آیا میدانید که : یکی از دلایل وجود امام ، قاعده ی لطف خداست
آیا میدانید که : امامت حضرت مهدی(علیه السلام )به دو راه نص و معجزه ثابت شده است،
آیا میدانید که : اقوام اروپای مرکزی در انتظار ظهور«بوخص» می باشند،
آیا میدانید که : داستان ولادت آن بزرگوار خود جلوه ای است از لطف و فضل بی کران الهی است . ،
آیا میدانید که : درکتاب نجم الثاقب ،۱۸۲ اسم و لقب از حضرت ذکر شده است ،
آیا میدانید که : بر گونه ی راست حضرت مهدی (علیه السلام ) خالی جذاب وجود دارد ،
آیا میدانید که : ازجمله مواریث انبیاء(علیه السلام ) که حضرت می آورند، منبر حضرت سلیمان است
آیا میدانید که : امام زمان(علیه السلام ) فرمودند: سجدهى شکر از لازمترین و واجبترین سنّتهاى دینى است،
آیا میدانید که : قسمتی از کتاب «کمال الدین»در سال ۱۹۰۱م در هایدلبرگ آلمان توسط مولر منتشر شد
آیا میدانید که : مسأله غیبت امری نبودکه به تازگی مطرح شده باشد ،
آیا میدانید که : غیبت، دلائلی دارد که به امامان اجازه افشای آن داده نشده است ،
آیا میدانید که : منافع زمان غیبت آن حضرت، آن هم بر دو نوع است ،
آیا میدانید که : در واقع غیبت صغری برای فراهم شدن شرایط لازم جهت درک دوران غیبت کبری امری ضروری بود ،
آیا میدانید که : عثمان بن سعید پیش از وفاتش مأمور شد تا پسرش محمد را به عنوان نائب امام به شیعیان معرفی کند ،
آیا میدانید که : نخستین کسی که در اسلام مهدی موعود نامیده شد « محمد حنفیّه» بود ،
آیا میدانید که : در روایات داریم که در عصر غیبت ” قم و مردم آن بر دیگر انسان ها حجت هستند
آیا میدانید که : درباره امکآن ارتباط و مشاهده حضرت دو دیدگاه وجود دارد ، آیا میدانید که : شرایط سخت دروان غیبت به چه گونه ای است ،
آیا میدانید که : از ویژگی های منتظران، استقامت در دین، پارسایی و تخلّق به مکارم اخلاق است ،
آیا میدانید که : طبق برخی روایات در محرم آخرین سال غیبت اتفاقاتی رخ می دهد،
آیا میدانید که : کوفه مقرّحکومت حضرت مهدی(علیه السلام ) است ،
آیا میدانید که : در کتاب «ایقاظ من الحجة» از شیخ حّرعاملی بیش از۶۰۰ حدیث و بیش از۶۰ آیه در مورد رجعت آمده است.
آیا میدانید که :امام مهدی(عج) می فرمایند: من برای جهانیان ، امان (از عذاب الهی) هستم ، همانگونه که ستارگان برای ساکنان آسمان، مایه امن و آسایش هستند .
آیا میدانید که : یکی از تکالیف عصر غیبت تصدیق بعضى نشانههای ظهور است ،
آیا میدانید که : از جمله مخالفان حضرت مهدی(علیه السلام ) جمود اندیشان هستند ،
آیا میدانید که : محل سکونت امام زمان (عج) و خانوادهاش شهر کوفه و «مسجد سهله» خواهد بود؟
آیا میدانید که :با تشکیل حکومت جهانی اسلام، از آسمان و زمین «برکات مادّی و معنوی» بارش و جوشش میکند؟
آیا میدانید که : دشمنان امام زمان (عج) عبارتاند از: ابلیس، شیاطین، دجّال، سفیانی، صهیونیستها، طاغوتها، منافقان و ….؟!
ای قلم در حرفهایت اثری نیست / برای من از آشنا خبر نیست
ای خدا ، این جمعه هم آمد و رفت / از یوسف فاطمه خبری نیست . . .
.
.
.
یقین بدان که اثر میکند دعای فرج / و از عنایت آن صاحبالزمان برسد
شروع دفتر باور به نام او زیباست / اگر که ختم غزل هم به پای آن برسد . . .
.
.
.
ای جان جهان بسته به یک نیم نگاهت / دل گشته چو گل سبز به خاک سر راهت
هم بام فلک پایگه قدر و جلالت / هم چشم ملک خاک قدم های سپاهت
.
.
.
اذان جمکران شوری به پا کرد / دلم را از غم عالم جدا کرد
صبا را گشته بودم محرم راز / مرا با رمز غیبت اشنا کرد . . .
.
.
.
با توام ای دشت بی پایان سوار ما چه شد / یکه تاز جاده های انتظار ما چه شد؟
آشنای” لا فتی الا علی” اینجا کجاست؟ / صاحب” لا سیف الا ذوالفقار “ما چه شد؟
.
.
.
نازم آن رعنا قدت را، خال رویت را لبت را / با غم غیبت چه سازی روزهایت را شبت را
ای گل نرگس کجایی؟ دردمندان را دوایی / گوشه چشمی نمایی این مریضان غمت را
.
.
.
سلام بر انتظار
منم و جمعه های بی سامان / منو و این ندبه های بی پایان
در این کویر پر زسراب / کجاست آن باران . . . ؟
.
.
.
آقا نگاهت جای آهوهاست، می دانم / دستان پاکت مثل من تنهاست، می دانم
آقا دلت در هیچ ظرفی جا نمی گیرد / جای دل تو وسعت دریاست ، می دانم . . .
.
.
.
خدایا ! زنده کن شوق دعا را / شبی سرشار کن از خویش ما را
ببین چشم انتظاران بهاریم / پر از آیینه کن تقویم ها را . . .
.
.
.
ای سبز پوش کعبه دلها ظهور کن / از شیب تند قله غیبت عبور کن
درد فراق روی تو ما را زغصه کشت / چشم انتظار عاشق خود را صبور کن . . .
.
.
.
هر هفته تلخ امد رد شد نیامدی / خورشید زیر سایه لگد شد نیامدی
بغضم شکست تکه ابری بباردت / اب از گلوی حوصله رد شد نیامدی . . .
.
.
.
یک عمر میله های قفس را شمر ده ام / با شوق دستهای تو یا ایها العزیز
من سوگوار بر سر هر دار می روم / شاید شوم فدای تو یا ایها العزیز . . .
.
.
.
ای از من بگو آن دلبر جانانه را / گاه گاهی یادکن این خسته دیوانه را
جای او در خانه دل باشدو ما غافلیم / در میان خانه گم کرده ایم صاحب خانه را . . .
.
.
.
کاش می شد که منم لایق دیدار شوم / از همه دل کنم از غیر تو بیزار شوم
کاش می شد که نقاب از رخ خود بر داری / روی تو بینم و آنگه به سر دار شوم . . .
.
.
.
با کدام آبــرویـی روز شمـارش باشیم / لحظه ای در نظر چشم خمارش باشیم
کاروان سحـرش بــهـر هـمـه جـا دارد / تا که جا هست چرا گرد و غبارش باشیم . . .
.
.
.
و امروز هم گذشت تو اما نیامدی / آه ای رسول خاتم غمها! نیامدی
گشتم پی مقام سلیمان خویشتن / من دیو سیرتم که تو پیدا نیامدی ؟
هر گوهری برای مباداست، نازنین! / حالا شده است روز مبادا، نیامدی . . .
.
.
.
