پیامبر خدا پس از سیزده سال سخت کوشى، تلاش در راه ابلاغ رسالت و تحمّل دشوارىها ، شکنجهها و آزارها به مدینه هجرت کرد و حکومت اسلامى را بنیاد نهاد.
على علیه السلام از آغازین روزهاى رسالت
پیامبرصلى الله علیه وآله، همگام و همراه پیامبر خدا بود و در سال اوّل
هجرت، بیست و چهار سال داشت. او باید ازدواج مىکرد و زندگانى مشترک را
آغاز مىکرد.
فاطمهعلیها السلام نُه ساله است. (1) او دختر پیامبر خداست و در جایگاهى
بلند از فضایل انسانى و ویژگىهاى والاى ملکوتى، که پیامبر خدا بارها او
را ستوده و «پاره قلب» خود نامیده است.
دو سال،یا اندکى بیشتر از اقامت مهاجران در مدینه
گذشت.در این دو سال دگرگونى چشم گیرى در وضع سیاسى
و اجتماعى مسلمانان پدید گردید.نیز بعض سریهها
(2) با پیروزى برگشتند.و نتیجه پیروزى آنان گشایشى
اندک در کار مسلمانان،و تثبیت موقعیت ایشان در
دیده قبیلههاى مخالف بود.نیز قبیلههایى چند که
پس از درگیرى مسلمانان با یهودیان،و منافقان مدینه
در حالت دو دلى بسر مىبردند،کم و بیش بى طرف
ماندند و یا به مسلمانان پیوستند.
مهمتر از همه پیروزى در غزوه بدر بود که قدرت
افسانهاى مکه را در هم ریخت،و شمتخیره کننده
سران قریش را از میان برد.و آنانکه هنوز هم
نمىخواستند مکه را از خود برنجانند دانستند که
قریش و بازرگانان آنان هم شکست پذیرند.
ابوجعفر محمد بن علی نهمین امام از امامان دوازده گانه شیعیان و یازدهمین معصوم از چهارده معصوم است. مشهورترین لقبهای آن حضرت جواد (بخشنده) و تقی (پرهیزگار) است. پدرش امام رضا (ع) و مادرش سبیکه یا ریحانه یا دره از مردم نوبی (شمال سودان) است. در سال 195 هـ.ق در مدینه به دنیا آمد و در سال 220 هـ.ق در بغداد وفات یافت. مرقد آن حضرت در کاظمین کنار مرقد امام موسی کاظم (ع) قرار دارد.
۩ دوران امامت
امام جواد (ع) در سال 203 هـ.ق پس از شهادت پدرش امام رضا (ع)، در سن هشت سالگی، به امامت رسید دوران هفده ساله امامت او با حکومت مامون و معتصم، خلفای عباسی، همزمان بود. هنگامی که امام رضا (ع) به دعوت مامون از مدینه به توس رفت. امام جواد (ع) که کودک بود، مانند دیگر افراد خانواده حضرت رضا (ع) در مدینه ماند و در سال 202 هـ.ق برای دیدار پدر به مرو رفت و سپس به مدینه بازگشت.
۩ امام در بغداد
پس از شهادت امام رضا (ع) مامون به بغداد رفت او که از کمالات علمی و معنوی امام جواد (ع) آگاه بود ایشان را از مدینه به بغداد دعوت کرد. اما دولتمردان حکومت عباسی و اطرافیان مامون از این اقدام ناخشنود بودند، به ویژه آنکه مامون تصمیم داشت دختر خود، ام الفضل، را به همسری امام جواد (ع) در آورد. مامون برای آنکه آنها را از مقام علمی و فضل آن حضرت آگاه کند، در بغداد مجلس بحثی، میان او و دانشمندان بزرگ آن روزگار، ترتیب داد. دراین مجلس، امام به پرسشهای علما پاسخ گفت و میزان دانش و هوش وی بر آنان آشکار شد. پس از آن مامون دختر خود را به همسری امام درآورد.
