انتظارفرج

باسلام ازاینکه به وبلاگ خودسرزدین متشکرم ازشما خواهشمندم که نظرات خودتون رومنعکس کنید

انتظارفرج

باسلام ازاینکه به وبلاگ خودسرزدین متشکرم ازشما خواهشمندم که نظرات خودتون رومنعکس کنید

شب قدر؛ شب توبه

شب قدر

شب قدر، بال گشودن فرشتگان و عرشیان، روی زمین دیدنی است. ستارگان با نورافشانی زیبای‌شان اشک‌های سوز و توبة بندگان گنه‌کار را در اوج نگاه‌های‌شان و در آسمان عشق منعکس می‌کنند. آری، دست‌های نیاز سوی خداوند بلند شده است تا از عطر رحمت او سرشار شوند.

اطرافم را می‌نگرم. همه جا پر شده است از بوی رحمت و

 

 مهربانی و عشق خداوندی. همه جا لبریز نالة سوزناک عاشقان الهی است. نواهای عاشقانه با آوایی عطشناک، تشنگی روح‌های سرگردان در کویر دنیا را سر می‌دهند و با ناله‌های بک یا الله»، عاشقی و نیاز را به اوج می‌رسانند. امشب، مهتاب مثل همیشه نیست، او نیز نورانی‌تر شده تا با تابش رحمت الهی بر دل‌های تاریک و سیاه چندین ساله، آن‌ها را روشن و الهی کند.

پروردگارا! در این شب، چشم به آسمان دوخته‌ام و سر بر آستان کبریایی تو. بارالها! تسبیح‌گوی توام و چشم در چشم افق دوخته‌ام و در مدار نگاهم نظاره‌گر کهکشان مهربانی توام. یا نور! هیچ یاریگری نیست جز مهربانی تو. پس دستم بگیر. هیچ تکیه‌گاهی نیست جز پناهگاه مودّت و رحمت تو. مرا نزد خویش بپذیر. قطرات اشک و ناله‌های سوزناک، آرام آرام دلم را به سویت می‌کشاند.

شب قدر، بال گشودن فرشتگان و عرشیان، روی زمین دیدنی است. ستارگان با نورافشانی زیبای‌شان اشک‌های سوز و توبة بندگان گنه‌کار را در اوج نگاه‌های‌شان و در آسمان عشق منعکس می‌کنند.

مهربانا! می‌دانم که شب قدر را فرصتی برای دل‌سوختگان و عاشقان راهت قرار داده‌ای و من باید این پلکان صعود را در این شب زیبا و نورانی بپیمایم. باید راهی به سوی آسمان بیابم. باید خود را به ابدیت نزدیک کنم. باید هم‌چون فرشتگان، گرداگرد امام هستی بگردم. باید بروم به سوی نورانیت. باید وجودم را در اینة خوبی‌ها منعکس کنم. باید در این شب، خود را پیدا کنم که سال‌هاست گم‌کردة راهم و اسیر پندارهای خویش. باید در این جادة تنهایی گام بردارم، عاشقانه نالة بک یا الله» سر دهم و بند بند یا غیاث المستغیثین» را بر لوح دلم حک کنم.

باید رنگ خدا گیرم که شب قدر، شب زیبایی‌هاست، شب آسمانی شدن است. شب هم‌نشینی با فرشتگان است. شب توبه و استغفار، شب وعده با خداست. و من آمده‌ام با چشمانی اشکبار و دستانی تهی و کوله‌باری از گناه که بر دوشم سنگینی می‌کند.

آمده‌ام تا همیشه نیازم را با بی‌نیازی وجودش یک‌رنگ کنم. آمده‌ام تا تسبیح توبه و استغفار را دانه‌دانه بشمارم. آمده‌ام تا وجودم را در اقیانوس بی‌کران رحمت الهی غرق کنم.

آمده‌ام ای خوب‌ترین! ای بهترین! ای مهربان‌ترین! تا در میهمانی بندگانت مرا نیز بپذیری و بخشش گناهان را بدرقة راهم کنی. آمده‌ام تا به چهارده نور پاک، قسَمت دهم و والاترین کتاب را بر سر بگیرم و بالاتر روم. مرا به خویش وامگذار و در این شب، با بهترین دوستانت هم‌نشین کن و از خویش مران که بی‌تو حیرانم و سرگردان.

