دوستان
عزیزانشاالله من از30تیرالی7مردادنائب الزیاره شمادرمشهدمقدس هستم ازتمامی
دوستان میخوام که منوحلال کنن انشاالله زیارتش نصیب همه دوستان بشه
یاعلی
امشب که در بهشت وا مى گردد
هر درد نگفتنى دوا مى گردد
از یمن ولادت امام سجاد(ع)
حاجات دل خسته روا مى گردد
ولادت با سعادت امام سجاد(ع) مبارک باد
اس ام اس تبریک تولد امام سجاد/پیامک تبریک ولادت امام سجاد/اسمس میلاد امام سجاد/sms تبریک میلاد امام سجاد
************ اس ام اس ولادت امام سجاد*************
امشب ای اهل دعا روح دعا می آید
پسر خامس اصحاب کسا می آید
مؤمنین گرد هم آیید به محراب دعا
صف ببندید که مولای شما می آید
میلاد سید الساجدین(ع) مبارک باد
اس ام اس تبریک تولد امام سجاد/پیامک تبریک ولادت امام سجاد/اسمس میلاد امام سجاد/sms تبریک میلاد امام سجاد
************ اس ام اس ولادت امام سجاد*************
پیشانى آفتاب دارى، آرى
در دیده ى جان گلاب دارى، آرى
گل نغمه ى نور، از کلامت جارى است
سجادى و عشق ناب دارى، آرى
اس ام اس تبریک تولد امام سجاد/پیامک تبریک ولادت امام سجاد/اسمس میلاد امام سجاد/sms تبریک میلاد امام سجاد
************ اس ام اس ولادت امام سجاد*************
*عطری که کسی ندیده و نشنیده/امشب به حریم احمدی پیچیده/ذرات
اگر به شوق و شور آمده اند/خورشید شفاعت ز افق تابیده
اس ام اس تبریک تولد امام سجاد/پیامک تبریک ولادت امام سجاد/اسمس میلاد امام سجاد/sms تبریک میلاد امام سجاد
************ اس ام اس ولادت امام سجاد*************
چو خورشید جمالش مشرق از برج کمال آمد
خدا را شد جلوه گر بر خلق اشراق جمال آمد
شد از برج عبودیت عیان شمس ربوبیّت
تجلّى جمال آن جا تجلّى جلال آمد
ای سجاده نشین عرش، می آیی و ملایک به حضورت می بالند. همراه نسیم، تا خلوت گل های سجّاده می آیی تا در شب های نور، برترین زینت عبادت کنندگان جهان باشی.
اس ام اس میلاد حضرت سجاد/sms میلاد حضرت سجاد/ اسمس میلاد حضرت سجاد
سجاده اش همیشه پر از عطر یار بود
پیشانی اش به سجده دائم دچار بود
هم زین العابدین زمان بود و هم لبش
گل خانه ی صحیفه ی سبز بهار بود
اس ام اس میلاد حضرت سجاد/sms میلاد حضرت سجاد/ اسمس میلاد حضرت سجاد
ـ رنجور کربلا، پروانه دعا، گنجینه ی صفا، ماه چهارمین، از آل مرتضی، آقای ساجدین! بر قلب مسلمین، آمدنت مبارک!
اس ام اس میلاد حضرت سجاد/sms میلاد حضرت سجاد/ اسمس میلاد حضرت سجاد
ـ میلاد علی بن الحسین زین العابدین (ع)، سرچشمه نور معارف و مروّج ناگفته های عاشورا بر منجی بشریت مبارک باد!
اس ام اس میلاد حضرت سجاد/sms میلاد حضرت سجاد/ اسمس میلاد حضرت سجاد
ـ امام زین العابدین(ع) می فرمایند: «خداوند، هر دل غمناک و هر بنده ی سپاس گزار را دوست دارد».
اس ام اس میلاد حضرت سجاد/sms میلاد حضرت سجاد/ اسمس میلاد حضرت سجاد
ـ میلاد امام زین العابدین، فخر دین، روشنی آسمان و زمین بر عموم مسلمین مبارک باد!
اس ام اس میلاد حضرت سجاد/sms میلاد حضرت سجاد/ اسمس میلاد حضرت سجاد
ـ ز شوقِ آمدنت اهل آسمان امشب، به دو خانه دل «اِن یکاد» می خوانند.
اس ام اس میلاد حضرت سجاد/sms میلاد حضرت سجاد/ اسمس میلاد حضرت سجاد
ـ میلاد چهارمین تجسّم تکامل انسان، آقا زین العابدین، زینت قلوب مؤمنین و فخر زمان و زمین مبارک باد!