ای جان جهان بسته به یک نیم نگاهت / دل گشته چو گل سبز به خاک سر راهت
هم بام فلک پایگه قدر و جلالت / هم چشم ملک خاک قدم های سپاهت
عیسی به شمیم نفست روح گرفته / دل بسته دو صد یوسف صدیق به چاهت
دل های خدایی همه چون گوی به چوگان / ارواح مکرم همه درمانده ی جاهت
از عرش خداوند الی فرش، به هر آن / هستند همه عالم خلقت به پناهت
دائم صلوات از طرف خالق و خلقت / بر روی سفید تو و بر خال سیاهت
زیباتر و بالاتری از آنکه به بیتی / تشبیه به خورشید کنم یا که به ماهت
سوگند به چشمت که رسولان الهی / هستند به محشر همه مشتاق نگاهت
زیبد که کند ناز به گلخانه ی جنت / خاری که شود سبز در اطراف گیاهت
این نیست مقام تو که آدم به تو نازد / عالم به تو خلاق دو عالم به تو نازد
بررسى تطبیقى نشانههاى ظهور
یکى از باورهاى مشترک میان همه ادیان الهى، اعتقاد به ظهور منجى و رهانندهاى است که مىآید و جهان را مملو از نور و نیکى مىکند. ظهور این منتظر نیز با وقایع و حوادثى خاص توام است که در منابع ادیان مختلف، کم و بیش مشابهتهایى میان آنها دیده مىشود. این مقاله نگاهى تطبیقى به برخى نشانههاى ظهور در اسلام و مسیحیت دارد که مورد بررسی قرار میگیرد.
نشانههاى ظهور
رخدادهایى که بر اساس پیشبینى معصومین(علیهم السلام) در آستانه ظهور موعود(عج) پدید خواهند آمد، نشانههاى ظهورند و اگر چه زمان ظهور بر هیچ کس روشن نیست اما، تحقق این نشانهها نویدبخش نزدیکى ظهور است .
در روایات اسلامى نشانههاى ظهور به دو دسته نشانههاى حتمى و نشانههاى غیر حتمى تقسیم شدهاند. علائم حتمى ظهور آنهایى هستند که تحققشان بدون هیچ قید و شرطى الزامى است؛ اما علائم غیر حتمى، نشانههایى هستند که ممکن است تغییر یابند و یا به کلى حذف شوند .
در سخنان عیسى مسیح (علیه السلام) و نیز نوشتههاى رسولان او نشانههایى از هر دو گونه ذکر شده است که با آنچه در روایات ما آمده، هماهنگیهاى کلى دارد. برخى از این نشانهها عبارتند از:
1- صیحه آسمانى:
یکى از حوادثى که در فاصله کمى از قیام مهدى منتظر (عج) رخ مىدهد، ندایى است که از آسمان برخاسته و نام حضرت قائم را به گوش تمام جهانیان مىرساند. شیخ طوسى، نعمانى و شیخ صدوق در کتابهاى خود روایات زیادى را در این مورد نقل کردهاند که در اینجا به یک مورد اشاره مىشود:
نعمانى به سند خود از امام محمد باقر (علیه السلام) چنین نقل مىکند: (1)
«آن نداى آسمانى بر نخواهد خاست مگر در ماه رمضان که ماه خداست. آن ندا از جبرئیل است که خطاب به مردم سر داده مىشود و نام قائم را در همه جا طنینانداز مىسازد تا آنجا که همه ساکنان زمین از شرق تا به غرب آن ندا را خواهند شنید. از وحشت شنیدن آن ندا هر کس که در خواب فرو رفته بیدار شده و هر کس برپا ایستاده ناچار به نشستن مىشود و هر کس بر زمین نشسته به ناگاه از جاى برمىخیزد. پس رحمت الهى بر کسى باد که این ندا را بشنود و به آن پاسخ گوید.»
در باور مسیحیان نیز از نشانههاى آمدن منجى، ندایى است که از آسمان برمىخیزد و یاران مسیح را گرد هم مىآورد:
و سرانجام نشانه آمدن من در آسمان ظاهر خواهد شد. آنگاه مردم دنیا مرا خواهند دید که در میان ابرهاى آسمان، با قدرت و شکوهى خیره کننده مىآیم و من فرشتگان خود را با صداى بلند شیپور خواهم فرستاد تا برگزیدگان مرا از گوشه و کنار زمین و آسمان گرد آورند. (2)
2- آتشى از آسمان:
در بعضى از روایات اسلامى به آتش زرد و سرخ خامى اشاره شده که از مقدمات ظهور حضرت مهدى (عج) است . از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمود:
وقتى آتش بزرگى از سوى مشرق مشاهده گردید که در بعضى شبها بالا مىآید، در آن هنگام گشایش کار مردم پدید مىآید و این آتش اندکى قبل از ظهور قائم خواهد بود. (3)
و از امام باقر (علیه السلام) روایت شده که فرمود:
وقتى از جانب مشرق آتشى بزرگ و سرخ خام مشاهده نمودید که سه یا هفت روز بالا مىآید . در آن هنگام به خواست خدا منتظر فرج آل محمد (صلی الله علیه و آله) باشید و خدا عزیز و حکیم است. (4)
در نسخه خطى ابن حماد از ابن معدان نقل شده است که گفت: (5)
وقتى در ماه رمضان ستونى از آتش از جانب شرق در آسمان مشاهده نمودید تا مىتوانید مواد غذایى و خوراک تهیه نمایید که آن سال قحطى خواهد بود.
در انجیل لوقا نیز از آتشى شبیه آنچه در روایات اسلامى آمده به عنوان نشانهاى از ظهور یاد شده است:
در آن زمان، دنیا مانند زمان لوط خواهد بود که مردم غرق کارهاى روزانهشان بودند، مىخوردند و مىنوشیدند و خرید و فروش مىکردند، مىکاشتند و مىساختند تا صبح روزى که لوط از شهر سدوم بیرون آمد و آتش گوگرد از آسمان بارید و همه چیز را از بین برد. بلى به هنگام بازگشت من، اوضاع دنیا به همین صورت خواهد بود. (6)
3- خروج دجال:
این نشانه، در کتابهاى اهل سنت، از نشانههاى برپایى قیامت دانسته شده است ولى در منابع روایى شیعه، از نشانههاى ظهور به شمار مىرود. بر اساس آنچه از ظاهر اخبار استفاده مىشود، دجال فردى است که در آخرالزمان و پیش از قیام مهدى (عج) خروج مىکند و غیر عادى است و با انجام کارهاى شگفتانگیز جمع زیادى از مردم را مىفریبد و سرانجام به دست عیسى مسیح (علیهالسلام) در کنار دروازه «در» در منطقه شام به هلاکت مىرسد. (7)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مىفرماید:
قیامت برپا نمىشود، تا وقتى که مهدى (علیه السلام) از فرزندانم قیام کند و مهدى (عج) قیام نمىکند، تا وقتى که شصت دروغگو خروج کنند. (8)
یا مىفرماید:
پیشاپیش برپایى قیامت، خروج دجال است و پیش از دجال، سى دروغگو، یا بیشتر خروج خواهند کرد. (9)
در کتاب مقدس نیز اطلاعات جامعى پیرامون دجال آمده است. البته واژه دجال (antichrist) تنها در مسایل یوحنا وارد شده اما ادعا شده است که در مکاشفه یوحنا، وسایل پولس و با صراحت کمترى در اناجیل و کتاب دانیال نیز مترادفهاى این واژه به کار رفته است. (10)
در مسایل یوحنا آمده است:
فرزندان عزیزم، پایان دنیا نزدیک شده است. شما حتما درباره ظهور دجال که دشمن مسیح است چیزهایى شنیدهاید . حتى الان نیز مخالفین مسیح همه جا دیده مىشوند. (11)
یوحنا نیز از چندین دجال سخن مىگوید ولى بین دجالان بسیار و یک دجال فرق مىگذارد:
دجال مىآید. الحال هم دجالان بسیار ظاهر شدهاند. (12)
4- خسوف و کسوف:
یکی دیگر از نشانههاى ظهور، کسوف در نیمه ماه رمضان و خسوف در آخر و یا اول همان ماه است که در احادیث فراوانى از آنها نام برده شده است .