پیامک ویژه شب قدر و شهادت حضرت علی (ع)

شب قدر، فصل نزول انوار رحمانی بر بوستان جانهای روحانی است.
***
شب قدر، آبستن سپیده فلاح و رستگاری انسانهای دل سپرده به مهر مهربانترین مهربانان است.
***
شب قدر، شب حضور روح و ملایک در محضر امام زمان (عج) است.
***
شب قدر، شبی است که در عرصه آن انسان، ره صد ساله را یک شبه طی می کند.
***
شب قدر، حاوی نهر نوری است که در زلال پر برکت آن جان مؤمنان از گناه تطهیر می شود.
***
شب قدر، طلایه دار فلاح و رستگاری عارفان عاشق و عاشقان بیدل در بین شبهای سال است.

***
شب قدر، آوای ایمان را در گوش جان مؤمنان به غیب نجوا می کند.
***
شب قدر، شب شناخت قدر خویش است! ادامه مطلب ...

ارتباط شب قدر با حالات اشخاص

 شب قدر

پرسش:

آیا شب قدر برای همه یک شب است یا هر کس شب قدر خود را دارد ؟ آیا مبارک بودن شب قدر امری مستقل از شخص و حالات شخص است یا این که بستگی به آن دارد ؟

پاسخ:

شب قدر برای همه یک شب است، ارتباطی به حالات و روحیات افراد ندارد و از نظر مدارک و دلایل دینی مسلم است که «شب قدر» اختصاص بهزمان پیامبر اکرم (ص) و محیط حجاز نداشته و در همه زمان ها و

 

 برای همه نقاط مختلف «شب قدر» با همه عظمت و اهمیتش وجود داردتصوری ممکن است پیش آید که منظور ازیکی بودن شب قدر در تمام سال این است که برای تمام نقاط مختلف روی زمین در هر سال،شب واحد و مشترکی، شب قدر معین شده به طوری که این شب در ساعت معینی در سراسر کرهزمین آغاز و در ساعت معینی هم پایان می‏پذیرد!

این تصور اشتباه است، چون زمین کروی است و همیشه یک نیمکره آن در تاریکی و نیم کره دیگر آن در روشنایی قراردارد و به این ترتیب اصلا امکان ندارد که در ساعتجهای معین و مشترکی در سراسر زمینشب باشد. منظور از این که «شب قدر» در سراسر سال یک شب است، این است که برای اهالی هر نقطه‏ بر حسب سال قمری خودشان، تنها یک «شب قدر» وجود دارد.

به عبارت دیگر اهالی هرنقطه، سال قمری خود را بر حسب افق خاص آن نقطه از اول ماه محرم آغاز می‏کنند و پساز گذشتن چند ماه قمری، ماه رمضان همان نقطه هم بر حسب افق خاص آنجا آغازمی‏شود و در این ‏ماه،شب نوزدهم یا بیست و یکم و یا بیست و سوم برای اهالی آن نقطه، «شب قدر» است.

منظور از این که «شب قدر» در سراسر سال یک شب است، این است که برای اهالی هر نقطه‏ بر حسب سال قمری خودشان، تنها یک «شب قدر» وجود دارد.

این مطلب که اهالی هر نقطه، ایام و اوقات مقدسخود را باید با افق خاص آن نقطه تعیین کنند اختصاص به شب قدر نداشته، در سایر روزهاو اوقات مقدس اسلامی هم همین حساب وجود دارد؛ مثلا روز عید فطر و قربان در اسلامروزهای مقدسی است که برای آنها عبادتها و دستورهای خاصی وارد شده و هر کدام از ایناعیاد هم در تمام سال با تفاوت افقی که دارند با مراجعه به افق خاص هر کشور تعیینمی‏گردد و به این جهت در بسیاری اوقات - مثلا عید قربان در کشور سعودی - یک روززودتر از ایران و بعضی از کشورهای دیگر آغاز می‏شود.

باید توجه داشت که این حساب درباره «شب قدر» بامطالبی مانند این که فرشتگان در این شب نازل می‏شوند منافاتی ندارد، زیرا تمام اینجریانها که حکایت از توسعه رحمت خاص الهی در این شب می‏کند، برای اهالی هر نقطه‏ایدر شب قدر خاص آن نقطه صورت می‏گیرد.