۩ سفر حج
امام جواد (ع) پس از چندی به سفر حج رفت و از آنجا به مدینه بازگشت، و پایان خلافت مامون در آن شهر ساکن بود. پس از مرگ مامون به دستور معتصم عباسی، در سال 220 هـ.ق، به همراه همسرش ام الفضل، به بغداد رفت و بنابر بعضی روایتها به دستور معتصم مسموم شد و به شهادت رسید.
امام جواد (ع) را همه مسلمانان عالمی بزرگ می دانستند. ایشان انسانی بردبار، نیکو سخن، عابد و بسیار باهوش بود. حدیثهای بسیاری از آن امام، در کتابهای حدیث، از جمله عیون اخبار الرضا، تحف العقول، مناقب، بحارالانوار و ........ نقل شده است.
۩ نیاز مؤمن به سه چیز:«أَلْمُؤْمِنُ یَحْتاجُ إِلى تَوْفیق مِنَ اللّهِ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.»:
مؤمن نیاز دارد به توفیقى از جانب خدا، و به پندگویى از سوى خودش، و به پذیرش از کسى که او را نصیحت کند.
استوار کن، آشکار کن!
«إِظْهارُ الشَّىْءِ قَبْلَ أَنْ یُسْتَحْکَمَ مَفْسَدَةٌ لَهُ.»:
اظهار چیزى قبل از آن که محکم و پایدار شود سبب تباهى آن است.
قطع نعمت، نتیجه ناسپاسى
«لا یَنْقَطِعُ الْمَزیدُ مِنَ اللّهِ حَتّى یَنْقَطِعَ الشُّکْرُ مِنَ الْعِبادِ.»:
افزونى نعمت از جانب خدا بریده نشود تا آن هنگام که شکرگزارى از سوى بندگان بریده شود.
تأخیر در توبه
«تَأخیرُ
التَّوْبَةِ إِغْتِرارٌ وَ طُولُ التَّسْویفِ حَیْرَةٌ، وَ الاِْعْتِذارُ
عَلَى اللّهِ هَلَکَةٌ وَ الاِْصْرارُ عَلَى الذَّنْبِ أَمْنٌ لِمَکْرِ
اللّهِ «فَلا یَأْمَنُ مَکْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ».»:
(سوره
اعراف، آیه 99) به تأخیر انداختن توبه نوعى خودفریبى است، و وعده دروغ
دادن نوعى سرگردانى است، و عذرتراشى در برابر خدا نابودى است، و پا فشارى
بر گناه آسودگى از مکر خداست. «از مکر خدا آسوده نباشند جز مردمان
زیانکار.»
۩ نامه امام جواد به دوستش«کَتَبَ
إِلى بَعْضِ أَوْلِیائِهِ: أَمّا هذِهِ الدُّنْیا فَإِنّا فیها
مُغْتَرَفُونَ وَ لکِنْ مَنْ کانَ هَواهُ هَوى صاحِبِهِ وَ دانَ بِدینِهِ
فَهُوَ مَعَهُ حَیْثُ کانَ وَ الاْخِرَةُ هِىَ دارُ الْقَرارِ.»:
امام جواد (علیه
السلام) به یکى از دوستانش نوشت: امّا در این دنیا ما زیر فرمان دیگرانیم،
ولى هر که خواسته او خواسته امامش و متدیّن به دین او باشد، هر جا که باشد
با اوست و دنیاى دیگر سراى جاودان است.
۩ مسئولیت گوش دادن«مَنْ
أَصْغى إِلى ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإِنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ
فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ وَ إِنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ
إِبْلیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیسَ.»:
هر که گوش به گوینده اى دهد به
راستى که او را پرستیده، پس اگر گوینده از جانب خدا باشد در واقع خدا را
پرستیده و اگر گوینده از زبان ابلیس سخن گوید، به راستى که ابلیس را
پرستیده است.