امام باقر (علیه السلام) مىفرماید:
براى مهدى ما، دو نشانه است که از هنگامى که خداوند آسمانها و زمین را خلق فرمود، سابقه ندارد: خسوف در اول ماه رمضان و کسوف در نیمه همان ماه. (13)
در منابع مسیحى نیز سخن از خورشید گرفتگى و تیرگى ماه به عنوان نشانههاى ظهور به میان آمده است:
پس از این مصیبتها، خورشید تیره و تار خواهد شد و ماه، دیگر نخواهد درخشید، ستارهها خواهند افتاد و آسمان دگرگون خواهد شد. آنگاه تمام مردم، مرا خواهند دید که در ابرها با قدرت و شکوه عظیم مىآیم. (14)
5- جنگهاى خونین و قتلهاى فراوان:
روایتهاى اسلامى خبر از وقوع جنگها، فتنهها و آشوبهاى گسترده و فراوان در آخرالزمان و در آستانه ظهور امام مهدى (عج) مىدهند، فتنههایى که پىدرپى مىرسند و سرزمینهاى بسیارى را در برمىگیرند .
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از این فتنهها چنین یاد مىکنند:
فتنهاى به پا مىشود و به دنبال آن فتنهاى دیگر برمىخیزد. فتنه اولى در مقایسه با دومى همانند تازیانه خوردن است در مقایسه با ضربات لبه تیز شمشیر! سپس فتنهاى پدید مىآید که همه محرمات در آن حلال شمرده شود، آنگاه خلافت به بهترین مردم روى زمین مىرسد در حالى که او در خانهاش نشسته باشد. (15)
و نیز در جایى دیگر فرمودند:
بعد از من چهار فتنه بر شما فرود آید که در اولى خونها مباح مىشود، در دومى خونها و ثروتها مباح مىگردد، در سومى خونها و ثروتها و ناموسها مباح مىشود و در چهارمى آشوبى کور و کر جهان را مضطرب مىسازد. (16)
در منابع مسیحى نیز به وقوع جنگها و قتلهاى فراوان اشاره شده است:
از دور و نزدیک خبر جنگها به گوشتان خواهد رسید. اما پریشان نشوید، زیرا جنگها رخ خواهد داد؛ اما آخر دنیا در آن زمان نیست. (17)
قومها و ممالک جهان با یکدیگر به ستیز برخواهند خاست. (18)
در نقاط دور و نزدیک جنگهاى بسیارى بروز خواهد کرد ولى این علامت فرا رسیدن آخر زمان نیست . (19)
6- زیاد شدن گناهان و مفاسد اخلاقى:
علامه مجلسى، در باب نشانههاى ظهور، روایتى را از امام صادق (علیه السلام) آورده که در آن، بیش از یکصد نوع گناه و انحراف اخلاقى، اجتماعى، اعتقادى و فرهنگى که در دوران غیبت، دامنگیر جوامع اسلامى مىشود، پیشگویى شده است. از جمله: رشوهخوارى، قماربازى، شرابخوارى، زیاد شدن زنا، لواط، قطع صله رحم، سنگدل شدن مردمان، اهتمام مردم تنها به شهوت و شکم، از میان رفتن شرم، نپرداختن زکات و خمس، کمفروشى، بىاعتنایى به اوقات نماز، آراستن مساجد به زیورآلات، گزاردن حج به انگیزههاى مادى و براى غیر خدا، رعایت نکردن احترام بزرگترها، پیروى از ثروتمندان، صرف کردن سرمایههاى عظیم در فساد و ابتذال و بىدینى، چاپلوسى و تملقگویى و ... (20)
در باور مسیحیان نیز به افزایش گناه و فساد به عنوان نشانههاى ظهور و حوادث آخرالزمان اشاره شده است:
این را نیز باید بدانى که در زمانهاى آخر، مسیحى بودن بسیار دشوار خواهد بود زیرا مردم خداپرست، پولدوست، مغرور و متکبر خواهند بود، و خدا را مسخره کرده، نسبت به والدین نامطیع و ناسپاس خواهند شد و دست به هر عمل زشتى خواهند زد. مردم سنگدل و بىرحم، تهمتزن و ناپرهیزکار، خشن و متنفر از خوبى خواهند بود و کسانى را که مىخواهند زندگى پاکى داشته باشند به باد تمسخر خواهند گرفت. در آن زمان، خیانت در دوستى امرى عادى به نظر خواهد آمد، انسانها خودراى، تندخو و مغرور خواهند بود و عیش و عشرت را بیشتر از خدا دوست خواهند داشت. به ظاهر افرادى مومن، اما در باطن بىایمان خواهند بود. فریب اینگونه اشخاص خوش ظاهر را نخور. (21)
بسیارى برخاسته، خود را نبى معرفى خواهند کرد و عده زیادى را گمراه خواهند نمود، گناه آنقدر گسترش پیدا خواهد کرد که محبت بسیارى سرد خواهد شد . (22)
کلام آخر:
با توجه به این نشانهها و نیز علائمى دیگر که بىشک واقع خواهد شد و معصومین (علیهم السلام) به آنها اشاراتى فرمودهاند، به نزدیکى باور مسلمانان و مسیحیان پیرامون موضوع آخرالزمان پى مىبریم و این امر مىتواند سرآغازى براى مطالعهاى دقیقتر در خصوص مهدویت باشد . انشاءالله
پىنوشتها:
1- در انتظار موعود، ص103 .
2- متى، 24: 30 و 31 .
3- بحارالانوار، ج52، ص240 .
4- بحارالانوار، ج52، ص230 .
5 - عصر ظهور، ص297 .
6- لوقا، 17: 28 و 29 و 30 .
7- حوزه، ش71، ص262 .
8- ارشاد، ج2، ص371 .
9- بحارالانوار، ج52، ص300 .
10- موعود، ش31، دجال (آنتى کریست در کتاب مقدس) .
11- رساله اول یوحنا، 2: 18 .
12- رساله اول یوحنا، 2: 18 .
13- منتخبالاثر، ص444 .
14- مرقس، 13: 24، 25، 26 .
15- روزگار رهایى، ص894 (به نقل از الحاوى للفتاوى، ج2، ص136) .
16- همان، ص896 .
17- متى، 24: 6 .
18- متى، 24: 7 .
19- مرقس، 12: 7 .
20- حوزه، ش71، ص273 .
21- نامه دوم پولس به تیمورتائوس، 3 .
22- متى، 24: 11، 12، 13 .
منابع و مآخذ: (به ترتیب اهمیت در نقل مطالب)
1. CD نور، 2، جامعالاحادیث - مرکز تحقیقات کامپیوترى علوم اسلامى .
2 . انجیل عیسى مسیح (ع) .
3 . کامل، سلیمان، روزگار رهایى، ترجمه علىاکبر مهدوىپور .
4 . کورانى، على، عصر ظهور، ترجمه عباس جلالى، سازمان تبلیغات اسلامى، چاپ دوم 1371 .
5 . شفیعى سروستانى، ابراهیم، در انتظار موعود، مؤسسه فرهنگى موعود، چاپ اول 1376 .
6 . حوزه، شماره 71 و 70 ویژهنامه حضرت بقیةاللهالاعظم (عج)، مهر، آبان، آذر و دى 1374 .
7 . موعود، شماره 31، فروردین و اردیبهشت 1381 (دجال: مترجم اسماعیل نعمتالهى) .
منبع:
ماهنامه موعود جوان، ش 26
چهره امام مهدى علیه السلام در آیینه القاب
القاب ائمه اطهار علیهمالسلام، از آن جمله القاب امام زمان (عجلاللهتعالىفرجه)، یکى از راههاى مهم شناخت خصایل و فضایل آن حجتهاى به حق الهى است .