به این سؤال این گونه هم جواب داده اند که شب قدر یک شب بیش نیست، اما در کل کره زمین یک شب کامل، 24 ساعت می‏باشدهمچنان که یک روز کامل 24 ساعت است و هر زمان مفروضی حدود نیمی از کره زمین راپاره‏های روز و نیم کره دیگر را پاره‏های شب می‏پوشانند. بنابراین زمانی که درعربستان شب قدر می‏شود بخشی از لیلة القدر است که امتداد آن تا شبی که در ایرانمراسم شب قدر انجام می‏شود استمرار می‏یابد . به عبارت دیگر همه شب‏ها و روزها همینحالت را دارند که در عرض 24 ساعت به صورت متخالف تدریجی کل زمین را پوشش می‏دهنداز همین رو در روایات وارد شده است که فضیلت روز قدر کمتر از شب قدر نیست.

نقش انسان در مقدرات شب قدر

شب قدر

?- حالات و دریافت هاى شخصى

 کسانى که اهل دعا و راز و نیاز و اهل شب قدر هستند، نقش خویش را در شب قدر به خوبى دریافته اند. گاهى این حالات آن چنان ژرف و تاثیرگذار است که تا شب قدر آینده و بلکه تا آخر عمر، در همه افکار، اخلاق، کردار و رفتار شخص رخنه کرده و آن را در یک خط و سیر معنوى قرار مى دهد. دیگرانى هم که به این حد از معنویت راه پیدا نمى کنند، به فراخور حال خود از مجالس و محافل و شب زنده داریهای شب قدر بهره بردارى کرده و فیض معنوى مى برند. ریشه اصلى این دگرگونى ها و

 

حالات، به خود افراد بر مى گردد و اینکه تا چه حد خود را آماده بهره بردارى از برکات شب قدر و فضیلت هاى آن کرده باشند. اگر معنویاتى که در شب قدر نصیب انسان شده و در زندگى آن ها تحولى آفریده، هیچ ارتباطى با آنان نداشته باشد و تنها به خدا و فرشتگان و نویسندگان مربوط باشد که هر چه بخواهند، براى هر کس بدون ملاحظه حالاتش تقدیر کنند در این صورت مقتضاى حکمت و مصلحت این است که یا به هیچ کس هیچ ندهند و یا آنچه مى دهند، به همه یکسان و على السویه بدهند؛ در حالى که ما مى دانیم همه برکات خداوندى در شب قدر براى بندگان سرازیر مى گردد و با اختلاف و تفاوت به آنان داده مى شود؛ پس نتیجه مى گیریم تنها دلیل این تفاوت، کارها و اعمال و میزان تلاش خود بندگان است و بس. نتیجه اینکه یکى از راه هاى رسیدن به اینکه آیا افراد در مقدرات منتخب قدر، صاحب نقش هستند یا نه، این است که ببینیم چه اندازه دگرگونى در همین شب با برکت در آنان ایجاد گشته است.

 

2- شناساندن شب قدر

 خداوند تبارک و تعالى با نزول سوره اى خاص، شب قدر را به مردم معرفى فرموده است. در دو آیه این سوره مبارکه فرموده است: قرآن در شب قدر نازل شده و فرشتگان در آن شب فرود مىآیند. سپس افزوده است: شب سلامت است. و فرموده است: عمل صالح در او، برابر با عمل صالح در طول هزار ماه است. فردى به امام باقر (ع) عرض کرد: مراد و مقصود از اینکه شب قدر بهتر از هزار ماه است چیست؟