امشب که در بهشت وا مى گردد
هر درد نگفتنى دوا مى گردد
از یمن ولادت امام سجاد(ع)
حاجات دل خسته روا مى گردد
ولادت با سعادت امام سجاد(ع) مبارک باد
اس ام اس تبریک تولد امام سجاد/پیامک تبریک ولادت امام سجاد/اسمس میلاد امام سجاد/sms تبریک میلاد امام سجاد
************ اس ام اس ولادت امام سجاد*************
امشب ای اهل دعا روح دعا می آید
پسر خامس اصحاب کسا می آید
مؤمنین گرد هم آیید به محراب دعا
صف ببندید که مولای شما می آید
میلاد سید الساجدین(ع) مبارک باد
در دریای صحیفه
امام سجاد علیهالصلاة والسلام، «صحیفهى سجادیه» را به صورت دعا تنظیم
فرموده و اصلا دعا خوانده است؛ اما این کتاب، پر از معارف الهى و اسلامى
است. توحید خالص در صحیفهى سجادیه است. نبوت و عشق به مقام تقدس نبى اسلام
علیه و على آله الصلاة والسلام در صحیفهى سجادیه است. مثل بقیهى دعاهاى
مأثور، معارف آفرینش در این کتاب است. همین «دعاى ابوحمزهى ثمالى» که
مخصوص سحرهاست – سعى کنید آن را بخوانید و در معنایش توجه و تدبر داشته
باشید – و همین «دعاى کمیل» که شبهاى جمعه خوانده مىشود، از جمله دعاهایى
است که سرشار از معارف اسلامى است و در آنها حقایقى به زبان دعا بیان شده
است. نه اینکه آن بزرگوار – امام سجاد علیهالصلاة والسلام – نمىخواسته
دعا کند و دعا را پوشش قرار داده است؛ نه. دعا مىکرده، مناجات مىکرده و
با خدا حرف مىزده است. منتها انسانى که قلبش با خدا و با معارف الهى
آشناست، حرف زدنش هم این گونه است. حکمت از او سرریز مىشود و دعاى او هم
عین حکمت است. …
بیانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز جمعهى تهران ۲۸/۱۱/۱۳۷۳
خوف و رجا در نظر امام سجاد علیه السلام
… در دعاى صحیفهى سجادیه یک جا حضرت سجاد (علیهالسّلام) از طرف خودش به
خداوند متعال عرض مىکند که: «تفعل ذلک یا الهى بمن خوفه اکثر من رجائه لا
ان یکون خوفه قنوطاً»؛ من خوفم از رجایم بیشتر است، نه اینکه مأیوس باشم.
این، یک اعلان رسمى و دستورالعمل است. خوف را همراه رجاء حتماً به دلها
بدمید؛ و خوف را بیشتر. اینکه ما آیات رحمت الهى را بخوانیم – که بعضى از
این آیات و مبشرات، مخصوص یک دستهى خاصى از مؤمنین است و به ما ربطى ندارد
– و یک عدهاى را غافل کنیم و نتیجهاش این بشود که خیال کنند – با یک
توهّم معنویت – غرق در معنویتند و از واجبات و ضروریات دین در عمل غافل
بمانند، درست نیست. در قرآن، بشارت مخصوص مؤمنین است؛ اما انذار براى همه
است؛ مؤمن و کافر مورد انذارند. پیغمبر خدا گریه مىکند، شخصى عرض مىکند:
یا رسولاللَّه! خداوند فرمود: «لیغفر لک اللَّه ما تقدّم من ذنبک و ما
تأخر». این گریه براى چیست؟ عرض مىکند: «أولا اکون عبدا شاکرا»؛ یعنى اگر
شکر آن مغفرت را نکنم، پایهى آن مغفرت سُست خواهد شد.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار روحانیان و مبلغان در آستانهى ماه محرم ۰۵/۱۱/۱۳۸۴
ترسیمی از قیامت
امام سجاد (سلاماللَّهعلیه) در دعاى ابوحمزه – که دعاى خیلى با حال و
خوبى است – ترس از قیامت را تشریح مىکنند: «ابکى لخروجى عن قبرى عریانا
ذلیلا حاملا ثقلى على ظهرى»؛ امروز مىگریم براى وقتى که عریان و ذلیل و
بار سنگین عمل بر دوشم از قبر بیرون مىآیم. «انظر مرّة عن یمینى و اخرى عن
شمالى اذ الخلائق فى شأن غیر شأنى لکلّ امرء منهم یومئذ شأن یغنیه وجوه
یومئذ مسفرة ضاحکة مستبشرة»؛ یک عده چهرههاشان خندان است و خوشنود و