۩ پسندیدن، در حکمِ پذیرفتن«مَنْ شَهِدَ أَمْرًا فَکَرِهَهُ کانَ کَمَنْ غابَ عَنْهُ، وَ مَنْ غابَ عَنْ أَمْر فَرَضِیَهُ کانَ کَمَنْ شَهِدَهُ.»:
کسى
که در کارى حاضر باشد و آن را ناخوش دارد، مانند کسى است که غایب بوده، و
هر که در کارى حاضر نباشد، ولى بدان رضایت دهد، مانند کسى است که خود در آن
بوده است.
۩ نوشته امام جواد (علیه السلام)
«إِنَّ
أَنْفُسَنا وَ أَمْوالَنا مِنْ مَواهِبِ اللّهِ الْهَنیئَةِ وَ عَواریهِ
الْمُسْتَوْدَعَةِ یُمَتِّعُ بِما مَتَّعَ مِنْها فى سُرُور وَ غِبْطَة وَ
یَأْخُذُ ما أَخَذَ مِنْها فى أَجْر وَ حِسْبَة فَمَنْ غَلَبَ جَزَعُهُ
عَلى صَبْرِهِ حَبِطَ أَجْرُهُ وَ نَعُوذُ بِاللّهِ مِنْ ذلِکَ.»:
حضرت جوادالأئمّه (علیه السلام) به خطّ خود نوشت: جان
و دارایى ما از بخششهاى گواراى خداست و عاریه و سپرده اوست، هر آنچه را که
به ما ببخشد، مایه خوشى و شادى است و هر آنچه را بگیرد، اجر و ثوابش باقى
است. پس هر که جزعش بر صبرش غالب شود اجرش ضایع شده و از این [صفت] به خدا
پناه مىبریم.
۩ دوستى با دوستان خدا و دشمنى با دشمنان خدا«أَوْحَى
اللّهُ إِلى بَعْضِ الاَْنْبِیاءِ: أَمّا زُهْدُکَ فِى الدُّنْیا
فَتُعَجِّلُکَ الرّاحَةَ، وَ أَمّا إِنْقِطائُکَ إِلَىَّ فَیُعَزِّزُکَ بى،
وَ لکِنْ هَلْ عادَیْتَ لى عَدُوًّا وَ والَیْتَ لى وَلِیًّا.»:
خداوند
به یکى از انبیا وحى کرد: امّا زهد تو در دنیا شتاب در آسودگى است و امّا
رو کردن تو به من، مایه عزّت توست، ولى آیا با دشمن من دشمنى، و با دوست من
دوستى کردى؟
شهادت مظلومانه جوانترین شمع هدایت و نهمین بحر کرامت، تسلیت و تعزیت.
*******
شهادت غریبانه ی امام مسموم، جواد مظلوم(ع) بر شما تسلیت باد.
*******
شهادت مظهر جود و سخا و علم و معرفت، امام جواد(ع) تسلیت و تعزیت.
*******
غروب شفق¬گون نهمین آفتاب ولایت را تسلیت عرض می¬کنیم.
*******
ای باب الحوائج، یا جواد الائمه! ای بهارِ نُهُم، تو را شهید کردند؛ در حالی که هنوز بیش از 25 گُل در باغِ عمرت شکوفا نشده بود.
*******
ستاره جوان آسمان ولایت، با غروب سرخش، زمین را از داغ فراق پیر خواهد کرد.
سلام بر امام جواد(ع) که 25 سال، خورشید فضیلت را رویاند و شکوفاند و خود، فروزان تر از خورشید تابید و درخشید.
*******
سلام
بر امام جواد(ع) که «جود» قطره ای بود در پیشانی بلندش و «علم» غنچه ای
بود از گلستانِ وجودش و «حلم» گوهری بود از گنجینه فضایلش.
