بازم دلم گرفته٬ این بار خیلی عجیب٬ خیلی وقته گریه
نکردم یه ۱۰ روزی میشه ٬پرم ٬پرم از گریه میخوام داد
بزنم٬ میخوام باهمه ی قدرت و توانم دادبزنم میخوام بگم
که دوستت دارم٬میخوام همه بدونن٬میخوام خالی
شم.خیلی احساس تنهایی میکنم.خیلی غریبم٬چرا؟چرا
منم نمیتونم خوب باشم؟اونقدر خوب که بتونم سرمو بالا
بگیرمو بگم که منم دوستت دارم.شرمم میاد ٬شرمم
میاد بگم دوستت دارم٬آدمایی مثل من باعث آبروریزی
شما هستن همون بهتر که کسی نفهمه آدمی مثل
من ادعای دوستی شما رو داره.کاش منم یه کسی
بودم ٬یه کاری از دستم برمیومد که میتونستم برا شما
انجام بدم.ولی حیف...حیف که جز ادعای دوستی چیز
دیگه ای از دستم بر نمیاد
آقا جون شما که ما رو میبخشین .مگه نه؟