حضرت فرمودند: (والعمل الصالح فیها من الصلاه والزکاه و انواع الخیر خیر من الف شهرلیس فیها لیله القدر)؛ کار شایسته از قبیل نماز و زکات، صدقات و انفاقات و، انواع خوبى ها در آن شب برتر از هر کار شایسته اى است که در مدت هزار ماه که شب قدر در آن نیست، انجام شود. اگر کارهاى نیک بندگان و چند برابر پاداش آن تاثیرى در مقدرات و سرنوشت افراد در شب قدر ندارد، از گفتن و دانستن آن چه سودى عاید بندگان مى شود؟ اگر نزول قرآن در شب قدر و بیان کردن این مطلب، سود و زیانى را متوجه هیچ کس نمى کند، چه انگیزه اى در اعلام این شب نهفته است؟ اگر دانستن نزول فرشتگان، در نتیجه تلاش افراد سودمند نباشد، چرا باید مردم در جریان آن باشند و دانستن آن چه گره ای از کار بندگان مى گشاید؟ مى دانیم که کار بیهوده حتى از افراد عادى و معمولى پسندیده نیست، چه رسد به پروردگار آسمان و زمین که هیچ کارى را بدون حکمت و مصلحت انجام نمى دهد. حکمت معرفى شب قدر به عنوان شبى که قرآن در آن نازل شده و شبى که مقدرات در آن سامان داده مى شود، این است که بنده سرنوشت و مقدرات خویش را به قرآن پیوند بزند و آن را سرمشق و سرچشمه فکر و عمل خویش قرار بدهد،اگر کردارش موافق با قرآن و در جهت آن باشد، عمل کننده به آن سعادتمند است واگر خداى نکرده مخالف با قرآن باشد، فاعل آن شقى خواهد بود.

 

?- اجماع و سیره مسلمانان

مى دانیم که همه دانشمندان اسلام و مسلمانان از هر فرقه و گروهى، بر اهمیت شب قدر و احیاى آن تاکید فراوان دارند و به شب زنده دارى آن شب، اهتمام مى ورزند. نقل شده که یکى از دانشمندان بزرگ اسلام، براى اینکه شب قدر را درک کند، یک سال تمام یعنى حدود 357 شب، از سر شب تا به صبح شب زنده دارى کرد. این همه اقبال و توجه به تشکیل اجتماعات با شکوه براى خواندن دعا و مناجات و راز و نیاز و تضرع و ابتهال، همراه گریه وزارى و استغفار، برخاسته از یک واقعیت انکارناپذیر است و آن دخالت انسان ها در سرنوشت خودشان است.

کار شایسته از قبیل نماز و زکات، صدقات و انفاقات و، انواع خوبى ها در آن شب برتر از هر کار شایسته اى است که در مدت هزار ماه که شب قدر در آن نیست، انجام شود.

?- سفارش امامان دین بر احیاى شب قدر حتى در حال بیمارى

 امام صادق(ع) به ابوبصیر مى فرماید: ((وصل فى کل واحده منهما مئه رکعه))؛ در هر یک از دو شب بیست و یکم و بیست و سوم صد رکعت نماز بخوان ((واحیهما ان استطعت الى النور))؛ تا مى توانى آن دو شب را تا سپیده صبح شب

شب قدر

 زنده دارى کن ((واغتسل فیهما))؛ در آن دو شب غسل کن. ابو بصیر عرض کرد اگر نتوانستم ایستاده نماز بخوانم؟ فرمودند: نشسته بخوان. اگر باز هم نتوانستم؟ خوابیده بخوان.

اگر باز هم نتوانستم؟ ایرادى ندارد که سر شب کمى بخوابى و باقى مانده شب را، به هر نحوى که مى توانى به عبادت بپردازى، چون در ماه رمضان، درهاى آسمان گشوده است، شیطان ها در زنجیرند و اعمال مومنان پذیرفته مى شود. از حدیث فوق، مى توان تاثیر فراوان کارهاى انسان را بر سرنوشت او ارزیابى کرد. مى بینیم ابوبصیر که یک راوى زبردست و کار کشته در فن روایت است، با پیش بردن مرحله به مرحله سوال ها در صدد آن است که ژرفاى شب قدر و اهمیت عمل در آن شب را به دست آورد؛ امام (ع) هم، چنان بر اهمیت عبادت در شب قدر پافشارى مى فرمایند که رضایت نمى دهند بنده حتى اگر بیمار باشد، از نتیجه اعمال صالح خویش محروم گردد. نکته در خور توجهى که تاثیر انسان را مشخص مى کند، جمله پایانى امام (ع) است که آن را به عنوان ریشه و علت تاکید و تشویق بر عمل صالح بیان فرموده اند؛ آنجا که فرمودند: ((و تقبل اعمال المومنین))؛ اعمال مومنان در شب قدر پذیرفته مى شود.