در این نوشته تلاش مىشود تا از طریق ارایه توضیح مختصر در زمینه برخى از لقبهاى حضرت بقیةالله، با ابعاد مختلف ویژگىها و اوصاف آن حضرت از منظر القابى که براى او تعیین شده است بیشتر آشنا شویم.
براى امام زمان علیه السلام اسامى و لقبهاى زیادى ذکر شده است. در کتاب نجمالثاقب مرحوم محدث نورى حدود صد و هشتاد و دو نام و لقب و در کتاب نام نامه حضرت مهدى علیه السلام به حدود سیصد و ده اسم و لقب آن حضرت اشاره شده است. گفتنى است که منشا اصلى این نامها و لقبها علاوه بر تصریح ائمه اطهار علیهمالسلام، و پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) ادعیه و زیارتنامههایى است که براى امام زمان علیه السلام ذکر شده است .
در اینجا به برخى از مهمترین القاب آن حضرت اشاره مىکنیم:
1- مهدى: یکى از مشهورترین لقبهاى امام زمان علیه السلام مهدى است. درباره علت نامیده شدن آن حضرت به این لقب روایتهاى مختلفى ذکر شده است. حضرت امام محمد باقر علیه السلام مىفرمایند:
هنگامى که مهدى ما قیام کنند ثروتها را به طور مساوى تقسیم و در جامعه به عدالت و دادگرى رفتار مىکند. هر کس از او اطاعت کند از خداوند اطاعت کرده است و هر کس او را نافرمانى کند از خدا نافرمانى کرده است. و آن جضرت را «مهدى» نامیدهاند چون به امور پنهان و نهانى هدایت مىگردد. (1)
درباره امور نهانى که آن حضرت به آنها هدایت مىشود یا هدایت مىکند با توجه به تعابیر روایات، نظرات چندى بیان شده است. از آنجا که در دوره غیبت مخصوصا دوران غیبت کبرى در اثر پیدا شدن تبلیغات ضددینى و تفسیرها و برداشتهاى نامناسب از احکام دین و نفوذ خرافات و اندیشههاى غلط غیردینى به اصول و تعالیم اصیل اعتقادى مردم دین اصلى و حتى قرآن اصلى را فراموش خواهند کرد . آن حضرت پس از ظهور قرآن اصیل و احکام واقعى، اسلام را از لابلاى آن همه تحریفات و تفسیرهاى نادرست بیرون خواهند کشید به گونهاى که حتى مردم گمان خواهند کرد که ایشان یک دین و آیین جدیدى را مطرح مىکنند به این مناسبت آن حضرت را مهدى مىگویند.
پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) در این باره مىفرمایند:
دوازدهمین فرزندم به گونهاى غایب خواهد شد که اصلا دیده نخواهد شد و در این دوره غیبت وقایع سختى رخ خواهد داد و در نتیجه طولانى شدن این دوره زمانى خواهد آمد که از اسلام جز اسمى و از قرآن جز رسم و خطى، اثرى باقى نخواهد ماند. در آن موقع خداوند متعال به وى اجازه خواهد داد تا قیام کند آنگاه به وسیله او اسلام را تقویت و تجدید خواهد کرد.(2)
بر طبق این دیدگاه چون حضرت مهدى علیه السلام مردم را به حقایق پنهان شده دینى راهنمایى خواهند کرد او را مهدى مىگویند .
دیدگاه دیگر این است که قائم آل محمد (صلى الله علیه و آله) را از این رو مهدى مىگویند که مردم را به امورى که بر آنها پوشیده است راهنمایى خواهد کرد. وى پس از ظهور جهت ارشاد پیروان ادیان دیگر کتابهاى آسمانى تحریف نشده آنها را به آنها نشان خواهد داد و از این طریق آنها را با دین اصیل خودشان آشنا خواهد ساخت و بر اساس همان احکام تحریف نشده آیین خودشان با آنان رفتار خواهد کرد. در روایتى مىخوانیم از جمله کارهاى حضرت امام زمان علیه السلام پس از ظهور این است که وى تورات اصلى و انجیل اصلى و سایر کتابهاى انبیاى گذشته را از یک مخفیگاه خارج خواهد ساخت.(3)
دیدگاه دیگر این است که آن حضرت پس از ظهور، مردم را در تمام زمینههایى که به بیراهه رفتهاند ارشاد خواهند کرد تا به راه و شیوههاى درست دست یابند؛ چون انحرافات دوران غیبت تنها در احکام دینى نیست چرا که در اثر جهل و ناآگاهى در عرصههاى سیاسى، علمى و صنعتى نیز مردم دچار اشتباهات زیادى مىشوند. طرفداران این برداشت نیز به برخى از روایات که مشتمل بر تعابیر خاصى هستند تمسک مىجویند. به عنوان مثال از امام صادق علیه السلام روایت شده است که آن حضرت فرمودند:
آن حضرت را مهدى مىگویند چون مردم را به امورى که گم کردهاند هدایت مىکند. (4)
این تعبیر شامل انحراف سیاسى و اقتصادى و فرهنگى و اجتماعى و ... نیز مىشود .
نتیجه آن که مىتوان گفت چون امام زمان علیه السلام به برکت علم بىنظیرى که دارند، مردم را در تمام عرصههاى حیات فردى و اجتماعى و علمى و دینى به راه صحیح هدایت خواهند کرد و آنها را از تمام گمراهىها نجات خواهند داد به این مناسبت آن حضرت را «مهدى» مىگویند. البته در برخى روایات نیز به این نکته هم اشاره شده است که یکى از چیزهاى مخفى که حضرت مهدى علیه السلام مردم را به آن هدایت خواهند کرد؛ ذخایر زیرزمینى و معادن است که شاید این لقب به این قبیل از عملکردهاى حضرت مهدى علیه السلام نیز دلالت داشته باشد .
2- قائم: گرچه همه انبیا و امامان با توجه به شرایطى که در آن واقع شده بودند قائم به حق بودند اما حضرت مهدى علیه السلام را بالخصوص قائم لقب دادهاند. وقتى ابوحمزه ثمالى به امام محمد باقر علیه السلام عرض کردند:
اى فرزند رسول خدا مگر همه شما اهلبیت قیام کننده به حق نیستید؟
حضرت فرمودند: چرا همه ما براى حق قیام مىکنیم .
آنگاه ابوحمزه سؤال مىکند:
پس چرا از بین همه اهلبیت فقط به صاحبالامر علیه السلام قائم گفته مىشود؟
حضرت باقر علیه السلام مىفرمایند:
موقعى که حضرت سیدالشهداء علیه السلام به شهادت رسیدند همه فرشتگان آسمانها از این پیشامد ناراحت و متالم شدند. خداوند متعال به منظور دلدارى آنها امامان نهگانه از نسل امام حسین علیه السلام را به آنها نشان دادند آنگاه که به مهدى آل محمد صلى الله علیه و آله که در آن حال مشغول نماز و نیایش به درگاه حضرت حق بودند رسیدند خداوند متعال فرمودند: این همان قائمى است که به وسیله قیام او از قاتلان حسین بن على علیهماالسلام انتقام خواهم گرفت. (5)
و امام صادق علیه السلام در این باره فرمودهاند:
مهدى علیه السلام را به خاطر قیامش براى حق قائم نامیدهاند. (6)
بر اساس این قبیل روایات چون دوازدهمین جانشین پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله بزرگترین حکومت و قیام اصلاحى دینى را در طول تاریخ حیات بشر انجام خواهد داد و در سرتاسر حکومت عدل جهانى اسلام را مستقر خواهد ساخت به آن حضرت لقب «قائم» داده شده است .
