انتظارفرج

باسلام ازاینکه به وبلاگ خودسرزدین متشکرم ازشما خواهشمندم که نظرات خودتون رومنعکس کنید

انتظارفرج

باسلام ازاینکه به وبلاگ خودسرزدین متشکرم ازشما خواهشمندم که نظرات خودتون رومنعکس کنید

حضرت امام مهدی ارواحنا له الفداء





img/daneshnameh_up/4/4c/mahdi.gif


زمان و مکان ولادت

زمان و مکان تولد:
حضرت مهدی علیه السلام فرزند امام حسن عسگری علیه السلام و نرجس خاتون در طلوع فجر روز جمعه نیمه شعبان سال 255ه . ق در شهر سامراء دیده به جهان گشود. سالروز ولادت آن امام از فضیلتی بسیار برخوردار است .

مادر امام

مادر حضرت مهدی علیه السلام، دختر یشوعا فرزند قیصر روم بود؛ نام اصلی آن بانو ملیکه است که پس از ازدواج با امام حسن عسگری علیه السلام به نام‌های دیگری مشهور شد؛ مشهورترین آنها عبارتند از نرجس، ریحانه، صقیل، سوسن و حکیمه، که در این میان« نرجس» از همه مشهورتر است.

در برخی از احادیث از نرجس خاتون با عنوان بهترین کنیزان یاد شده است. وی شدیدا مورد علاقه‌ی جدش، قیصر روم، بود. در دوران کودکی، زیر نظر اساتید و معلمان خبره، آداب و رسوم اقوام گوناگون و از جمله زبان عربی را آموخت؛ به‌گونه‌ای که بر این زبان تسلط کامل یافت.

به‌هم خوردن مراسم ازدواج نرجس

سیزده ساله بود که جدش ـ قیصر روم ـ مراسم بسیار مجلل و باشکوهی ترتیب داد، تا او را به عقد برادرزاده اش در آورد؛ ولی بر اثر حادثه‌ای شگفت‌آور، تخت برادر زاده‌اش سرنگون شد و او در دم جان سپرد. پس از او بار دیگر مراسم مشابهی ترتیب یافت تا ملیکه به عقد ازدواج برادرزاده دیگر قیصر در آید، ولی او نیز به سرنوشت برادر خود دچار شد.

در همان شب، ملیکه در عالم رویا توسط رسول گرامی اسلام به عقد ازدواج امام حسن عسگری علیه السلام درآمد. از آن پس عشق و علاقه به امام حسن عسگری آن‌چنان در قلب ملیکه جای گرفت که او را از غذا و خوراک بازداشت. روز به روز حالش به ضعف و وخامت گرایید به‌طوری که پزشکان از بهبودی‌اش قطع امید کردند. ملیکه همچنان در آتش فراق و جدایی امام حسن عسگری می‌سوخت تا اینکه شبی در عالم رویا به دست مبارک حضرت زهرا مسلمان گردید و از آن پس شبی نگذشت مگر اینکه امام حسن عسگری را درخواب زیارت می‌کرد.

img/daneshnameh_up/7/77/mahdi4.jpg


سرانجام بر اساس دستور امام حسن عسگری به صورت ناشناس به جمع اسرای روم پیوست و از سوی امام هادی توسط بشر بن سلیمان خریداری شد و به سامرا منتقل گردید. امام هادی، نرجس خاتون را به خواهرش حکیمه واگذار کرد تا احکام دینی را به او آموزش دهد.

در اواخر عمر شریف امام هادی، امام حسن عسگری با نرجس ازدواج کرد و در سال 255 یا 256 حضرت امام مهدی متولد گردید. نرجس خاتون پس از ولادت آن حضرت، به دلیل حمله جعفر کذّاب به خانه امام حسن عسگری، از خدا خواست پس از شوهرش زنده نباشد و به همین جهت در حدود سال های 256 تا 260 دارفانی را وداع گفت.

ازدواج نرجس خاتون با امام عسکری علیه السلام

نرجس خاتون در خانه حکیمه، دختر امام جواد علیه السلام، به‌سر می‌برد تا اینکه روزی امام حسن عسگری به خانه عمه خود رفت و نرجس خاتون توجه امام را به خود جلب کرد.

حکیمه به امام حسن عرض کرد اگر تمایل دارد، نرجس را به ازدواجش در بیاورد. امام پاسخ فرمود: « از این در شگفتم که به زودی فرزند بزرگواری از او متولد خواهد شد که خداوند به‌وسیله او زمین را از عدل و داد پر می‌کند، همان‌گونه که از جور و ستم پر شده است.» حکیمه پرسید: « آیا نرجس را به حضورتان روانه کنم؟» و امام آن را مشروط به اجازه پدرش کرد.