 

5- تشویق زیاد به دعاهاى ماثور و راز و نیاز

 مى دانیم که دعاهاى شب قدر، از طولانى ترین و پر محتواترین دعاهاست؛ دعاهایى مانند ((جوشن کبیر))، ((ابوحمزه ثمالى)) و امثال آن، که اگر با حال و توجه خوانده شود، مایه انقلاب و دگرگونى روحى است، ادعیه اى که انسان را با دریایى از معارف آشنا مى کند. انسان با خواندن دعا از یک طرف، با یاد آورى لطف، گذشت، کرم، رحمت و بخشش بى پایان خداى مهربان او را در کنار و دستگیر خویش مى بیند و نور امید در دلش مى درخشد و از دیگر سو، با یاد آوردن سختى هاى جان کندن، تنگى و فشار قبر، گرفتارىهاى عالم برزخ، حساب و کتاب فرداى قیامت، شعله هاى دردناک و سوزان دوزخ و حسابرسى دقیق در صحراى محشر، تمام وجودش، سرشار از ترس و نگرانى گردیده و آنچه عیش و نوش است فراموش کرده و گذشته خود و آنچه بوده و کرده است را با آنچه باید باشد مى سنجد و زیانى که در گذشته متوجه وى شده است را در مى یابد و علاوه بر شک و تردیدى که نسبت به راه و روش نا مطلوب خویش پیدا مى کند، ندامت سراسر وجودش را پر کرده و تصمیمى سرنوشت ساز مى گیرد و مسیر زندگى اش را دگرگون مى کند. اگر هم به این مرحله نرسد، لااقل بر کردار خود بیشتر مواظبت خواهد داشت؛ زیرا بیم و امیدى که دستاورد شب قدر است در مراحل زندگى به یارىاش مى شتابد. در مقابل، اگر کسى از دعا رو برگرداند و شب قدر را هم به غفلت سپرى کند، در همان جمود و غفلت، زندگى را به پایان خواهد برد و سرنوشتى شقاوت بار در انتظارش مى باشد. از گفتار فوق، این نتیجه به دست مىآید که در واقع خود انسان وارد مسیر سرنوشت خویش گشته و آن را تغییر مى دهد. گاهى براى پیمودن مسیر مقدرات، بر بال دعا و گاه بر بال عمل مى نشیند؛ گر چه دعا هم نوعى عمل محسوب مى شود. بنابراین، دعا در شب هاى قدر که یک کار اختیارى است منشااثر است و در سرنوشت افراد دخالت دارد؛ به همین دلیل به آن سفارش اکید شده است. علاوه بر سفارش شفاهى بزرگان دین و علماى اسلام به خواندن دعاها در طول سال، در شب هاى قدر تاکید بیشترى بر این امر شده است؛ پس حتما منشا اثر است وگرنه کار لغو و بیهوده از بزرگان سر نمى زند.

اگر کسى از دعا رو برگرداند و شب قدر را هم به غفلت سپرى کند، در همان جمود و غفلت، زندگى را به پایان خواهد برد و سرنوشتى شقاوت بار در انتظارش مى باشد.

6- نکوهش بهره نبردن از شب قدر

 پیامبر گرامى اسلام (ص) فرمودند: ((من ادرک لیله القدر، فلم یغفر له فابعده الله ))؛ از خداوند به دور باد و نفرین بر کسى که به شب قدر برسد و زنده باشد، اما آمرزیده نشود. با این حدیث نقش انسان در تعیین سرنوشت خود واضح تر

شب قدر

مى گردد و معلوم مى شود که بدبختى و شقاوت مقدر در شب قدر، نتیجه کار خود بندگان است وگرنه از نظر منطقى با توجه به شان و مقام پیامبر گرامى (ص) قابل قبول نیست که آن بزرگوار به خاطر انجام ندادن کارى بى اثر و بى خاصیت، سهل انگاران را نکوهش و مذمت فرمایند. ((انس بن مالک)) از پیامبر(ص) نقل کرده که فرمودند:((ان هذا الشهر قد حضرکم))؛ ماه مبارک به شما رو آورده است. ((و فیه لیله خیر من الف شهر))؛ در این ماه شبى است که برتر از هزار ماه است. ((من حرمها فقد حرم الخیر کله))؛ هر کس از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات بى نصیب مانده است. ((ولا یحرم خیرها الا محروم)) (5)؛ و محروم نمى ماند از برکات شب قدر، مگر کسى که خویشتن را محروم کرده است. روایات، بعضى از گناهان را مانع بهره بردارى گناهکار از شب قدر دانسته اند، از جمله آن کارها میخوارگى یا ((دایم الخمر)) بودن و نیز آزار پدر و مادر است.