*******
سلام ما به رخ انور امام جواد
درود ما، به تن اطهر امام جواد
غریب بود و غریبانه جان سپرد و نبود
کسى به وادى غم، یاور امام جواد
*******
خورشید سپهر عدل و داد است جواد
سر لوحه دفتر رشاد است جواد
در جود و سخا کسی به پایش نرسد
چون مظهر جود حق جواد است، جواد
*******
ای شیعه بزن ناله و فریاد امشب
از غربت آن غریب کن یاد امشب
مسموم شد از زهر، جواد بن رضا
در حجره ی در بسته ی بغداد امشب
ابن الرضا به حجره غریبانه جان سپرد
او شمع جمع بود و چو پروانه جان سپرد
مسموم شد ز زهر جگر سوز اُمّ فضل
از روی شوق در ره جانانه جان سپرد
*******
گشته عالم غرق ماتم در عزاى جوادالائمه
کرده زهرا ناله بر پا از براى جوادالائمه
یوسف زهرا به سن نوجوانى گشته مسموم
مى دهد جان در میان حجره ى در بسته مظلوم
*******
یاجواد الائمه! ای خورشید عشق
ای مولای جوان من
چه زود غروب کردی!
*******
گشته عالم، غرق ماتم
در عزای جواد الائمه
کرده زهرا ناله برپا
در عزای جواد الائمه
شد ز بیداد، شهر بغداد
کربلای جواد الائمه
امام جواد(ع):
بدان که از دید خداوند پنهان نیستی
پس بنگر که چگونه هستی!
*******
در میان حجره یا رب کیست غوغا میکند
شکوه زیر لب ز بی رحمی دنیا میکند
همسرش از فرط شادی و شعف کف میزند
زین عمل خود را به عالم خوار و رسوا میکند
می زنم امروز در کوی توَلاّیت قدم
تا بگیری دست این افتاده را فردا جواد
در گلستان محمد، نخل سرسبز رضا
میوه قلب علی، ریحانه زهرا جواد
*******
مظلوم تر از جواد، بغداد نداشت
آن مظهر داد، تاب بیداد نداشت
می خواست که فریاد کند تشنه لبم
از سوز عطش، طاقت فریاد نداشت
دردا که گشت با من ، بیگانه یار
جانی با دست خود مرا کشت ، لب
تشنه در جوانی
من از نفس فتادم ، برخاک رخ
نهادم او می
زند به مرگم ، لبخند شادمانی
۩نام: محمد.
۩کنیه: ابو جعفر ثانی.
۩القاب: تقی، جواد، مرتضی منتجب، مختار، قانع و عالِم.
۩منصب: معصوم یازدهم و امام نهم شیعیان.
۩تاریخ ولادت: نوزدهم ماه مبارک رمضان سال ۱۹۵ هجری.
همچنین هفدهم و پانزدهم ماه رمضان نیز نقل شده است؛ اما مشهور بین شیعیان، دهم رجب سال ۱۹۵ هجری میباشد. در دعای ناحیه مقدسه نیز آمده است: «اللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِالْمَوْلُودَیْنِ فی رَجَبٍ، مُحَمَّدِ بْنِ عَلیٍّ الثَّانی وَابْنِهِ عَلیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ المُنْتَجَبِ»(1).
۩محل تولد: مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودی کنونی).
۩نسب پدری: امام رضا، علی بن موسی بن جعفر بن محمدبن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام.
۩نام مادر: سبیکه، یا سکینه مرسیه و یا درّه که حضرت رضا علیه السلام او را خیزران نامید.
وی از اهالی «نوبه» و از خاندان ماریه قبطیه، مادر ابراهیم، پسر پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و از زنان بزرگوار زمان خویش بود.
۩مدت امامت: از زمان شهادت امام رضا علیه السلام، در آخر ماه صفر سال ۲۰۳ هجری تا ذی قعده سال ۲۲۰ هجری، به مدت شانزده سال و نه ماه.
۩تاریخ و سبب شهادت: امام جواد علیه السلام پس از چندی به سفر حج رفتند و از آنجا به مدینه بازگشتند، و پایان خلافت مامون در آن شهر ساکن بودند. پس از مرگ مامون به دستور معتصم عباسی، در سال ۲۲۰ هـ.ق، به همراه همسرش ام الفضل، به بغداد رفتند و در آخر ذی قعده همان سال در سن ۲۵ سالگی، به وسیله زهری که همسرش، ام الفضل، دختر مأمون به تحریک برادرش، جعفر بن مأمون و عمویش، معتصم عباسی، به آن حضرت خورانید، به شهادت رسیدند.