حکیمه در همان لحظه برای کسب اجازه ازدواج امام حسن و نرجس خاتون به حضور برادرش امام هادی شرفیاب شد، ولی پیش از آنکه سخنی بر زبان بیاورد، امام علیه السلام فرمود: «نرجس را نزد فرزندم ابومحمد بفرست.»

مراسم ازدواج امام حسن عسکری و نرجس خاتون را در خانه حکیمه برگزار شد و آنها پس از چند روز به خانه امام هادی رفتند.

مخفی بودن حمل

دوران بارداری نرجس خاتون همانند بارداری مادر موسی علیه السلام مخفی بود و کسی از آن آگاهی نداشت، چرا که دشمنان مترصد بودند آن حضرت را به قتل برسانند.
img/daneshnameh_up/7/79/mahdi9.jpg

کیفیت ولادت

شب پانزدهم شعبان سال 255 هجری قمری، حکیمه به خانه امام حسن عسکری علیه‌السلام رفته بود. نزدیک غروب آفتاب تصمیم گرفت برگردد که امام حسن به او فرمود شب را در همان جا بماند چرا که قرار است مهدی علیه السلام متولد گردد.

حکیمه و نرجس خاتون آن شب با هم نماز خواندند، افطار کردند و آنگاه به رختخواب رفتند. پس از مدتی، حکیمه برای ادای نماز شب آماده شد ولی اثری از وضع حمل در نرجس خاتون مشاهده نکرد. سپس نرجس نیز از خواب بیدار شد و مشغول نماز شب گردید.

حکیمه همچنان در اضطراب به‌سر می برد و منتظر وعده خدا بود. کم‌کم نزدیک بود که شک و تردید او را فرا گیرد، که امام حسن عسکری او را باز داشت. نرجس خاتون در نماز وتر بود که حالش دگرگون شد. حکیمه می‌گوید: « در این حال پرده‌ای میان من و او مانع شد که دیگر نرجس را ندیدم. طولی نکشید که حجاب برطرف گردید و نرجس خاتون را دیدم که نوری از او می درخشید. آن نور به‌قدری شدید بود که جایی را نمی‌توانستم ببینم.

در آن حال کودکی را دیدم که صورت و زانوهایش را بر زمین نهاده، دو انگشت سبابه را به سوی آسمان بلند کرده و سخن می گوید: « شهادت می‌دهم که هیچ معبودی جز خدای یگانه نیست، تنهاست و شریکی ندارد؛ و شهادت می‌دهم که جدم رسول صلی الله علیه و آله و سلم خداست و پدرم امیر مومنان است.» آنگاه یکایک امامان را نام برد تا به نام خودش رسید. پس فرمود:« خدایا وعده‌ات را درباره من به انجام رسان. کار مرا به پایان برسان. گام‌هایم را محکم گردان و زمین را به وسیله من از عدل وداد پر کن.»

آداب پس از ولادت

امام حسن عسکری برای فرزندش گوسفندان زیادی عقیقه کرد و شیعیان را اطعام نمود.

مخفی نگه‌داشتن ولادت حضرت مهدی «علیه السلام) از همان آغاز رعایت می‌شد و جز شیعیان خاص و افراد معدودی از ولادت او باخبر نمی‌شدند؛ چرا که در صورت آگاهی دشمنان از ولادت آن حضرت، آنها درصدد کشتن او بر می‌آمدند.

اسامی

امام زمان علیه‌السلام نام‌های گوناگونی دارد که بسیاری از آنها لقب‌هایی است که از جهت خصوصیات و صفات مختلف، به او داده‌اند.

حضرت مهدی (علیه السلام) از آغاز ولادت دشمنان فراوانی داشت که همواره در پی یافتن و کشتن آن حضرت بودند. به همین جهت آن حضرت پیوسته در اختفا و غیبت به‌سر می‌برده و در احادیث پیشوایان معصوم علیهم السلام و در میان شیعیان، از نام اصلی آن حضرت، کمتر استفاده می‌شده است.
برخی از نام‌های آن امام عبارتند از:

محمد: نام اصلی امام زمان محمد است. در بسیاری از احادیث، آن حضرت همنام و هم‌کنیه رسول بزرگوار اسلام معرفی گردیده است. با این حال در تعدادی از احادیث، بردن این نام ممنوع شمرده شده است و حتی در پاره‌ای از احادیث، کسی که آن حضرت را به این نام یاد کند، کافر و ملعون دانسته شده است. دلیل این حکم از سوی پیشوایان معصوم علیه السلام، مسایل امنیتی و حفظ جان آن حضرت از دست دشمنانش بیان شده است.

مهدی: مهدی در لغت به معنی هدایت‌شده و راه‌یافته است. دلیل نامیده‌شدن امام زمان علیه السلام به مهدی راهنمایی و هدایت‌یافتگی به امور مخفی و پنهان بیان شده است.