خوشحال و سربلندند. اینها چه کسانى هستند؟ کسانى هستند که در دنیا از پل
صراطى که حقیقت و باطناش در آنجاست و مثال آن در اینجاست، توانستهاند
رد شوند. این پل صراط، پل عبودیت، پل تقوا و پل پرهیزگارى است؛ «و ان
اعبدونى هذا صراط مستقیم»؛ صراط این دنیا، همان صراط روى جهنم است. «انّک
على صراط مستقیم»ى که به پیغمبر مىفرماید، یا «ان اعبدونى هذا صراط
مستقیم»، همان صراط روى جهنم است. اگر اینجا ما توانستیم از این صراط،
درست، با دقت و بدون لغزش عبور کنیم، گذر از آن صراط آسانترین کار است؛
مثل مؤمنین که مانند برق عبور مىکنند. «انّ الّذین سبقت لهم منّا الحسنى
اولئک عنها مبعدون لا یسمعون حسیسها»؛ اصلاً اینها همهمهى جهنم را هم
نمىشنوند؛ «و هم فى ما اشتهت انفسهم خالدون لا یحزنهم الفزع الاکبر». فزع
اکبر، یعنى دشوارترین ترسى که ممکن است براى انسان پیش بیاید. مؤمنین با
همین ابعاد جسمانى و روحانى و نفسانى، فزع عظیمى که در آنجاست، «لا یحزنهم
الفزع الاکبر»؛ اینها را محزون و اندوهگین نمىکند؛ اینها از این صراط
عبور کردهاند.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسؤولان نظام ۰۶/۰۸/۱۳۸۳
داروئی شفابخش برای بیماریهای اخلاقی
توصیه بعدى من به شما عزیزان این است که باید اخلاق اسلامى را، هم بشناسیم –
همهمان؛ این دیگر پیر و جوان ندارد؛ اما جوانها بیشتر و بهترند – و هم
تحلى به حلیهى اخلاق پیدا کنیم. امروز خوشبختانه درسهاى اخلاق در حوزه
هست؛ اما عزیزان من! درس اخلاق، همهى وظیفهى ما در باب تخلق به اخلاق
حسنه را ایفا نمىکند. هر کسى خودش باید با دل خود، با رفتار خود، به طور
دائم مشغول تهذیب و مشغول کشتى گرفتن با بدیها و زشتیهاى وجود خودش باشد.
دعاى شریف مکارم الاخلاق را – که دعاى بیستم صحیفهى سجادیه است – زیاد
بخوانید تا ببینید آن چیزهایى که امام سجاد علیهالسلام در این دعا از خدا
خواسته است، چیست. بسیارى از این چیزها یا بسیارى از دعاهاى دیگر را ما به
عنوان اخلاق نیکو نمىشناسیم. مفاهیم و مضامینى که در همین دعاى پنجم
صحیفهى سجادیه هست: «یا من لاتنقضى عجائب عظمته» – که شروعش اینطورى است –
براى ما درس است؛ «اللهم اغننا عن هبة الوهابین بهبتک و اکفنا وحشة
القاطعین بصلتک».با کلمات ائمه، با دعاهاى صحیفهى سجادیه، با این داروهاى
شفابخشى که مىتواند بیماریهاى اخلاقى ما را شفا بخشد و زخمهاى وجود ما را
درمان کند، خودمان را آشنا کنیم. قدر بدانید این دعا و توسل و تضرع و توجه و
نورانیتى که از این راه حاصل مىشود. این همه چیز است.
بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع بزرگ اساتید، فضلا و طلاب حوزهى علمیهى قم، در مدرسهى فیضیه ۱۴/۰۷/۱۳۷۹
استغاثه امام سجاد علیه السلام
شما ملاحظه فرمایید که امام سجاد علیه الصلاة والسلام، آن مرکز نورانیت، آن
معدن معنویت و کمال، زین همهى عابدین عالم، در دعاهاى صحیفهى سجادیه، با
خود چگونه مواجه مىشود و خود را چطور در مقابل پروردگار عالم قرار مىدهد
و استغاثه مىکند! در نیمهى شب و بعد از نماز شب؛ آن هم نه نماز شب آدم
معمولى و عادى، بلکه نماز شب سید سجاد، آن امام همام به پروردگار عالم رو
مىکند و مىگوید: «و هذا مقام من استحیا لنفسه منک و سخط علیها و رضى
عنک». یعنى «پروردگارا! من به خاطر نفس خودم، به خاطر ضعفها و نقصهاى خودم
از تو شرمندهام. بر نفس خود خشمگینم و از تو راضىام.» این جمله را امام
سجاد علیهالصلاة والسلام، به پروردگار عالم مىگوید: «فتلقاک بنفس خاشعة و
رقبة خاضعة.»
