زردمان را ببین .
به ما ترحم کن که بیچارهایم و مضطر
ای عزیزِ مصرِ وجود !
سراسر جهان را تیره روزی فرا گرفته است .
نیازمندیم ! محتاجیم و در عین حال گناهکار
از ما بگذر و پیمانه جانمان را از محبت پر کن .
یابن الحسن !برادران یوسف وقتی به نزد او آمدند کالایی – هر چند اندک – آورده بودند،
سفارشنامهای هم از یعقوب داشتند .
اما ...
ای آقا ! ای کریم ! ای سرور !
ما درماندگان، دستمان خالی و رویمان سیاه است .
آن کالای اندک را هم نداریم .
اما ... نه،
کالایی هر چند ناقابل و کم بها آوردهایم .
دل شکسته داریم
و مقدورمان هم سری است که در پایت افکنیم .
ناامیدیم و به امید آمدهایم .
افسردهایم و چشم به لطف و احسان تو دوختهایم .
سفارش نامهای هم داریم .
پهلوی شکسته مادر مظلومهات زهرا را به شفاعت آوردهایم .
یا صاحب الزمان !
به یقین، تو از یوسف مهربانتری .
تو از یوسف بخشندهتری .
به فریادمان برس، درماندهایم .
ای یوسف گم گشته ! و ای گم گشتهی یعقوب !
یعقوبوار، چه شبها و روزها که در فراق تو آرام و قرار نداریم .
در دوران پر درد هجران، اشک میریزیم و میگوییم:
تا به کی حیران و سرگردان تو باشیم .
تا به کی رخ نادیده ترا وصف کنیم .
با چه زبانی و چه بیانی از اوصاف تو بگوییم و چگونه با تو نجوا کنیم .
سخت است بر ما، که از دوری تو، روز و شب اشک بریزیم .
سخت است بر ما، که مردم نادانتر واگذارند .
سخت است بر ما، که دوستان، یاد ترا کوچک شمارند .
ای کاش پیش از مردن، یک بار ترا به یک نگاه ببینیم .
کی میشود که ببینیم ریشه ستمگران را برکندهای ؟
و اگر آن روز فرا رسد ...
و ما شاهد آن باشیم ،
شکرگزار و سپاسگو نجوا میکنیم:
اللهم عجل لولیک الفرج
ادامه مطلب ...دل نوشته ای به امام زمان (عج)
یا صاحب الزمان رمز ظهور تو ترک گناه و یکدلی و دعای ماست
سلام مولای من، سلام معشوق عالمیان، سلام انتظار منتظران
میخواهم از جور زمانه بگویم ، میخواهم بگویم و بنویسم:
از فسادی که جهان را چون پردهای فراگرفته اما زمان فرصتی است
اندک و انسان آدمی است ناتوان.
پس ذرهای از درد دلم را به زبان می آورم تا بدانی چقدر دلگیر و خستهام.
آغاز نامه به جهانبان جهان و جهانیان خدای هر دو جهان:
مولای من میدانی چند سال است انتظار میکشم.
از وقتی سخن گفتهام و معنای سخن خود را فهمیدهام انتظارت را میکشم.
بیا و این انتظار مرا پایان بده.
خستهام از دست زمانه ، چقدر جور زمانه را تحمل کنم.
چقدر ناله مظلومانه کودکان و معصومانی را که زیر ستم اند بشنوم و سکوت کنم.
خودت بیا و این جهان سیاه را پایان بده. بیا و جهان را آباد کن. بیا و از آمدنت جهان را شاد کن.
میدانی چند نوجوان هم سن و سال من آوارهاند؟
چندین هزار کودک بی پناهند، خودت بیا و پناه بی پناهان باش.
چند پیش بود که خوابت را دیدیم گفته بودی میآیی و به اندازه تمام سال های نبوده ات
با من حرف می زنی و به درد دل من گوش میدهی اما تا خواستی بگوئی کی و کجا؟،
از خواب پریدم و از آن شب به بعد دیگر نمی خوابم.
راستش میترسم. میترسم بیائی و من خواب باشم.
میترسم بیائی، همه تو را ببینند و تنها من از دیدنت محروم بمانم. هنوز هم می ترسم...
حس میکنم با این که شبهاست خواب به چشم ندارم اما در خواب غفلتم.
بیا و بیدارم کن. بیا و هشیارم کن. بیا و همه جهانیان را از خواب غفلت بیدار کن.
همه به خواب سنگین جهل فرورفته اند و صدای مظلومان و دل شکستگان را نمیشنوند.
خودت بیا و همه ما را از این کابوس جهانی نجات بده.
ای منجی عالمیان ، جهان در انتظار توست مسافر من!
نیستی تا ببینی مردم روز میلادت یعنی رمز عشق پاک چه میکنند!