3- قائم: از آنجا که حضرت مهدی به‌حق قیام می‌کند و حق را بر پا می‌دارد، در احادیث پیشوایان معصوم قائم به حق نامیده شده است.
img/daneshnameh_up/c/cc/bg.jpg
منتظر: منتظر به معنای کسی که در انتظارش به‌سر می‌برند. از آنجا که حضرت مهدی برای مدت بسیار طولانی در غیبت به‌سر می‌برد و در این مدت شیعیان مخلص، منتظر او هستند تا با ظهور خود جهان را از عدل وداد پرکند، آن حضرت منتظر نامیده شده است.

5- احمد

6- محمود

مومل «آرزو داشته شده)

8- خلف

9- الحجه من آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم

10ـ منصور

11- عبدالله

12ـ خلف صالح

13- صاحب الزمان

14ـ خلیفه الله

15ـ بقیه الله.

حضرت مهدی علیه السلام کنیه‌هایی نیز دارند که عبارتند از : ابوالقاسم، ابوعبدالله و ابوجعفر.

دوران کودکی

چنانچه گفته شد، حضرت مهدی علیه السلام از همان آغاز ولادت و دوران کودکی ـ بلکه پیش از ولادت ـ در خفا به‌سر می‌برد و جز تعداد کمی از شیعیان و یاران خاص پدرش، کسی موفق به دیدار و ملاقات با او نمی‌شد. از این‌‌رو از حوادث دوران کودکی آن حضرت اطلاعات زیادی در دست نیست.

در اینجا به برخی از حوادث دوران کودکی امام اشاره می کنیم:

حضرت مهدی علیه السلام در روز اول ولادت: حکیمه در موارد متعدد به دیدار و زیارت امام می‌رفت. او در همان روز نخست ولادت امام برای عرض تبریک به خانه‌ی برادرزاده اش امام حسن عسکری رفت؛ ولی با کمال تعجب، حضرت مهدی را در جای خودش ندید.

وقتی از امام حسن عسکری پرسید، آن حضرت فرمود:« او را به کسی سپردیم که مادر موسی فرزندش را به او سپرد.»

روز سوم ولادت: حکیمه روز سوم ولادت حضرت مهدی نیز برای دیدار امام به آنجا رفت. در این دیدار، حضرت مهدی علیه السلام را در آغوش گرفت و بوسید. امام حسن عسکری از حکیمه خواست فرزندش را نزد او ببرد.

هنگامی که حکیمه، حضرت مهدی علیه السلام را به پدر داد، امام حسن فرمود: « فرزندم سخن بگو!» و حضرت مهدی لب به سخن گشود و گفت: « اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین و نمکن لهم الارض و نری فی الارض و نری فرعون و هامان و جنود هما منهم ما کانوا یحذرون»؛ « پناه می برم به خدا از شیطان رانده‌شده، به نام خداوند بخشایشگر مهربان. و ما اراده کردیم بر کسانی که در زمین ضعیف شده‌اند، منت گذاریم و آنان را پیشوایان قرار دهیم و وارثان (زمین) قرار دهیم و آنان را در زمین قدرت دهیم و به فرعون و هامان و سپاهیانشان از سوی آنان چیزی نشان دهیم که آنها را به ترس وا دارد»

سپس بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و حضرت علی علیه السلام و همه امامان درود فرستاد تا به نام پدرش رسید و پس از ذکر نام پدرش ساکت شد.

همچنین در روز سوم ولادت حضرت مهدی، پدرش اصحاب خود را جمع کرد، حضرت مهدی را به آنها نشان داد وفرمود: « پس از من این کودک، امام شما و جانشین من است. او همان کسی است که گردن‌ها در انتظارش کشیده می‌شود و آنگاه که ظلم و جور پر شود، قیام می‌کند و دنیا را از عدل وداد پر می‌نماید. »

روز هفتم ولادت نیز حکیمه به دیدار آن امام رفت و ماجرای این دیدار شبیه دیدار روز سوم است.

روز دهم ولادت: در این روز خادمی به نام نسیم، در حضور حضرت مهدی عطسه کرد.

امام به سخن درآمد و فرمود: « خداوند تو را رحمت کند. (یرحمک الله.)» نسیم از این سخن خوشحال شد. آنگاه امام فرمود: « به تو بشارت می‌دهم که عطسه، سه روز ایمنی از مرگ را در پی دارد.»

چهل روزگی: حکیمه می‌گوید: « چهل روز پس از تولد حضرت مهدی علیه السلام به خانه امام حسن عسکری رفتم. مولایم امام زمان را مشاهده کردم که در خانه راه می رود و کسی را ندیدم که فصیح‌تر از او سخن بگوید.»