در این باره روایتهاى دیگرى نیز هست که از بُعد دیگرى این مطلب را مورد توجه قرار دادهاند که البته منافاتى با برداشت دسته اول ندارد. بر طبق این دیدگاه آن حضرت را قائم مىگویند چون سالها پس از غیبت وقتى که مردم در اثر طول زمان یاد و خاطره آن حضرت را کم کم در اثر مشغول شدن به زینتهاى دنیا فراموش کردند، آن حضرت قیام خواهند کرد و حکومت عدل جهانى را در سرتاسر عالم برقرار خواهند ساخت؛ «قائم» نامیده شده است .
در این زمینه از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله روایت شده است که آن حضرت فرمودند:
از این جهت قائم ما اهلبیت را قائم نامیدهاند که پس از فراموش شدن نامش قیام مىکند. (7)
و یا وقتى از امام جواد علیه السلام سؤال مىکنند چرا او را قائم مىنامند؟ در جواب مىفرمایند:
زیرا بعد از آن که نام آن حضرت از خاطرهها فراموش شود و اکثر مفقودین به امامت آن حضرت از دین خدا و اعتقاد به امامت حضرت مهدى علیه السلام رویگردان شوند او قیام مىکند. (8)
و نقل شده است به محض شنیدن ظهور آن حضرت عدهاى خواهند گفت: در طول این همه سال چگونه ممکن است او زنده مانده باشد باید تاکنون استخوانهاى او هم پوسیده شده باشد. چطور ادعا مىکند که او قیام کرده است؟ اما در هر حال آن زمانى که شرایط فراهم گردد و به اذن پروردگار عالم او قیام خواهد کرد. عظیمترین انقلاب قابل تصور را رهبرى خواهد نمود و قافله بشریت را به سعادت واقعى رهنمون خواهد شد .
پىنوشتها:
1- عقدالدرر، باب 3، ص40/ اثباةالهداة، ج7، ص110 و 169 .
2- منتخبالاثر، ص98 .
3- بحارالانوار، ج51، ص29 .
4- اثباةالهداة، ج7، ص110 .
5- بحارالانوار، ج51، ص28 .
6- همان، ص30 .
7- معانىالاخبار، ص65 .
8- کمالالدین، ص378 .
منبع:
فصلنامه موعود، ش 28
این عشق آتشین زدلم پاک نمی شود
مجنون به غیر خانه ی لیلا نمی شود
بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند
هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود
برخیز! که حجّت خدا مىآید
رحمت زحریم کبریا مىآید
از گلشن عسکرى گذر کن، کامروز
بوى گل نرگس از فضا مىآید
دلها ز هجر روی مهت چون شکسته اند
چشمان به راه آمدنت بس که خسته اند
خیل عظیم منتظــران با تمــام عشـــق
از عمق دل به یـاد ظهــورت نشستـه اند
روز ولادت گل خـــلاق سرمـــد است
او از تبار حیـدر و از نـسل احمد است
در آسمـان و زمین می رسـد به گـوش
میـــــلاد قـــــائم آل محــــــــمد است
خیزید و گل افشانید
گل در چمن افشانید
طاووس جنان آمد
سلطان زمان آمد
ای منتظران مژده که این منظر آمد
محبوب خدا حجت ثانی عشر آمد
سامــــرا امشب چه نازی می کند
بـــــر زمینهــا یکه تـــــازی می کند
روز میـــــلاد گـــل نــرگس زشـــور
آسمـــــان هم عشقبــازی می کند
آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد
شاید دعای مادرت زهرا بگیرد
آقا بیا تا با ظهور چشم هایت
این چشم های ما کمی تقوا بگیرد
پیک صبا دارد به لب از شوق دیدار این سخن
بادا مبارک مقدمت یا سیدی! یابن الحسنچ
مهدی جان!
سئوالی ساده دارم از حضورت
من آیا زنده ام وقت ظهورت
اگر که آمدی من رفته بودم
اسیر سال و ماه و هفته بودم
دعایم کن دوباره جان بگیرم
بیایم در رکاب تو بمیرم
ای مدنی برقع و مکی نقاب
سایه نشین چند بُوَد آفتاب؟
منتظران را به لب آمد نفس
ای ز تو فریاد، به فریاد رس
مبارک باد میلاد تو، ای معراج خاکیان و ای سراج افلاکیان؛ ای آینه ایمان، یا صاحب الزمان!
میلادت مبارک باد، ای سپیده پنهان که اهل زمین در آرزوی بوی بهشتی تو، هماره دعای فرج را زمزمه می کنند!
میلاد
مهدی(عج) سفینه نجات و امید حیات، بر عاشقانش مبارک باد! امام حسین(ع)
فرمودند: «اگر زمان او (مهدی(عج)) را درک کنم، در تمام عمرم به او خدمت
خواهم کرد».
یا
مهدی(عج)! ای نقطه شروع شفق، ای مجری حق! میلاد تو، قصیده بی انتهایی است
که تنها خدا بیت آخرش را می داند؛ بیا و حُسن ختام زمان باش!
میلاد حجت خدا، دوازدهمین ساغر الهی بر منتظران جمالش مبارک باد!
میلاد ستاره سهیل آسمان امامت، تداعی کننده شادی لحظه طلوع طلعت نورانی اوست.
مهدی(عج)، بوستانی است از سرو رشید نرگس، از سلاله یاس فاطمه و از ریشه گل های محمدی.
خجسته باد بزم قدسیان در صبحی که آفتاب زمین و آسمان به زیر سقف خانه نرگس طلوع می کند.
شب میلاد تو، هنگامه گشودن پنجره های امید است به روی بغضِ ستم دیدگان بی پناه تاریخ.
میلاد مهدی(عج)، تصنیف سرخ ترانه های انتظار، بر عموم مسلمین جهان مبارک باد!
میلاد مهدی(عج)، مشعل هدایت و روشن گری، مبیّن حقیقت، بر اهل طریقت مبارک باد!
ای ماه فاطمه! به آن امید که از افق نور بازگشت تو را دریابم، همه شب ستاره می شمارم تا صبح دیدارت فرا رسد.
دردِ
تو را به تنهایی نمیکشم که تمام سنگریزههای زمین، منتظر گامهای تواَند
تا کوه شوند و پرچم تو را در اوج عشق خود برافرازند و آن وعده محتوم، چه
نزدیک است؛ اگر عاشق باشی
همه هست آرزویم که بیینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
به کسی جمال خود را ننمودهای و ببینم
همه جا به هر زبانی بود از تو گفتگویی
آقا جان! حیف نیست ماه شب چهارده پشت ابرهای تیره و پاره پاره پنهان بماند؟ حیف نیست دیده را شوق وصال باشد ولی فروغ دیده نباشد؟!
به امید روزی که متن تمام پیامکها یک جمله باشد و آن: مهدی آمد.
کجایى اى همیشه پیدا از پس ابرهاى غیبت؟
مهدی جان! به روسیاهیمان نگاه نکن و به دستهایمان که خالی و گنهکارند، قلبمان را ببین که هر روز، صبح و شام تو را میخوانند.
تو خواهى آمد و یاسها و نیلوفرهاى «سرکش» را به دعوت خواهى خواند و حضور تو تسلاى دل یاسهاى کبود خواهد بود.