 

7- شب قدر مکمل اعمال صالح

 یکى از دلایل تفضل شب قدر به امت اسلام، کامل و پر کردن پیمانه اعمال صالح مسلمانان و جبران کمبودهاى آنان است، تا با دستى پر این جهان را ترک کنند. پیش از این گفتیم که امام صادق(ع) در تفسیر آیه شریفه ((لیله القدر خیر من الف شهر)) فرمودند: مراد این است که انجام کار خوب در آن شب برابر عمل صالح در طول هزار ماه است. روایتى نیز از امام باقر(ع) وارد شده، در پاسخ به این پرسش که چرا شب قدر به وجود آمده و به عبارت دیگر فلسفه شب قدر چیست؟ ایشان مى فرمایند: ((و لولا ما یضاعف الله للمومنین، لما بلغوا ولکن الله عز و جل یضاعف لهم الحسنات))؛ اگر خداوند کارهاى مومنان را چند برابر نکند به سر حد کمال نمى رسند، اما از راه لطف کارهاى نیکوى آن ها را چند برابر مى فرماید تا کاستى هایشان جبران شود. از این روایت و روایت قبلى به خوبى مى توان فهمید که مبنا و اساس، عمل صالح خود بنده است؛ هنگامى که یک عمل صالح معمولى با زمانى پر برکت و مقدس همراه گردد، از ارزشى چند برابر برخوردار مى شود و گاه همراه شدن یک عمل صالح با ولایت و اعتقاد و امامت مى تواند انسان را به اوج شرافت برساند؛ پس، راز سعادتمند شدن انسان ها در شب قدر، عمل اختیارى صالحى است که با عنایت خداوند، برکت یافته و چند برابر مى شود. در روایات به پاره اى از اعمال سفارش شده که نتیجه ویژه آن در شب قدر نهفته است.

 

8- نتیجه بخش بودن بعضى از اعمال در شب قدر:

 1- نماز ((انس بن مالک)) از پیامبر گرامى(ص) روایت کرده که فرمودند: ((من صلى من اول شهر رمضان الى آخره فى جماعه فقد اخذ بحظا من لیله القدر)) (6)؛ کسى که از اول تا آخر ماه مبارک، در نماز جماعت حاضر شود، بهره اى از شب قدر نصیبش شده است.

2- افطارى دادن با مال حلال ((ابو شی ابن حیان)) از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده که فرمودند: ((من فطر صائما فى شهر رمضان من کسب حلال صلت علیه الملائکه و لیالى رمضان کلها و صافحه جبرائیل(ع) لیله القدر و من صافحه جبرائیل(ع) یرق قلبه و تکثر دموعه...)) (7)؛ کسى که با مالى که از راه حلال به دست آورده، روزه دارى را افطار دهد، در تمام شب هاى رمضان فرشتگان بر او درود فرستند و جبرئیل در شب قدر با وى مصافحه کند، نشانه مصافحه جبرئیل آن است که دل مصافحه شونده نرم و اشکش جارى مى شود.

کسى که از اول تا آخر ماه مبارک، در نماز جماعت حاضر شود، بهره اى از شب قدر نصیبش شده است.