حکیمه گوید: « پس از آن از ابومحمد علیه السلام سراغ امام زمان را می گرفتم و او در پاسخ می فرمود: « او را به کسی سپردیم که مادر موسی علیه السلام فرزندش را به او سپرد»

ویژگی های آن حضرت

امام زمان دارای ویژگیهایی است که از یک جهت به همه انبیاء و اولیاء شباهت دارد ولی از جهت دیگر با تمام آنان تفاوت دارد.

قیام آن حضرت

قیام آن حضرت که آرزوی تمام شیعیان و مظلومان تمام جهان است دارای ویژگیهایی است که در روایات ائمه معصومین به آنها اشاراتی شده است و همچنین در قبال آن حضرت و قیام جهانی وی وظایفی برای شیعیان و موالیان حضرت آورده شده است.

میلاد منجی عالم بشریت مبارکباد

ختم 14 صلوات به نیت سلامتی و خشنودی امام زمان (عج) و تعجیل در ظهور ایشان 

                                 

شرحى پیرامون دعاى امام عصر (عج)

پوستر امام زمان علیه السلام

از ناحیه مقدّسه امام عصر، حضرت مهدى (عج) دعاهاى مختلفى نقل شده که یکى از دعاهاى معروف آن، دعایى است که با فراز: «اللّهم ارزقنا توفیق الطّاعة» آغاز مى‏گردد، این دعا از محتوایى بسیار عمیق و عالى برخوردار است که گویى درس‏هاى فرهنگى و اخلاقى بسیار مفیدى است که آن بزرگوار در لباس دعا، به پیروانش و به همه حق پرستان آموخته است، درس‏هاى سازنده و آموزنده در بیست و شش فراز، که در حقیقت 26 درس مهم براى انسان‏هایى است که در میان خصال اخلاقى، هر فرازى از آنها مناسب حال آنها با صفات مخصوص به خود است.

این دعا را که در مفاتیح الجنان محدّث قمى(ره) ذکر شده، علما و محدثین بزرگ و مورد اعتمادى از پیشینیان نقل نموده‏اند از جمله آنها: 1ـ محدّث و عالم برجسته قرن نهم هجرى قمرى شیخ تقى الدین کفعمى صاحب کتاب المصباح، و کتاب بلدالامین است.4 2ـ و نیز عالم و محدث بزرگ سید بن طاووس (م664 هـ.ق) این دعا را در کتاب مهج الدعوات نقل نموده است، و هر دو نفر از این دو محقق بزرگ، این دعا را نسبت به امام عصر حضرت مهدى(عج) داده، و از ناحیه مقدسه آن بزرگوار نقل نموده‏اند، و سپس علماى متأخّر مانند علّامه مجلسى در زادالمعاد، و محدّث قمى در مفاتیح، و محقق کاشانى در مصابیح الجنان، این دعا را از دو عالم نامبرده نقل نموده‏اند.

 

دو نکته پیرامون رزق و توفیق

جالب این که در آغاز این دعا، سخن از «رزق و روزى و توفیق» به میان آمده این گونه که مى‏گوییم: «اللّهم ارزقنا توفیق الطّاعة»؛ خدایا! توفیق اطاعت را رزق و روزى ما گردان.» که بیان گر آن است که خصال نیک، و ارزش‏ها از روزى‏هاى معنوى است که همچون رزق و روزى مادى، همواره مورد نیاز است، همان گونه که اگر رزق مادى به انسان نرسد، او قحطى زده شده و در پرتگاه نابودى قرار مى‏گیرد، نرسیدن به رزق معنوى نیز باعث سقوط و هلاکت است، و همان گونه که رزق و روزى مادى، هر روزه و در همه اوقات باید به انسان برسد تا او ادامه حیات بدهد، رزق و روزى معنوى نیز باید همیشگى باشد تا موجب ادامه حیات معنوى گردد.

به عبارت روشن‏تر، رزق و روزى به معنى عطا و بخشش مستمر و بهره‏اى از خیر و برکت الهى به طور مداوم است که هم شامل غذاى جسم و خوراک روزانه و هرگونه روزى مادى مانند لباس و خانه و مرکب و باغ و...مى‏شود، شامل روزى‏هاى معنوى مانند ارزش‏ها و صفات نیک نیز مى‏شود.