مهدی
جان بیا و دنیاى دل را به بوى خوش فطرت پر کن. دلهایى که همواره در
سرزمین نیمه شب تو را مىخوانند و به عشق تو در آسمان مکاشفه پرواز مىکنند
امشب زمین و آسمان گردیده پر شور و شعف
امشب تمام عرشیان بهر زیارت بسته صف
امشب که عیدی میدهد بر عاشقان شاه نجف
امشب تو هم مستی کن و دل را بری کن از اسف
زیرا به دنیا آمده مظهر عزت و شرف
*میلاد نور مبارک*
مـژدهی آمـدنت قیمـت جـان میارزد
تاری از موی تو آقـا به جهـان میارزد
السلام علیک یا صاحب الزمان
بهترین هدیه به امام زمان عج ترک یک گناه است
سلام بر تو ای نور خدا
درود بر تو ای کشتی نجات
سلام بر چشمهی حیات و زندگی
ای امام زمان به فریادم برس
درود بر شما ای دعوت کنندهی مردم به سوی خدا
سلام بر میثاق الهی
درود بر تو در تمام ساعات شب و سراسر روز
سلام بر تو به هنگام صبح و شام
سلام بر فرزند نورهای درخشان
سلام بر مهدی امتها
سلام بر عدل مشهور جهان
سلام بر ماه تابان
سلام بر خورشید تاریکیهای پنهان
سلام بر ماه شب چهاردهم
سلام بر بهار مردم و خرمی روزگاران
سلام بر نور دیدگان مردم
خدایا با نور (امام مهدی) همهی تاریکیها را روشن کن.
به شاد باش میلاد مهدی زهرا سلام الله علیها ظهورش را صلوات
تک نغمهی شادی ما در جشن میلاد مهدی زهرا سلامالله علیها، دعای فرج است.
مهدیا! ما در جشن میلادت به شور دعا میخوانیم و به شوق اشک میریزیم تا دیدارت.
امید آمدنت، تنها بهانهی جشن ماست ، مهدی زهرا.
مهدیا! مرا امید وصال تو زنده میدارد.
با صد نگاه خسته، صدا میزنیم تو را یا مهدی
خدایا با نور امام مهدی، همهی تاریکیها را روشن کن... (میلاد نور مبارک)
اوست
که در انتظار تواست تا پردهی غیبت را بدری و چهرهی دلآرایش را به
مشاهده بنشینی، او غائب نیست؛ از هر حاضری حاضرتر است، این تویی که غائبی،
تو باید حاضر شوی، او منتظر توست.
ای کاش تمام پنجرهها رو به تو باز میشدند.
آنگاه تمام خانهها آفتابی بودند
ای طلوع چشمهایت دیدنی
غنچهی لبخندهایت چیدنی
وقتی طلوع میکنی، نیلوفران سر از سجده بر میدارند
قدم هایت بوسهگاه چشمهایمان ای گل نرگس
جشن میلادت کاش به ضیافت ظهور میپیوست
میلاد نرگس پنهان گرامی باد
عصر انتظار، ولادتت را به جشن گرفته است، ای گل نرگس
چشمان منتظر ما، خیس از اشک شوق میلاد توست، مهدی زهرا
خجسته باد میلاد مولود نجات
طلوع نزدیک است اگر بخواهیم
ظهور تو زیباتر از ظهور همهی زیباییهاست
چشم به راه زیباترین بهاریم
خدایا انتظار چقدر دیر میگذرد
با صد نگاه خسته، صدا میزنیم تو را
بیایید همه منتظر آمدنش شویم
قطعهی گمشدهای از پر پرواز کم است
یازده بار شمردیم، یکی باز کم است
این همه آب که جاری است نه اقیانوس است
عرق شرم زمین است که سرباز کم است.
(اللهم عجل لِولیکَ الفَرَج)
هر روزی که می گذرد، یک روز به ظهور امام زمان نزدیک تر می شویم؛ اما به خود امام زمان چطور؟
سر راهت در انتظارم
برده هجرت صبر و قرارم
جز ظهورت ای گل زهرا
به خدا حاجتی ندارم
بر چهره پر ز نور مهدی صلوات
بر جان و دل صبور مهدی صلوات
تا امر فرج شود مهیا بفرست
بهر فرج و ظهور مهدی صلوات
شد نیمه ی شعبان و جهان گشت جوان
از مقدم پاک آن ولی سبحان
آن پرده نشین کاخ وحدت امروز
بنمود رخ از پرده و گردید عیان
هر کجا سلطان بود، دورش سپاه و لشکر است
پس چرا سلطان خوبان بی سپاه و لشکر است
با خبر باشــید ای چشم انتظاران ظهــــور
بهترین سلطان عالم از همه تنهاتر است
اللهم عجل لولیک الفرج
برای تعجیل در فرجش در این لحظات عزیز (شب) صلوات
خدایا تا به کی هجران مهدی
به دستم حسرت دامان مهدی
الهی هر بلا از حضرتش دور
الهی، من بلا گردان مهدی
آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد
شاید دعای مادرت زهرا بگیرد
آقا بیا تا با ظهور چشم هایت
این چشم های ما کمی تقوا بگیرد
گفته بودم گربیایی مقدمت را گل فشانم *
گل چه قابل مهربانم چشمهایم فرش راهت
بخوان دعای فرج را دعا اثـر دارد
دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد
بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب
که روزگار بسی فتنه زیر سر دارد
بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا
ز پشت پرده ی غیبت به ما نظـر دارد
بخوان دعای فرج را به یاد خیمه ی سبز
که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد
یکی از جمعه ها جان خواهد آمد
به درد عشق، درمان خواهد آمد
غبار از خانه های دل بگیرید
که بر این خانه مهمان خواهد آمد
قطعه ی گمشده ای از پر پرواز کم است
یازده بار شمردیم و یکی باز کم است
به امید روزی که متن اس ام اس ها این باشه: “مهدی آمد، انتظارها هم سرآمد … “
آخرین حجت خدا، فرزند امام حسن عسکری علیه السلام و بانویی از نوادگان شمعون، حواری عیسی مسیح علیه السلام در پانزدهم شعبان چشم به جهان گشود تا رحمت و لطف الهی از چشمه سار وجود او در جهان جاری شود و حضورش بنیان استواری هستی باشد. او به امر خدا و به حکمت حکیمانه اش برای درامان ماندن از آزار دشمنان و نیز به دلیل آنچه ما از آن ناآگاهیم، از نظرها غایب شد تا روزی که شرایط ظهورش حاصل شود، از پس پرده های غیبت بیرون آید و با دم الهی اش، روح تازه ای به کالبد خسته خلقت بدمد، دین خدا را زنده سازد و حکومت الهی را بر سرتاسر جهان برقرار کند. به امید آمدنش دست به دعا برمی داریم و از خدا می خواهیم تا آن روز، ما را از راه او دور نسازد و از معرفت او بی نصیب مگذارد.
انسان، مسافر جاده زمان است و باید که راه سفر را بپیماید. حال اگر راهنما غایب است و دست ما از دامنش کوتاه؛ چاره، نشستن و نرفتن نیست. باید رفت و راه کمال را پیمود، هرچند راه یافتن سخت تر می شود و خطر به بی راهه افتادن بیشتر، ولی نشستن و فروماندن، چاره نیست. باید دوران غیبت را شناخت، معرفت امام را به دست آورد و از وظایف و بایدها و نبایدها آگاه شد. به جای نشستن، باید بیشتر کوشید. بی گمان، آن خورشید غایب از نظر نیز ما را رها نمی کند.
هرگز تلخی و دردناکیِ خار گل ها را در پوست دستت تجربه کرده ای؟ تصور کن که بخواهی خارهای شاخه پر از خار مغیلان را با کشیدن دست بر شاخه جدا کنی و شاخه را صاف کنی. سخت است، ولی چه بسیار سختی ها که ارزش تحمل کردن را دارد. امام صادق علیه السلام ، دین داری در دوران غیبت امام را، به صاف کردن شاخه ای از خار مغیلان با دست تشبیه کرده است و می فرماید: «کدام یک از شما خارهای مغیلان را چنگ زده است؟در هنگام غیبت باید که بندگان خدا از خدا بترسند و دین خود را از دست ندهند».
دین داشتن و بر اصول دینی پایدار ماندن، آسان نیست. آن هم در میان این سیل بنیان کن فتنه ها و هجمه های بی امان فرهنگ های بیگانه. امروز دین داری شهامت می خواهد، جرئت می طلبد، اراده قوی لازم دارد، خودباوری و اعتماد به نفس می خواهد. آن که در عرصه دین و ایمان قدم نهد، کوهی است در برابر این سیلاب فتنه و فریب ها و این دوران باقی است تا به آزمون های آن، پایدارترین ها و ثابت قدم ترین ها بمانند. گویا بناست آدمیان غربال شوند و پاک ترین ها جدا گردند. امام محمد باقر علیه السلام می فرماید: «گشایش و ظهور تحقق نمی پذیرد مگر اینکه آزمایش شوید، باز هم آزمایش شوید و باز هم آزمایش شوید تا پلیدی ها برطرف شود و پاکی ها بماند.» گویی قرار است پاک ترین ها برای بهاری ترین روزهای جهان بمانند.
«خدایا! برادران مرا به من بنما.» پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در جمع یاران چنین دعا می کند و آن گاه در پاسخ آنها که می پرسند: «مگر ما برادران تو نیستیم»، می فرماید:«نه! شما یاران من هستید. برادران من مردمی در آخرالزمان هستند که به من ایمان می آورند با آنکه مرا ندیده اند. ثابت ماندن یکی از آنها بر دین خود، از صاف کردن شاخ پر تیغ با دست و نگاه داشتن پاره ای از آتش در دست دشوارتر است. آنها چراغ های شب تارند که پروردگار آنها را از هر فتنه تیره و تاری نجات می دهد.» به راستی، کدام مقام و لذت است که در برتری با این سعادت برابری کند؟ کاش ما قدر فرصت هامان را بیشتر می دانستیم.
یاران امام موعود را می شناسی؟ هرگز اندیشیده ای که شاید کسی از میان ما هم یکی از یاران آن حضرت باشد؟ هیچ آرزو کرده ای که کاش روزی پیام دعوت آن امام غایب از نظر برای ما هم می آمد و ما را هم از شمار یاران خود می نوشت؟ تحقق این آرزوی شیرین ناممکن نیست. سخت است و تلاش می خواهد، ولی شدنی است. امام صادق علیه السلام می فرماید: «هرکس مشتاق است از یاران قائم ما باشد، باید منتظر ظهور او باشد، پرهیزکاری پیشه کند، دارای اخلاق نیکو باشد و بدین گونه انتظار آن روز را بکشد».
آیا وقتی کشتی در دریای توفانی گرفتار شود و راه ناپدید شود و راهنما غایب باشد، کسی هست که بتوان به او امید بست. فریادرسی هست که ریسمان نجات بیفکند و از هلاکت آدمی جلوگیری کند. امروز کشتی امت اسلامی در شب ظلمانی غیبت، گرفتار امواج فتنه ها و توفان گمراهی هاست. راهنما، غایب است و خطر در کمین. تنها اوست که می تواند از این ورطه رهایی ات بخشد تا در دام گمراهی نیفتی و در گرداب گناه گرفتار نشوی. امام صادق علیه السلام می فرماید: «در چنین زمانی جز آن کس که دعای غریق بخواند، کسی نجات نمی یابد.» پس دلت را صاف کن، او را صدا بزن و دعای غریق را چنان که او فرموده است، بخوان: «یاالله، یا رحمان و یا رحیم، یا مقَلِّب القلوب، ثَبِّت قلبی علی دینِک».
دوران، دوران غیبت است و خورشید وجود امام در پس ابرهای غیبت نهان است. لطفش جاری و نورش ساری است؛ هرچند بسیاری از ما به ندیدنش چنان عادت کرده ایم که گاه یادمان می رود که آسمان هستی را خورشید هست و این ابرهای غیبت، رفتنی اند. در این میان، یکی از مهم ترین و اساسی ترین وظایف شیعیان در عصر غیبت، شناخت امام و به دست آوردن آگاهی و معرفت از آن مقام مقدس است تا آن جا که پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ، مرگ کسی را که امام زمان خویش را نشناسند، مرگ زمان جاهلیت می داند. به یقین، مقصود از این شناخت، شناختی کامل و درست از آن حضرت و از سیره و منش ایشان است، به گونه ای که این شناخت،چون چراغی روشن، راه را بر شبهه ها ببندد و از افتادن در گرداب شک و تردید در امانمان دارد.
امام صادق علیه السلام در بیان نشانه های آخرالزمان و وظیفه شیعیان در برابر آن می فرماید: «آن گاه که حق از میان برود، ستم همه جا را فراگیرد، قرآن از روی هوای نفس توجیه شود؛ فساد آشکار گردد؛ حرف مؤمن پذیرفته نشود؛ کوچک ترها، بزرگ ترها را مسخره کنند؛ امر به معروف بی ارزش شود؛ رباخواری آشکار گردد و رباخوار سرزنش نشود و آن گاه که مردم در ارتکاب گناهان جری شوند و مؤمن جز با قلب خود، قدرت بر نکوهش اعمال زشت ندارد و اوقات نماز سبک شمرده شود و مردم به دنیا روی آورند و خلاصه آن گاه که دیدی حق به کنار نهاده شده است، خود را نگاه دار و نجات از این مهلکه ها را از خدا بخواه و بدان که خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی گرداند».
در انتظارِ آمدن موعود، دل را جامه پاک می پوشانیم و درون را هر روز پاکیزه تر می سازیم. پرهیزکاری، تقوا، دوری از گناه و پرهیز از حرام الهی، وظیفه ای است که آن امام عزیز، منتظرش را بدان امر کرده و راه روشنی است که آن امام غایب از نظر بِدان توصیه فرموده است. آن حضرت در یکی از نامه های خویش به شیخ مفید رحمه الله ، از دانشمندان بزرگ شیعه می نویسد: «تقوا پیشه کنید و به ما اعتماد کنید و چاره این فتنه و آزمون را که به شما روی آورده است، از ما بخواهید.» آن گاه حضرت ادامه می دهد: «هرکس از شما باید به آنچه به وسیله دوستی ما به آن تقرب می جست، عمل کند و از آنچه مقام او را پست می گرداند و مورد رضای ما نیست، دوری کند؛ زیرا خداوند به طور ناگهانی انسان را برمی انگیزاند، آن هم در وقتی که توبه، سودی به حال او ندارد و پشیمانی، او را از کیفر نجات نمی دهد».
منتظریم و غافل از اینکه این انتظار، پا به پای خطاهایمان طولانی تر و سخت تر می شود. از دوری اش اشک می ریزیم و روز آمدنش را که روز نجات انسان و روز امنیت و آزادی و گشایش است، انتظار می کشیم، ولی خود با گناهانمان و دنیاپرستی هامان، تحقق آن وعده شیرین را دورتر می سازیم. کار را بر خود سخت می کنیم و دل مهربان آن عزیز را آزاده می سازیم تا آن جا که خود آن حضرت در نامه ای به یکی از عالمان بزرگ شیعه، شیخ مفید رحمه الله ، کردار ناشایست و گناهانی را که از دوستدارانش سر می زند، یکی از سبب های طولانی شدن غیبت و دوری شیعیان از توفیق دیدار بر می شمارد. پس اگر منتظر واقعی هستیم، باید که راه را بگشاییم و با پرهیزکاری و دوری از آنچه مورد رضای الهی نیست، ظهورش را نزدیک تر سازیم.