3- صدقه درباره امام زین العابدین(ع) آمده است: ((کان اذا دخل شهر رمضان تصدق فى کل یوم بدرهم فیقول: لعلى اصیب لیله القدر)) (8)؛ در هر روز ماه مبارک یک درهم صدقه مى دادند، آن گاه مى فرمودند: شاید با این کار، شب قدر را دریابم و از آن بهره گیرم. ((عبدالله بن مسعود)) روایت مى کند که شبى رسول خدا(ص) از نماز عشا فارغ شد، مردى از میان صفوف برخاست و گفت: اى مهاجران و انصار، مردى غریبم و بر هیچ چیز قدرت ندارم. مرا طعامى دهید. رسول خدا گفت: اى فقیر، ذکر غریب مکن که دل مرا اندوهگین ساختى. بعد از آن فرمودند: غریبان چهار قسمتند: 1- مسجدى که در میان قومى باشد که در آنجا نروند و نماز نخوانند. 2- مصحفى و قرآنى که در خانه اى باشد و مردم آن خانه از آن تلاوت نکنند. 3- عالمى که در میان جماعتى باشد و ایشان تفقد وى نکنند و از او مسایل دینى سوال نکنند. 4- اسیران اهل اسلام که در میان کفار باشند، پس فرمود: کیست که موونه و غذاى این مرد را کفایت کند تا در فردوس اعلا خدا او را جاى دهد؟ حضرت على(ع) برخاست و دست سائل را گرفت و به حجره فاطمه زهرا(س) رفت و گفت: اى دختر رسول خد، در کار این میهمان نظرى کن. حضرت زهرا فرمود: در خانه طعام اندکى موجود است و حسن و حسین گرسنه اند و شما روزه دارید و آن طعام یک نفر را بیشتر کفایت نمى کند. على(ع) فرمود: آن را حاضر کن.

فاطمه(س) طعام را پیش آورد. حضرت امیر آن طعام را پیش میهمان نهاد و با خود گفت که اگر من از این طعام بخورم میهمان را کافى نباشد و اگر نخورم سبب خجالت میهمان شود، پس دست دراز کرد به سوى چراغ و چنان نشان داد که چراغ را اصلاح مى کنم و آن را خاموش کرد و فاطمه(س) را گفت در روشن کردن چراغ دیگر تعلل کن تا میهمان از خوردن غذا فارغ شود و خود حضرت دهان را مى جنباند تا مهمان تصور کند که على غذا مى خورد. و چون میهمان از غذا خوردن فارغ شد فاطمه(س) چراغ را آورد و طعام همچنان برجاى بود. امیرالمومنین فرمود: اى فقیر، چرا طعام خود را نخوردى؟ گفت: سیر شدم؛ پس على(ع) و فاطمه(س) و حسن(ع) و حسین(ع) و فضه و همسایگان از آن طعام خوردند و هنوز باقى

شب قدر

بود.

4- شب زنده دارى حضرت رسول (ص) فرمودند: ((من احیا لیله القدر حول عنه العذاب الى السنه القابله))؛ کسى که شب قدر را شب زنده دارى کند، تا شب قدر آینده، عذاب دوزخ از او دور گردد.

5- غسل و شب زنده دارى امام موسى بن جعفر(ع) فرمودند: ((من اغتسل لیله القدر و احیاها الى طلوع الفجر خرج من ذنوبه)) (11)؛ کسى که در شب قدر غسل کرده و تا سپیده صبح شب زنده دارى کند، گناهانش آمرزیده مى شود. روایاتى که ذکر شد به خوبى دلالت دارند که برخى مقدرات و پاداش ه، مانند دور شدن عذاب دوز که در حدیث پیامبر اکرم(ص) ذکر شده بود، نتیجه کار خود بندگان است. موارد فوق مى تواند براى نشان دادن اینکه سرنوشت هر انسانى در شب قدر به دست خودش رقم مى خورد، کافى باشد، ولى براى تکمیل بحث، نکاتى چند که خارج از چارچوب شب قدر و نشان دهنده موثر بودن انسان در تعیین سرنوشت خویش است را مطرح مى کنیم. این بحث تکمیلى را در دو بخش انجام مى دهیم: 

1-عمل و پاداش آن در ماه مبارک رمضان. 2-عمل و پاداش آن، صرف نظر از زمان خاص.

 