۩محل دفن: مقابر قریش بغداد، در جوار قبر شریف جدشان، امام موسی کاظم علیه السلام که هم اکنون به کاظمین معروف است.
۩همسران: ۱/ سمانه مغربیه. ۲/ ام الفضل، دختر مأمون. ۳/ زنی از خاندان عمّار یاسر.
۩فرزندان: ۱/ ابوالحسن امام علی النّقی علیه السلام. ۲/ ابو احمد موسی مبرقع. ۳/ ابو احمد حسین. ۴/ ابو موسی عمران. ۵/ فاطمه. ۶/ خدیجه. ۷/ ام کلثوم. ۸/ حکیمه.
همچنین گفته شده که زینب، ام محمد، میمونه و امامه نیز از فرزندان آن حضرت بودهاند.
۩اصحاب
۱/ ابو جعفر، احمد بن محمد بن ابی نصر، معروف به بزنطی کوفی.
۲/ ابومحمد، فضل بن شاذان بن خلیل ازدی نیشابوری.
۳/ ابو تمّام، حبیب بن اوس طایی.
۴/ ابوالحسن، علی بن مهزیار اهوازی.
۵/ ابو احمد، محمد بن ابی عمیر.
۶/ محمد بن سنان زاهری.
۷/ علی بن عاصم کوفی.
۸/ علی بن جعفر الصادق علیه السلام.
۹/ اسماعیل بن موسی کاظمعلیه السلام.
۱۰/ ابراهیم بن محمد همدانی.
اصحاب و یاران امام جواد علیه السلام بیش از تعدادی است که در این جا به آنان اشاره شد. در برخی منابع اسلامی نام بیش از ۲۷۰ نفر به عنوان اصحاب آن حضرت آورده شده است.
۩زمامداران معاصر
۱/ مأمون (۲۱۸-۱۹۶ ق.).
۲/ معتصم (۲۲۷-۲۱۸ ق.).
پس از شهادت امام رضا علیه السلام مأمون با امام محمدتقی علیه السلام رفتار نیکویی را در پیش گرفت و دخترش، ام الفضل را به عقد آن حضرت درآورد و آن حضرت را بر همه اطرافیان خویش اعم از عباسیان و علویان ترجیح وبرتری داد؛ اما معتصم عباسی با این که در ظاهر با آن حضرت، با اکرام و اعزاز رفتار میکرد، ولی در واقع دشمنی آن حضرت و آل علی علیه السلام را در سینه داشت و در صدد تحقیر و نابودی آنان بر میآمد.
۩رویدادهای مهم
۱/ عزیمت امام رضا علیه السلام، پدر بزرگوار امام جواد علیه السلام، از مدینه به خراسان به اجبار مأمون عباسی، در سال ۲۰۰ هجری.
۲/ شهادت امام رضا علیه السلام، در خراسان، به دست مأمون عباس در سال ۲۰۳ هجری.
۳/ فراخوانی امام محمد تقی علیه السلام به بغداد، توسط مأمون عباسی.
۴/ تزویج ام الفضل، دختر مأمون به امام محمد تقی علیه السلام، توسط مأمون و اظهار نگرانیِ عباسیان از این مسأله.
۵/ بازگشت امام جواد علیه السلام از بغداد (پایتخت عباسیان) به حجاز به بهانه انجام مراسم حجّ بیت اللّه الحرام.
۶/ وفات مأمون عباسی، در سال ۲۱۸هجری.
۷/ به خلافت رسیدن معتصم عباسی پس از وفات مأمون.
۸/ فراخوانیِ مجدد امام محمدتقی علیه السلام به بغداد، از سوی معتصم عباسی، در اوائل سال ۲۲۰ هجری.
۹/ توطئههای معتصم عباسی، ام الفضل و جعفر بن مأمون علیه امام جواد علیه السلام.