چگونه بغض سنگین خود را در گلو نگه داشته اند و انتظار می کشند.
منتظرند تا کی بیاید و جهان را از عدل پرکند.
کسی بیاید و به این جهان بی اساس پایان دهد
بیا تا بعد از این در کوچه های غریب شهر روز میلادت را با بودنت جشن بگیریم
و خیابانهای تاریک و ظلمات را با نور بودنت چراغانی کنیم.
بیا و ببین مردم روز آمدنت چه میکنند؟
روز جمعه،
روز خودت، روز منتظرانت به سراغ حافظ رفتم تا با فالی دلِ شکسته و سینهی زخمیام
را مرهمی باشم. میدانی چه آمد؟
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور....
نه؛ غم میخورم؛ غم میخورم بخاطر روزهایی که نبودهای تا لحظات تلخ غم را کنارم باشی.
غم میخورم به خاطر روزهایی که به یادت نبودهام و با گناه شب شدهاند.
همان روزهایی که در تقویم خاطرهها در منجلاب گناه و زشتی با قلم جهل ثبت کردهام.
بهترین روز تنها روز ظهور توست. کی میآید؟
کی میشود که با قلم عقل و راستی بر صفحه دل حک کنم
و با صدای بلند فریاد بزنم و به گوش جهانیان برسانم.«بهترین روز ، روز ظهور مولاست»
با تمام جهل و مستی تصمیم گرفتهام دفترچه رزوگار را با پاک کنِ مهر و عطوفت پاک کنم
و از اول با نام تو روزگار را آغاز کنم. هنوز در نخستین صفحات آن ماندهام و مطلبی برای نوشتن ندارم.
تا پایان نوشتن انتظارت میکشم.
دیوانه مسلمانی که در روزهای انتظار هزار بار به دیوانگیاش ایمان میآورد....
• در تقویم انتظار، همه فصلها از عطر بهاری مهدی علیه السلام متبرک است.
• نوروز منتظران روزی است که از شب نیمه شعبان آغاز می شود.
• انتظار، فاصلهای است میان دو جمعه: جمعه ولادت و جمعه ظهور.
• بهار، همه طراوتش را مدیون یک گل است: گل زیبای نرگس.
• اگر سختی زمستان غیبت نبود، شوق آمدن بهارِ عدالت معنا نداشت.
• یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور کلبهی احزان شود روزی گلستان غم مخور
• خانه تکانی، رسم قدیمی همه منتظران بهار است.
بهارِ مهدی علیه السلام از راه میرسد، خانه تکانی دلها را فراموش نکنیم.
• بهترین هدیهای که می توان برای گلدان شکسته قلب منتظران خرید:
یک شاخه گل نرگس است.
• جمعهها کافی نیست، هر روز سهمی را به امام زمان(عج) اختصاص بدهیم.
• منتظران واقعی به اشک و آه و دعا اکتفا نمیکنند.
• نیمههای شعبان میآیند و می روند،
حیف است اگر فقط با نقل و مشکلات و شیرینی برگزارش کنیم.
• کم لطفی مهمان است بر سرِ سفره بنشیند و صاحبخانه را نشناسد، حتی اگر او را نبیند.
• و پیامبر فرمود: اَفضلُ اعمالِ اُمتى،
اِنتظارُ الفَرج؛ برترین کار پیروان من، انتظار فرج است.
• اگر خورشید از چشم ما پنهان مانده است،
تقصیر ابرها نیست، چشمان ما باران نخورده است.
• ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی
• حتی اگر امام از چشم ما غایب باشد، باز هم ما از چشم او غایب نیستیم.
• ای کاش روزهای "غفلت" ما از شب های "غیبت" او طولانی تر نبود.
• مبادا فقط وقتی همه درها به رویمان بسته شد،
درِ خانه امام زمان علیه السلام را بزنیم.
• مکه با همه "صفا"یی که دارد، بی گل روی مهدی علیه السلام بی"صفا" است.
هر دستی در آرزوی بوسیدن حجرالاسود است،
حجرالاسود در آرزوی بوسیدن دست مهدی علیه السلام!
• منتظرتر از امام زمان علیه السلام سراغ داریم؟ 1160و اندی سال در انتظار!
• دلنشینترین اشعار در دیوان انتظار، سروده دل سپردهترین شاعران است،
آنها که دل به حضرت مهدی علیه السلام سپردهاند.
• نمازِ هیچ مأمومی بی امام اقامه نمی شود، ما چند رکعت را به امام خویش اقتدا کردهایم؟
• دیر و زودش مصلحت است، امّا هیچ عریضهای بی جواب نمیماند!
تو هم اگر حرفی از جنس انتظار داری تنها یک جمله زیر همین مطلب بنوس.
بسم الله...