1- پاداش ها در ماه مبارک رمضان

امام هشتم على بن موسى الرضا(ع) فرمودند: در ماه مبارک کارهاى خوب پذیرفته و کارهاى زشت بخشیده شده است. خواندن یک آیه قرآن در این ماه، برابر با یک ختم قرآن در ماه هاى دیگر است. کسى که برادر خود را با یک لبخند شاد کند، در روز واپسین خداوند دلش را شاد کرده و مژده بهشت به او دهد. کسى که مومنى را در این ماه یارى کند، خداوند در روزى که قدم ها بر پل صراط مى لغزند او را دستگیرى کرده و از پل صراط عبورش خواهد داد. هرکس خشم خود را نگه دارد، خداوند در روز قیامت بر وى خشم نکند. هرکس درمانده اى را فریادرسى کند، خداوند در روز قیامت وى را از رسوایى بزرگ ایمن گرداند و رسوایش نکند. کسى که ستمدیده اى را یارى کند، خداوند او را در دنی، در مقابل دشمنانش یارى کرده و در روز قیامت نیز، در موقف حساب و میزان یاریش فرماید. و در روایت دیگر امام صادق(ع) از پیامبر اکرم(ص) روایت کرده که فرمودند: کسى که ماه مبارک رمضان را روزه دارد و از حرام و تهمت زدن به دیگران اجتناب ورزد، خدا از او خشنود شده و بهشت را بر او واجب و حتمى مى کند. دو روایت بالا ارتباط محکم پاداش ها و اعمال بنده در ماه مبارک و نقش انسان در ترسیم سیماى درونى او را کاملا آشکار نموده است.

 

ویژه نامه شب 19 ماه مبارک رمضان



«اوصیکما بتقوی الله و ان لاتبغیا الدنیا و ان بغتکما و لاتاسفا علی شی‏ء منها زوی عنکما...»
    «شما را به تقوا و ترس از خدا سفارش می کنم و اینکه دنیا را نطلبید، اگر چه‏ دنیا شما را بخواهد، و به آنچه (از زخارف دنیا) از دست شما رفته باشد تاسف مخورید و سخن راست و حق گویید و برای پاداش (آخرت) کار کنید، ستمگر را دشمن باشید و ستمدیده را یاری نمایید. شما و همه فرزندان و اهل بیتم و هر که را که نامه من به او برسد، به تقوا و ترس از خدا و تنظیم امور زندگی و سازش میان خودتان سفارش می کنم زیرا از جد شما پیغمبر صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود سازش دادن میان دو تن (از نظر پاداش) بهتر از تمام نماز و روزه (مستحبی) است. از خدا در باره یتیمان بترسید و برای دهان آنها نوبت قرار مدهید (که گاهی سیر و گاهی گرسنه باشند) و در اثر بی توجهی شما در نزد شما ضایع نگردند. در باره همسایگان از خدا بترسید که آنها مورد وصیت پیغمبرتان هستند و آن حضرت در باره آنان همواره سفارش می کرد تا اینکه ما گمان کردیم برای آنها (از همسایه) میراث قرار خواهد داد. بترسید از خدا در باره قرآن که دیگران با عمل کردن به آن بر شما پیشی نگیرند. در باره نماز از خدا بترسید که ستون دین شماست و در باره خانه پروردگار (کعبه) از خدا بترسید و تا زنده هستید آن را خالی نگذارید که اگر آن خالی بماند (از کیفر الهی) مهلت داده نمی شود و بترسید از خدا در باره جهاد با مال و جا ن و زبانتان در راه خدا. ملازم همبستگی و بخشش به یکدیگر باشید و از پشت کردن به هم و جدایی از یکدیگر دوری گزینید. امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید (و الا) اشرارتان بر شما حکمرانی خواهند کرد و آن گاه شما (خدا را برای دفع آنها می خوانید) و او دعایتان را پاسخ نگوید. ای فرزندان عبد المطلب! مبادا به بهانه اینکه بگویید امیرالمومنین کشته شده است، در خونهای مردم فرو روید و باید بدانید که به عوض من کشته نشود مگر کشنده من. بنگرید زمانی که من از ضربت او از دنیا رفتم، شما هم به عوض آن، فقط یک ضربه به وی بزنید و او را مثله نکنید که من از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود از مثله کردن اجتناب کنید اگر چه نسبت به سگ آزار کننده باشد.» علی علیه السلام پس از ضربت خوردن در سحرگاه شب 19 رمضان تا اواخر شب 21 در خانه بستری بود و در این مدت علاوه بر خانواده آن حضرت، بعضی از اصحابش‏ نیز جهت عیادت به حضور وی مشرف می شدند و در آخرین ساعات زندگی او از کلمات گهر بارش بهره ‏مند می گشتند و او نیز مانند تمام عمر گرانمایه خود، از تعلیم و تربیت فرو نمی گذاشت... عزیزان! هفته آینده، شبهای قدر را پیش رو داریم. پیشاپیش شهادت خورشید جهان افروز عدالت، امیرالمومنین، حضرت علی (ع) را به شما تسلیت می گوییم