و معنى وسیعى دارد، بلکه رزق و روزى اصلى همین روزى معنوى است، و در دعاها تعبیر به رزق در مورد روزى‏هاى معنوى بسیار به کار رفته است، و در قرآن نیز، رزق به معنى عام و جامع است، و شامل امور مادى و معنوى خواهد شد، مثلاً در قرآن مى‏خوانیم: «فالّذین آمنوا و عملوا الصّالحات لهم مغفرةٌ و رزقٌ کریمٌ؛5 آنها که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، آمرزش و روزى ارزشمندى براى آنها است.» با توجه به این که واژه کریم به معنى هر موجود شریف و پر ارزش است، بنابراین رزق کریم، شامل هر روزى ارزشمند از مادى و معنوى مى‏شود، و داراى مفهوم و معنى گسترده‏اى است که فراگیرنده هرگونه نعمت‏هاى عالى از مادى و معنوى است، چنان که راغب لغت شناس معروف قرآن، رزق کریم را، شامل عموم روزى‏هاى شایسته از مادى و معنوى گرفته است.6

و در میان ده‏ها بلکه صدها دعا که از پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امامان معصوم (علیه‌السلام) نقل شده، واژه رزق در مورد امور معنوى به کار رفته است، به عنوان نمونه نظر شما را به چند مورد جلب مى‏کنیم:

در فرازى از یکى از دعاهاى امام سجاد(علیه‌السلام) آمده: «اللّهمّ ارزقنى صلة قرابتى...؛7 خدایا رابطه نیک با خویشاوندانم، و حج قبول شده، و عمل نیک مورد پسندت را به من روزى گردان.» و در دعاى دیگر آن حضرت آمده: «خدایا! قلب خاشع و خاضع و هراسانى از خوف خدا، و بدن صابر، و زبان ذاکر و حمد کننده، و یقین راستین، و روزى گسترده و علم مفید به من روزى گردان.»8

از ناحیه مقدّسه امام عصر، حضرت مهدى (عج) دعاهاى مختلفى نقل شده که یکى از دعاهاى معروف آن، دعایى است که با فراز: «اللّهم ارزقنا توفیق الطّاعة» آغاز مى‏گردد، این دعا از محتوایى بسیار عمیق و عالى برخوردار است که گویى درس‏هاى فرهنگى و اخلاقى بسیار مفیدى است که آن بزرگوار در لباس دعا، به پیروانش و به همه حق پرستان آموخته است

و در فراز دیگر آمده: «اللّهم ارزقنى قلباً تقیّاً نقیّاً؛9 خدایا! دل پاک و پاکیزه به من روزى کن.»

روایت شده روزى یکى از اصحاب بسیار نیک پیامبر(صلی الله علیه و آله) به نام حارثة بن سراقه به پیامبر(صلی الله علیه و آله) عرض کرد: از خدا بخواه مقام شهادت را نصیبم گرداند، پیامبر(صلی الله علیه و آله) چنین دعا کرد: «اللّهم ارزق حارثة الشّهادة؛ خداوندا! مقام شهادت را به حارثه روزى گردان.» طولى نکشید که جنگ احد رخ داد، او در این نبرد به شهادت رسید.10

امام زمان

نتیجه این که رزق و روزى معنى گسترده‏اى دارد و شامل مواهب معنوى نیز مى‏شود، بنابراین اگر ما خدا را با عنوان یا رزّاق، و یا رازق خواندیم، روزى‏هاى معنوى را نیز در نظر بگیریم، بلکه بیشتر به این نوع روزى‏ها توجه کنیم. چرا که غذاى روح، بسیار مهم‏تر از غذاى جسم است. و از امیرمؤمنان على (علیه‌السلام) روایت شده فرمود: «در شگفتم از کسانى که در مورد غذاى جسم اهتمام مى‏ورزند و از آن پرهیز مى‏کنند که زیانبخش نباشد ولى در مورد کیفر غذاى زیانبخش روح یعنى گناهان، که آتش دورخ است، بى توجه و غافل هستند.»11 این تعبیرات بیانگر روزى‏هاى معنوى است که ما باید به آن توجه عمیق داشته باشیم.

و در مورد توفیق ـ که در آغاز دعاى مذکور آمده ـ نیز باید توجه داشت که عامل اصلى، و کلید گشاینده همه ارزش‏ها و ترک گناهان است، توضیح این که واژه توفیق از ماده وفاق و توافق است و منظور از آن این است که کارهاى انسان، موافق فرمان خدا و بر وفق مراد، و هماهنگ با اهداف و مقصود، سهل و آسان گردد، و اسباب کار، فراهم شود و به اصطلاح مقتضى موجود، و هرگونه مانع، مفقود باشد تا انسان با اشتیاق و با کمال راحتى و روانى، به انجام کار همّت نماید.

به عبارت روشن‏تر توفیق، یارى و عنایت خاص الهى است که به بندگان شایسته‏اش مى‏دهد، در مقابل خذلان، که به معنى آن است که خدا او را به خودش واگذارد. خداوند در قرآن مى‏فرماید: «ان ینصرکم اللّه فلا غالب لکم و ان یخذلکم فمن ذاالّذى ینصرکم من بعده...؛12 اگر خداوند شما را یارى کند، هیچ کس بر شما پیروز نخواهد شد، و اگر دست از یارى شما بردارد، کیست که بعد از او شما را یارى کند؟ و مؤمنان باید تنها بر خدا توکّل کنند.»