۱۰/ مسموم شدن امام جواد علیه السلام، توسط همسرش، ام الفضل و به شهادت رسیدن آن حضرت، در اواخر سال ۲۲۰ هجری.
امام جواد علیه السلام را همه مسلمانان عالمی بزرگ می دانستند. ایشان انسانی بردبار، نیکو سخن، عابد و بسیار باهوش بودند. حدیثهای بسیاری از آن امام، در کتابهای حدیث، از جمله عیون اخبار الرضا، تحف العقول، مناقب، بحارالانوار و ........ نقل شده است.
۩ نیاز مؤمن به سه چیز:
«أَلْمُؤْمِنُ یَحْتاجُ إِلی تَوْفیق مِنَ اللّهِ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ
قَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.»:
مؤمن نیاز دارد به توفیقی از جانب خدا، و به پندگویی از سوی خودش، و به پذیرش از
کسی که او را نصیحت کند.
استوار کن، آشکار کن!
«إِظْهارُ الشَّیْءِ قَبْلَ أَنْ یُسْتَحْکَمَ مَفْسَدَةٌ لَهُ.»:
اظهار چیزی قبل از آن که محکم و پایدار شود سبب تباهی آن است.
قطع نعمت، نتیجه ناسپاسی
«لا یَنْقَطِعُ الْمَزیدُ مِنَ اللّهِ حَتّی یَنْقَطِعَ الشُّکْرُ مِنَ
الْعِبادِ.»:
افزونی نعمت از جانب خدا بریده نشود تا آن هنگام که شکرگزاری از سوی بندگان بریده
شود.
تأخیر در توبه
«تَأخیرُ التَّوْبَةِ إِغْتِرارٌ وَ طُولُ التَّسْویفِ حَیْرَةٌ، وَ الاِْعْتِذارُ
عَلَی اللّهِ هَلَکَةٌ وَ الاِْصْرارُ عَلَی الذَّنْبِ أَمْنٌ لِمَکْرِ اللّهِ
«فَلا یَأْمَنُ مَکْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ».»:
(سوره اعراف، آیه ۹۹) به تأخیر انداختن توبه نوعی خودفریبی است، و وعده دروغ دادن
نوعی سرگردانی است، و عذرتراشی در برابر خدا نابودی است، و پا فشاری بر گناه
آسودگی از مکر خداست. «از مکر خدا آسوده نباشند جز مردمان زیانکار.»
نوشته امام جواد (علیه السلام)
«إِنَّ أَنْفُسَنا وَ أَمْوالَنا مِنْ مَواهِبِ اللّهِ الْهَنیئَةِ وَ عَواریهِ
الْمُسْتَوْدَعَةِ یُمَتِّعُ بِما مَتَّعَ مِنْها فی سُرُور وَ غِبْطَة وَ
یَأْخُذُ ما أَخَذَ مِنْها فی أَجْر وَ حِسْبَة فَمَنْ غَلَبَ جَزَعُهُ عَلی
صَبْرِهِ حَبِطَ أَجْرُهُ وَ نَعُوذُ بِاللّهِ مِنْ ذلِکَ.»:
حضرت جوادالأئمّه (علیه السلام) به خطّ خود نوشت: جان و دارایی ما از بخششهای
گوارای خداست و عاریه و سپرده اوست، هر آنچه را که به ما ببخشد، مایه خوشی و شادی
است و هر آنچه را بگیرد، اجر و ثوابش باقی است. پس هر که جزعش بر صبرش غالب شود
اجرش ضایع شده و از این [صفت] به خدا پناه میبریم.
میان
حجره چنان ناله از جفا مى زد
که
سوز ناله اش آتش به ماسوى مى زد
شرار
زهر زیک سوى و سوز غم یک سو
به
جان و پیکرش آتش جداجدا مى زد
نداشت
شکوه زبیگانگان به لب دم مرگ
ولیک
داد زبیداد آشنا مى زد
برون
حجره
همه پایکوب و دست افشان
درون
حجره یکى بود دست و پا مى زد
ستاده
بود و جوادالائمه جان مى داد
از
او بپرس که زخم زبان چرا مى زد