گشایش، یعنی رهایی از تاریکی و جهل؛ آزاد شدن روح بلند آدمی از بند جلوه های دنیایی؛ پاره کردن زنجیرهای خواهش های نفسانی و بال و پر دادن به روح برای پرواز تا مرزهای الهی شدن. پاک شدن و الهی شدن نیز یعنی مهیا شدن برای آمدن موعود؛ یعنی انتظار راستین و مگر جز این است که مهیا شدن برای وصال دوست، دل بریدن است از غیر او و دست کشیدن از هر چه غیر از رضای اوست؟
این فرموده امام سجاد علیه السلام است که می فرماید: «انتظار گشایش، خود، بزرگ ترین گشایش و رهایی است.» این بدان معناست که مهیاشدن برای آمدن موعود، یعنی چنان که او دوست می دارد، بودن و این خود نجات دنیا و آخرت است.
روزی که او ظهور کند، همه ما فراخوانده خواهیم شد و او با ندای مهدوی اش فریاد خواهد زد: «ای مردم! ما از خدا و از هر کسی از شما مردم که دعوت ما را بپذیرد و در صف یارانمان درآید، یاری می طلبیم.» همه ما که سال های سال در حسرت یاری جد بزرگوارش، امام حسین علیه السلام اشک ریخته و عزاداری کرده ایم، باز با ندای «هل من ناصر» حجت خدا فراخوانده خواهیم شد. کاش امروز نگاهی به دلمان بیندازیم و ببینیم آیا آن قدر پاک و آسمانی هست که لایق همراهی با حجت خدا باشد و آن قدر آگاه و آشنا هست که در شک و تردید و دودلی نماند؟ نکند بندهای دنیاپرستی پای دلمان را بسته باشد و نتوانیم در یاری حق قدم برداریم؟
همیشه در همه رویدادهای بزرگ تاریخ، بانوانی نقش آفرین بوده اند که حماسه شجاعت و اراده شان، مردانگی آموخته است. در قیام جهانی مهدی موعود علیه السلام نیز آن گاه که دوستداران او از گوشه گوشه جهان گرد آیند، زنانی حماسه ساز، باایمان و نمونه، به یاری اش می شتابند و در این قیام بزرگ سهیم می شوند. امام باقر علیه السلام در این باره فرمود: «313 تن نزد امام موعود می آیند که با آنان پنجاه زن نیز هست و این جماعت در مکه گرد می آیند.» این گروه، نخستین یاران خاص آن حضرت هستند که پس از آنان، دسته دسته مردمانی از زن و مرد، به آن حضرت خواهند پیوست. زهی سعادت آنان که کمال را درمی یابند!
مهربان است و غریب. هرچند غایب است و هنوز رخصت ظهور از خدا نگرفته است، ولی در پسِ پرده های غیبت نیز تاب به خطا رفتن و به هلاک افتادنمان را ندارد. پس برایمان دعا می کند، خدا را می خواند و هدایت ما را از او می خواهد و ما غافل و بی خبر، در حلقه روزمرگی ها و خطاهامان گرفتاریم. گویی هرگز به دل مهربان او نیندیشیده ایم که چه طور از خطاکاری های ما اندوهناک می شود. آن مهربان در نامه ای به یکی از علمای بزرگ شیعه می فرماید: «ما از لغزش هایی که از بعضی دوستداران ما سر می زند، از وقتی که برخی از آنان میل به کارهای ناشایسته ای کرده اند که نیکان گذشته از آنها پرهیز می کردند، آگاهیم. گویا دوستداران ما نمی دانند که ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم. اگر جز این بود، از هر سو گرفتاری به شما روی می آورد و دشمنانتان، شما را از میان می بردند».
کیست که تو را باور نکند؟ به راستی، خدا با آن همه لطف و رحمتش و با آن همه ظرافت در نعمت هایش، چگونه ممکن است نعمت وجود راهنما را به آدمی عطا نکند و او را در راه زندگی، بی راهنما رها کند؟ حال آنکه حضور پرخیر و برکت تو، هم برای حفظ شریعت و دین و در امان ماندن آن از تحریف و تغییر و هم برای حفظ تکوین و آرام گرفتن و سکون زمین لازم است. زمینی که به فرموده امام صادق علیه السلام «اگر بدون امام باقی بماند، اهلش را در خود فرو می برد.»
حضور تو، ضرورتی است تا زمین به تو آرام گیرد و نور هدایتت هرچند از پشت ابرهای غیبت، هادی و راهنمای ما باشد و امر الهی به واسطه وجود تو جریان گیرد و رحمت او از دریچه وجودت جاری شود. پس بتاب ای خورشید امامت و از لطف وجودت، جهان آفرینش را زنده بدار!
او خواهد آمد و به امر الهی و به مدد او، دولت کریمه اش را برقرار خواهد کرد. درست در سخت ترین زمستان های سرد و تاریک خلقت، او بهار را خواهد آورد. این بشارت رسول خداست که می فرماید: «شما را به مهدی بشارت باد! مردی از قریش، از بین امت من، در زمانی که مردم با هم به مخالفت و ستیز برخیزند و زلزله ها روی دهد، او زمین را از عدالت و برابری پر می سازد، چنان که از جور و ستم پر شده باشد. آسمانیان و ساکنان زمین از او خشنود می شوند. او مال را به درستی و برابری بین مردم تقسیم می کند و دل های امت محمد را از بی نیازی می آکند و عدالت او همگان را در بر می گیرد.» در آن روزهای بهاری، طلوع خورشید حال و هوای دیگری خواهد داشت. پس عاجزانه خدا را به رحمتش می خوانیم که «اللهم عَجِّل فی فرج مولانا صاحب الزمان».
تو را ندیدن سخت است و از آن سخت تر، تو را فراموش کردن.
مردم میان دو انتظار، اختیار دارند: انتظار وعده های دروغ و انتظار موعود.
هرکه امروز تو را فریاد نزند، فردا باید که سنگستان هجر را تیشه بردارد و فرهاد باشد.
بعدِ عمری انتظار، فردا که تو بیایی، خجلت دست های خالی ام را کجا ببرم؟
در ناله و گلایه گاه آن قدر فریاد می زنم که صدای مهربانی تو به گوشم نمی رسد.
در زمستان سرد و یخ زده غیبتت، جوانه امید به یاد تو زنده مانده است. کجاست پرتوهای گرم خورشید وجودت که مرا برویاند؟
کتاب مهدی موعود، ترجمه جلد سیزدهم بحارالانوار از علامه مجلسی است که به توصیه آیت الله بروجردی و به قلم روان علی دوانی ترجمه شده است. این کتاب، مجموعه ای پرمحتوا و ارزشمند از تعداد بسیاری از احادیث مربوط به آن حضرت است. مترجم در پاورقی ها، اطلاعات بسیاری درباره مسائل روز و شبهه ها آورده است.
سیمای حضرت مهدی(عج) در قرآن نوشته علامه سیدهاشم حسینی بحرانی و ترجمه سیدمهدی حائری قزوینی است. در این کتابِ 450 صفحه ای، آیاتی از قرآن که تفسیر آن به حضرت مهدی(عج) برمی گردد، معرفی و در تفسیر آن، از روایات پیشوایان معصوم علیهم السلام بهره گرفته شده است.
امام مهدی(عج) نوشته رسول رضوی، کاری است از مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه. در این کتاب، افزون بر اطلاعات مربوط به آن حضرت، به بسیاری از شبهه ها و اشکال های مربوط به این موضوع هم اشاره و پاسخ داده شده است.
دادگستر جهان از آیت الله ابراهیم امینی، مجموعه پرسش و پاسخ هایی است درباره موضوع مهدویت که در انتشارات شفق به چاپ رسیده است.
امامت و مهدویت نوشته آیت الله العظمی صافی گلپایگانی، کتابی است ساده، روان و قابل استفاده که جلد سوم آن درباره موضوع مهدویت است. این کتاب در مؤسسه انتشارات حضرت معصومه علیهاالسلام چاپ شده است.