البته باید توجه داشت که یارى و عنایت الهى به بنده‏اش، بستگى به آمادگى و لیاقت بنده دارد، او باید با شناسایى عوامل و زمینه سازى در این راستا به استقبال توفیق الهى برود، و گرنه در وادى خذلان الهى سقوط مى‏کند، چنان که گفته‏اند:

 

باران که در لطافت طبعش خلاف نیست             در باغ لاله روید و در شور زار خس

در بــاغ لاله رویـــد و در شــورزار خـــس             در باغ لاله روید و در شور زار خس

 

با توجه به این که امیرمؤمنان على(علیه‌السلام) در گفتار گوناگونى فرمود: «توفیق عنایت الهى است، توفیق نخستین نعمت است، توفیق سرلوحه سعادت و رستگارى، و سر سلسله اصلاح و برترین عمل است، و هیچ رهبر و راهنمایى برتر از توفیق نیست و هیچ نعمتى ارجمندتر از نعمت توفیق نیست.»13

امام صادق(علیه‌السلام) در معنى توفیق فرمود: «هرگاه بنده‏اى فرمان خداوند را بجا آورد، کار او موافق و هماهنگ با فرمان خدا است، و چنین بنده‏اى به عنوان بنده موفّق نامیده مى‏شود، و هرگاه بنده‏اى اراده گناه کند، ولى یارى خداوند بین او و گناه جدایى بیندازد، و در نتیجه او از گناه پرهیز کند، چنین بنده‏اى به توفیق الهى نایل شده است و اگر خداوند بین او و گناه مانع نشود، نشانه آن است که او را به خودش واگذارده و در نتیجه او را از توفیق محروم ساخته است.»14

امیر مؤمنان على(علیه‌السلام) در سرآغاز فرازى از خطبه‏اش مى‏فرماید: «نحمده على ما وفّق له من الطّاعة، وزاد عنه عن المعصیة؛ خداى را سپاس گوییم که ما را توفیق اطاعتش و ترک گناهانش بخشیده است.»

بنابراین توفیق، با ارزشت‏ترین موهبت الهى است، و به اصطلاح رفیقى است که به هر کس ندهندش، چنان که پر زیباى طاووس را به کرکس نخواهند داد، نتیجه این که اگر بخواهیم به سعادت همه جانبه برسیم و براى انجام وظیفه آماده

امام زمان

 شویم، و خشنودى و یارى الهى را کسب کنیم باید به ایجاد عوامل توفیق همّت کنیم، عواملى مانند: سلامتى روح و جسم، وراثت نیک، محیط سالم، غذاى پاک، همنشین شایسته، اعتماد به نفس، توکل به خدا، اراده نیرومند، ریاضت و زحمت، صبر و حوصله، برقرار نمودن رابطه تنگاتنگ با خدا و به طور کلى دین مدارى، و نیز باید از عوامل ضد توفیق پرهیز کنیم. که همان عوامل ضد عوامل مثبت است، که همچون آفتى ویرانگر موجب نابودى توفیقات خواهد شد.

مسأله توفیق به قدرى مهم است که در بسیارى از گفتار و دعاهاى پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان معصوم(علیه‌السلام) آمده، بلکه در بسیارى از آنها در سرلوحه نیایش آنها قرار گرفته است. به عنوان نمونه نظر شما را به چند فراز جلب مى‏کنیم:

1ـ امیر مؤمنان على(علیه‌السلام) در سرآغاز فرازى از خطبه‏اش مى‏فرماید: «نحمده على ما وفّق له من الطّاعة، وزاد عنه عن المعصیة؛15 خداى را سپاس گوییم که ما را توفیق اطاعتش و ترک گناهانش بخشیده است.»

2ـ امام سجاد(علیه‌السلام) در فرازى از دعایش به خدا عرض مى‏کند: «و وفّقنى للّتى هى ازکى؛16 خدایا مرا به آنچه که پاک‏ترین است موفق کن.» و در فراز دیگر عرض مى‏کند: «خدایا! در ماه رمضان مرا براى درک شب قدر توفیق بده، به گونه‏اى که در صف محبوب‏ترین و پسندیده‏ترین بندگان درگاهت قرار گیرم.»17

3ـ و در قسمت آخر عهدنامه مالک اشتر، حضرت على(علیه‌السلام) آن را با این فراز به پایان مى‏رساند: «و از خدا مى‏خواهم که با رحمت گسترده و نیروى بى کران که در برآوردن هر حاجتى دارد، مرا و تو را در هرچه رضاى او است توفیق دهد.»18

و در نامه به قثم بن عباس مى‏نویسد: «وفّقنا الله و ایّاکم لمحابّة؛19 خداوند ما و شما را بر آنچه دوست دارد موفّق کند.»

