انتظارفرج

باسلام ازاینکه به وبلاگ خودسرزدین متشکرم ازشما خواهشمندم که نظرات خودتون رومنعکس کنید

انتظارفرج

باسلام ازاینکه به وبلاگ خودسرزدین متشکرم ازشما خواهشمندم که نظرات خودتون رومنعکس کنید

امام هشتم را بهتر بشناسیم

امام رضا علیه سلام


امام هشتم شیعیان حضرت علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال 148 هـ. ق در مدینه دیده به جهان گشود.

دوران امامت آن حضرت 20 سال بود که با سه تن از حکمرانان مستبدّ عباسی، یعنی هارون (ده سال)، امین (پنج سال) و مأمون (پنج) سال معاصر بود.


امام رضا علیه السلام در آخر ماه صفر سال 203 هـ. ق در سن 55 سالگی توسط مأمون مسموم شد و در سناباد نوقان که امروزه یکی از محلات مشهد مقدس محسوب می شود به شهادت رسید و در محل مرقد فعلی به خاک سپرده شد.   

امام رضا علیه سلام


امام هشتم شیعیان حضرت علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال 148 هـ. ق در مدینه دیده به جهان گشود.

دوران امامت آن حضرت 20 سال بود که با سه تن از حکمرانان مستبدّ عباسی، یعنی هارون (ده سال)، امین (پنج سال) و مأمون (پنج) سال معاصر بود.


امام رضا علیه السلام در آخر ماه صفر سال 203 هـ. ق در سن 55 سالگی توسط مأمون مسموم شد و در سناباد نوقان که امروزه یکی از محلات مشهد مقدس محسوب می شود به شهادت رسید و در محل مرقد فعلی به خاک سپرده شد.

 

بر قلّه کمالات انسانی

آن بزرگوار همانند دیگر امامان معصوم دارنده تمام کمالات و فضائل اخلاق انسانی در مرتبه اعلی بود. او آن چنان در قلّه شکوهمند کمال و فضیلت قرار داشت که نه تنها دوستان و پیروانش او را ستوده اند، بلکه دشمنان کینه توز و سرسخت به مدح و ستایش او پرداخته اند.

درباره اوصاف اخلاقی آن حضرت «ابراهیم بن عباس» می گوید: «هرگز ندیدم که امام رضا (علیه السلام) به کسی یک کلمه جفا کند و ندیدم که سخن شخصی را قطع کند و ندیدم که نیازمندی را از درگاه خویش رد کند. او هرگز در حضور افراد تکیه نمی داد و هرگز او را ندیدم که با صدای بلند خنده کند، بلکه خنده اش تبسم و لبخند بود. وقتی که خلوت می کرد و کنار سفره می نشست، همه خدمت کاران و غلامان را کنار سفره می نشاند.»

امام فرمودند: من حجت خدا بر مردم هستم. چگونه می‌شود، خداوند فردی را حجت بر مردم قرار دهد، ولی او زبان آنان را درک نکند. مگر سخن امیرمۆمنان علی به تو نرسیده است که فرمود: به ما «فصل الخطاب» داده شده است و آن چیزی جز شناخت زبانها نیست

خزینه علم الهی

از متون اسلامى مى‏توان نتیجه گرفت که آن حضرت عالم بما سوى الله، واسطه فیض این عالم، معدن کلمات پروردگار، صندوق انوار الهى و خزینه علم خداوند متعال است.

احتجاجات و مباحثات حضرت رضا (علیه السلام) با فرقه‏هاى مختلف در مجلس مأمون، مقام علمى آن حضرت را آشکار مى‏کند. چنانکه بارها مأمون مى‏گفت: ما اعلم احداً افضل من هذا الرجل على وجه الارض.

هیچ کس را در روى زمین داناتر از این مرد (حضرت رضا) نمى‏دانم.

فرید وجدى در دایرة المعارف خود، در ذیل کلمه رضا مى‏گوید:

«مأمون سى و سه هزار نفر از بزرگان طوایف و فرق مختلفه را جمع کرد و از آنان خواست که لایق‏ترین افراد را از میان خود انتخاب کنند تا ولایتعهدى را به او واگذار نماید. همه آن سى و سه هزار نفر، در مورد على بن موسى الرضا اتفاق نمودند.»

امام رضا
آگاهی امام به زبانهای مختلف

یکی از مظاهر شخصیت علمی امام رضا (علیه السلام) که شگفتی اطرافیان و شاهدان را همراه داشت، آشنایی کامل حضرت، به زبانهای مختلف بود. امام در مجامع علمی به هنگام مناظره و یا در نشستهای معمولی در پاسخگویی به اشخاصی که از بلاد دیگر حضور ایشان شرفیاب می‌شدند، با زبان متداول و رسمی مخاطب با وی به گفت و گو می‌پرداختند.

اباصلت هروی می‌گوید: «امام رضا (علیه السلام)، با مردم به زبان خودشان سخن می‌گفت. به خدا سوگند که او، فصیح‌ترین مردم و داناترین آنان به هر زبان و فرهنگی بود.»

اباصلت همچنین می‌گوید: عرض کردم: ای فرزند رسول خدا، من در شگفتم از این همه اشراف و تسلط شما به زبانهای گوناگون!

مأمون سى و سه هزار نفر از بزرگان طوایف و فرق مختلفه را جمع کرد و از نان خواست که لایق‏ترین افراد را از میان خود انتخاب کنند تا ولایتعهدى را به او واگذار نماید. همه ی سى و سه هزار نفر، در مورد على بن موسى الرضا اتفاق نمودند

امام فرمودند: «من حجت خدا بر مردم هستم. چگونه می‌شود، خداوند فردی را حجت بر مردم قرار دهد، ولی او زبان آنان را درک نکند. مگر سخن امیرمۆمنان علی به تو نرسیده است که فرمود: به ما «فصل الخطاب» داده شده است و آن چیزی جز شناخت زبانها نیست.»

 

نشانه مردانگی و انسانیت

از حضرت رضا (علیه السلام) مطلبى نقل است که ما به عنوان حسن ختام این نوشتار آن را برای شما عزیزان ذکر می کنیم:

امام رضا علیه السلام به نقل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: شش چیز از مردانگی و انسانیت است، سه چیز در حضر و سه چیز در سفر.

اما آن سه که در حضر است : اول تلاوت کتاب خدا (قرآن مجید)، دوم آباد کردن مساجد خدا و سوم یافتن دوستانی در راه خدا ، و  آن سه چیز که در سفر است عبارتند از: اول انفاق کردن از توشه، دوم نیک خلقی و سوم بذله گویی در غیر معاصی.

(کتاب "عیون اخبار الرضا "، ابن بابویه، ج 2)



منابع:

پایگاه اطلاع رسانی حوزه .

مجله پاسدار اسلام ، شماره 300 .

پایگاه اطلاع رسانی آستان قدس رضوی.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد