یکی از مسائل بسیار مهمی که امروزه، هم در حوزه اخلاقیات و فلسفه اخلاق و هم در ساحت الهیات و فلسفه دین مطرح است، مساله رابطه دین و اخلاق است. در این خصوص، می توان چشم اندازهای گوناگونی برگزید و از زوایای مختلفی به این مساله پرداخت. پاسخ تفصیلی ما به پرسش از رابطه دین و اخلاق هرچه که باشد، به نظر می رسد که تردید در سهم بزرگ ادیان الهی در بسط و گسترش ارزش های اخلاقی در جوامع بشری، به هیچ وجه شایسته نباشد. با نگاهی به تاریخ زرین پیامبران الهی، بی درنگ در می یابیم که این گروه، شایسته ترین و نیک ترین مردمان عصر خویش بوده و زندگانی آنان آکنده از فضایل اخلاقی چه در ناحیه خُلق و خو و چه در جهت رفتار و کردار بوده است. و سرآمد این شایستگان، پیامبر گرانقدر اسلام است که دوست و دشمن در اعتراف به سجایای اخلاقی او همداستان اند.
این نکته نیز، هر چند مکرر گوشزد شده است، همواره گفتنی و شنیدنی است که اساساً رسول گرامی اسلامی، غایت پیغام آوری خویش را به غایت رساندن مکارم اخلاقی می داند و از این رو، لب به این سخن گهربار می گشاید که: انّی بُعثتُ لاُتممَ مَکارِمَ الاخلاق"( همانا برای تکمیل مکارم و فضایل اخلاقی مبعوث گردیده ام.)
باری، سخن از نقش دین در توسعه فضایل اخلاقی بسیار می توان گفت و در اینجا، در مقام تمهید مقدمه ای بر سخن اصلی خود، یادآور می شویم که ادیان آسمانی، نه تنها مروج و مشوق خوبی ها و نیکی های اخلاقی بوده اند، بلکه با ارائه الگوهای عملی، آدمیان را در مشق اخلاق مداری و فرشته خویی مدد رسانده اند. از دیدگاه ما شیعیان، پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت مکرم او الگوهای عملی اخلاق اند که از آسمان رحمت الهی، بسان دانه های پاک باران، بر زمین عطشناک فطرت آدمیان باریده اند. از این رو، شایسته است که همواره در کنار سایر ابعاد به بُعد اخلاقی این بزرگواران توجه داشته و آنان را سرمشق عملی حیات خویش قرار دهیم.
همچنین در روایت آمده است که روزی تنگدستی رو به امام(ع) نمود، گفت:" به من به اندازه جوانمردی و مروتت عطا کن." امام (ع) پاسخ داد:" چنین کاری از توان من خارج است." شخص نیازمند که متوجه خطای خویش شده بود، دوباره گفت:" به من به قدر جوانمردی خودم عطا کن." امام (ع) پاسخ داد:" چنین کنم" پس رو به خادم خویش کرده فرمود:" به او صد دینار بده."(3)
همچنین، از امام(ع) دعاهایی نقل شده است که همگی سرشار از روح بندگی و انس با حضرت معبود و توکل بر ذات احدی اوست. از جمله آن که می فرمود:" یا من دلّنی علی نفسه و ذلل قلبی بتصدیقه اسالک الامن و الایمان فی الدنیا و الاخرة"(6)؛ " ای کسی که مرا به سوی خودت رهنمون گشتی و دلم را به واسطه تصدیق خود آرام گرداندی. از تو ایمان و امنیت در دنیا و آخرت را خواستارم."
یکی از مظاهر شگفت انگیز علم امام(ع) که از علم لایزال الهی سرچشمه می گرفت، تسلط او بر همه زبان ها بود. اباصلت هروی می گوید: امام رضا(ع) با هر یک از مردمان به زبان خودش صحبت می کرد و چون در این خصوص با او سخن گفتم فرمود:" ای اباصلت من حجت خدا بر تمام مردم هستم و ممکن نیست خدا حجتی را برای قومی برگزیند در حالی که زبان آن قوم را نمی داند..."(9)
سخن در باب کمالات امام علی بن موسی(ع) بسیار است و مجال این نوشتار اندک. از این رو، سخن را خاتمه می دهیم و از خداوند، توفیق پیروی از آن امام همام(ع) و سایر پیشوایان دین را طلب می کنیم.
2- مناقب، ج 4، ص390.
3- همان .
4- بحارالانوار،ج 49، ص91.
5- الاتحاف یحب الاشراف، ص 59.
6- اصول کافی،ج 2، ص 579.
7- الارشاد، ج 2، ص261.
8- اعلام الوری،ج 3، ص4.
9- مناقب، ج 4، ص362.