نتیجه این که توفیق از امور بسیار پراهمیتى است که همواره مورد نظر پیامبران و امامان و اولیاء خدا بوده، و مانیز براى تحصیل امتیازات عالى انسانى، باید با مرکب توفیق به پیش رویم، و از به دست آوردن آن در همه ابعاد، با ایجاد زمینه هایش غافل نمانیم، که سنگ زیرین کاخ ترقى و تعالى است، چنان که امام على (علیه‌السلام) فرمود: «لاینفع اجتهادٌ بغیر توفیقٍ؛ هیچ کوششى بدون توفیق به ثمر نمى‏رسد.»20 و نیز فرمود: «مشتاقانه به استقبال توفیق روانه شوید که توفیق اُسّ وثیق (اساس مطمئن) است.»21

 

تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان


1. نامه اخلاقى عرفانى امام خمینى (که به نوه‏اش آقاى سید على خمینى اهدا شده) مجموعه آثار، شماره یک، نشر کنگره اندیشه‏هاى اخلاقى ـ عرفانى امام خمینى، ص 168.

2. محدث نورى، مستدرک الوسائل، ج 5، ص 167؛ بحار، ج 93، ص 300.

3. شیخ تقى الدین کفعمى، مصباح کفعمى، ص 305 ؛ سید بن طاووس مهج الدّعوات، ص 294.

4. محدث قمى، الکنى و الالقاب، ج 3، ص 116؛ فوائد الرضویه، ص 7 و 8.

5. سوره حج، آیه 50.

6. مفردات راغب، ج 14، ص 135، و ج 18، ص 16.

7. بحارالانوار، ج 98، ص 247.

8. همان، ج 95، ص 258.

9. همان، ج 97، ص 89، براى اطلاع بیشتر به این موارد به المعجم المفهرس بحار الانوار، ج 12، ص 8436 تا 8438 مراجعه گردد.

10. شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید، ج 3، ص 507.

11. بحارالانوار، ج 78، ص 41.

12. سوره آل عمران، ص 160.

13. غررالحکم، میزان الحکمة، ج 10، ص 590 و 591.

14. توحید صدوق، ص 242.

15. نهج البلاغه بنیاد، خطبه 185، صبحى صالح، خطبه 194.

16. صحیفه سجادیه، دعاى 20.

17. بحارالانوار، ج 98، ص 102.

18. نهج البلاغه، نامه 53.

19. همان، نامه 67.

20. غررالحکم.

21. همان.

ظهور نزدیک است

ظهور المهدی علیه السلام

آنچه در این مطلب مورد توجه است، باور نزدیک بودن تحقق وعده ظهور مهدى موعود (عج)، در بین اکثریت شیعیان و محبین خاندان عترت (علیهم السلام) است. شواهد و مستندات قابل توجه دلالت بر این امر دارند که این مسئله از حد یک آرزو و امید صرف فراتر رفته و به لطف ذات احدى در حال فرا رسیدن و محقق شدن است. ان‏شاءاللّه‏.

به نظر مى‏رسد براى اثبات این مدعا ذکر نکاتى که در زیر مى‏آید کفایت کند:

 

سخنرانى‏ آیة‏الله‏ ناصرى در مدینة‏النبى

اول، آیة‏الله‏ ناصرى در سخنرانى‏اى در مدینة‏النبى که در رجب سال گذشته صورت گرفته مطالبى را در زمینه بشارت به نزدیکى ظهور حضرت بقیة‏الله‏ الاعظم (عج) بیان کرده‏اند.

ایشان در این سخنرانى ابتدا مطلبى را به نقل از حضرت آیة‏الله‏ العظمى بهجت بیان مى‏کند و سپس خطاب به مخاطبان مى‏گوید: خدا مى‏داند زمان ظهور نزدیک است.2

دوم، حضرت آیة‏الله‏ العظمى مکارم شیرازى فرموده‏اند:

همانطور که براى حضرت مهدى (عج) یک غیبت صغرا و یک غیبت کبرا است؛ یعنى درست مانند آفتاب [که] وقتى مى‏خواهد پنهان شود ابتدا قرص خورشید پشت افق پنهان مى‏شود ولى هوا نیمه روشن است و کم‏کم این روشنایى برچیده و تاریک مى‏شود، براى ظهورش هم یک ظهور کبرا و یک ظهور صغرا است؛ مانند موقعى که آفتاب مى‏خواهد طلوع کند قرص خورشید هنوز پیدا نشده اما هوا نیمه روشن است و بعد خورشید دیده مى‏شود. مرحله غیبت ایشان در دو مرحله واقع شده است و ظهور ایشان هم ظهور صغرا و هم ظهور کبرا دارد. در ظهور صغرا توجه مردم به امام زمان(عج) زیاد مى‏شود و همه جا صحبت از امام زمان (عج) است و جلسات امام زمان (عج) پر شور مى‏شود و بحثهاى امام زمان(عج) همه جا را مى‏گیرد. وضع طورى مى‏شود که مردم تشنه و آماده مى‏شوند. ما تصور مى‏کنیم که در این عصر و زمان؛ ما ان‏شاءاللّه‏ در بین‏الطوعین ظهور حضرت مهدى (عج) قرار داریم. من فراموش نمى‏کنم پنجاه سال قبل مؤسساتى که به نام حضرت مهدى(عج) بود خیلى کم بود و کتابهایى که درباره حضرت مهدى (عج) نوشته شده بود به اندازه امروز نبود و سخن از امام مهدى (عج) به این گستردگى نبود، اگر کسى چهل یا پنجاه سال قبل مسجد جمکران مى‏رفت در بهترین شبها ده یا بیست نفر بودند اما الان صدها نفر در بعضى از شبهاى حساس هستند. ما به سوى طلوع کبرا پیش مى‏رویم.3

مرحله غیبت ایشان در دو مرحله واقع شده است و ظهور ایشان هم ظهور صغرا و هم ظهور کبرا دارد. در ظهور صغرا توجه مردم به امام زمان(عج) زیاد مى‏شود و همه جا صحبت از امام زمان (عج) است و جلسات امام زمان (عج) پر شور مى‏شود و بحثهاى امام زمان(عج) همه جا را مى‏گیرد. وضع طورى مى‏شود که مردم تشنه و آماده مى‏شوند

سخنان فوق از بزرگانى است که ما به راستگویى و تقواى آنها اعتماد کامل داریم و ضمنا این مطالب در لفافه و ابهام بیان نگردیده بلکه صراحتا نوید نزدیک بودن زمان ظهور را مى‏دهد.

در خصوص توجه خاص به امام مهدى (عج)، ذکر این نکته مناسب است که در دیدارى که حجة‏الاسلام رى‏شهرى نماینده ولى فقیه در امور حج به همراه دست‏اندرکاران حج گذشته، با مقام معظم رهبرى داشتند، آقاى رى‏شهرى یکى از ویژگیهاى حج امسال را توجه ویژه حجاج تمام کشورها به امام زمان (عج) برشمرد.4

اکنون سؤال این است که در این شرایط وظیفه ما به عنوان جامعه شیعى که خود را پیرو و سرباز آن حضرت مى‏دانیم و نیز براساس وعده‏هاى داده شده که اصل سپاه حضرت مهدى (عج) متشکل از ما (یاران سید خراسانى که 200 هزار تا یک میلیون نفر ذکر گردیده است) چیست؟

وظایفى که شیعیان در آستانه ظهور دارند، متعدد و مختلف است و لازم است کارشناسان موضوع به تبیین، معرفى و تبلیغ آن بپردازند. در اینجا بخشى از وظایفى مد نظر است که به گسترش فضاى منجى‏خواهى مى‏انجامد. آیة‏الله‏ مکارم در ادامه مطالب فوق، این بخش از وظایف را برشمرده‏اند. ایشان مى‏فرمایند:

اگر مى‏خواهیم به آن ظهور کمک کنیم، این ظهور صغرا را توسعه دهیم. همین بحثهاى مختلف درباره حضرت را میان جوانان، بزرگسالان، زنان، مردان، مسلمانان و غیر مسلمانان توسعه دهیم و به اینترنت بکشانیم. خلاصه با امواج، نام مهدى (عج) را به همه دنیا برسانیم و این ظهور صغرا را پررنگ کنیم تا نام حضرت مهدى (عج) در همه جلسات حضور پیدا کند. من معتقدم اگر این کار را بکنیم این یک مصداق عملى دعاى تعجیل فرج مى‏شود.5

 

تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان


1 . اشاره به فرضیه «پایان تاریخ» نوشته «فرانسیس فوکویاما».

2 . برگرفته از فایل تصویرى سایت تخصصى موعود تحت عنوان «پیرمردتر از شما هم ظهور را درک مى‏کند».

3 . فصلنامه علمى ـ تخصصى انتظار ویژه امام مهدى(ع)، سال دوم، شماره پنجم، پاییز 1381 به نقل از سایت تخصصى موعود.

4 . واحد مرکزى خبر، گزارش دیدار دست‏اندرکاران حج با آیة‏الله‏ خامنه‏اى.

5 . به مأخذ سوم رجوع شود.