بازنگرى در خود این است، که انسان، آسمان کمال را مرحله پس از مرحله طى
مىکند و کامل مىشود. اگر انسانهاى والا پدید مىآیند و اگر معنویات و
زیباییها خود را ظاهر مىکنند و نشان مىدهند، همه بر اثر بازنگرى در خود و
دیدن نقایص و عیبهاى خود است. برخلاف انسانى که چشم را بر روى همهى این
ضعفها ببندد؛ خود را فارغ بداند؛ مغرور به خود و مغرور به خدا شود؛ مغرور
به اندک شعلهى نورانیتى شود که در وجود او و بالاخره در وجود هر انسانى
هست و خود را نشان داده است و نهایتا به همین قانع شود. بعضى افراد هستند
که به کمترین خیرى از خیرات در وجود خودشان قانعند. فردى که چنین است، دیگر
کمال را نمىتواند طى کند.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار پرسنل و فرماندهان ارتش ۲۸/۰۱/۱۳۷۵
عبادت امام سجاد(علیه السلام) شبیهترین عبادات به عبادت امیرالمؤمنین(علیه السلام)
امام صادق مىگوید: در تمام اهل بیتمان – اهل بیت و اولاد پیامبر – از لحاظ
این رفتارها و این زهد و عبادت، هیچ کس به اندازهى على بن الحسین به
امیرالمؤمنین شبیهتر نبود؛ امام سجاد، از همه شبیهتر بود. امام صادق فصلى
در باب عبادت امام سجاد ذکر مىکند؛ از جمله مىفرماید: «و لقد دخل
ابوجعفر ابنه علیهما السلام علیه»؛ پدرم حضرت ابى جعفر باقر یک روز پیش
پدرش رفت و وارد اتاق آن بزرگوار شد. «فاذا هو قد بلغ من العبادة ما لم
یبلغه احد»؛ نگاه کرد، دید پدرش از عبادت حالى پیدا کرده که هیچ کس به این
حال نرسیده است. شرح مىدهد: رنگش از بىخوابى زرد شده، چشمهایش از گریه
درهم شده، پاهایش ورم کرده و… امام باقر اینها را در پدر بزرگوارش مشاهده
کرد و دلش سوخت: «فلم املک حین رأیته بتلک الحال البکاء»؛ مىگوید وقتى
وارد اتاق پدرم شدم و او را به این حال دیدم، نتوانستم خوددارى کنم؛ بنا
کردم زار زار گریه کردن: «فبکیت رحمة له». امام سجاد در حال فکر بود – تفکر
هم عبادتى است – به فراست دانست که پسرش امام باقر چرا گریه مىکند؛ خواست
یک درس عملى به او بدهد؛ سرش را بلند کرد: «قال یا بنى اعطنى بعض تلک
الصحف التى فیها عبادة علىبنابىطالب علیهالسلام»؛ در میان کاغذهاى ما
بگرد و آن دفترى که عبادت علىبنابىطالب را شرح داده، بیاور. ظاهرا از
دوران امام علىبنابىطالب علیهالسلام نوشتهها و کتابهایى در باب
قضاوتهاى آن حضرت، در باب زندگى آن حضرت، در باب احادیث آن حضرت، در اختیار
ائمه بود. از مجموع روایات دیگر، آدم اینطور مىفهمد که در موارد
گوناگونى از آن استفاده مىکردند. اینجا هم حضرت به پسرش امام باقر فرمود
آن نوشتهاى را که مربوط به عبادت علىبنابىطالب است، بردار بیاور. امام
باقر مىفرماید: «فاعطیته»؛ رفتم آوردم و به پدرم دادم. «فقرأ فیها شیئا
یسیرا ثم ترکها من یده تضجرا»؛ مقدارى به این نوشته نگاه کرد – امام سجاد،
هم به امام باقر درس مىدهد، هم به امام صادق درس مىدهد، هم به من و شما
درس مىدهد – با حال ملامت آن را بر زمین گذاشت؛ «و قال من یقوى على عبادة
على علىبنابىطالب علیهالسلام»؛ فرمود چه کسى مىتواند مثل
علىبنابىطالب عبادت کند؟ امام سجادى که آن قدر عبادت مىکند که امام
باقر دلش به حال او مىسوزد – نه مثل من و شما؛ ما که کمتر از اینها هم به
چشممان بزرگ مىآید – امام باقرى که خودش هم امام است و داراى آن مقامات
عالى است، از عبادت علىبنالحسین دلتنگ مىشود و دلش مىسوزد و نمىتواند
خودش را نگه دارد و بىاختیار زار زار گریه مىکند، آن وقت علىبنالحسین
با اینطور عبادات مىگوید: «من یقوى على عبادت علىبنابىطالب»؛ چه کسى
مىتواند مثل على عبادت کند؟ یعنى بین خودش و على فاصلهاى طولانى مىبیند.
بیانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز جمعهى تهران ۱۰/۱۰/۱۳۷۸
امام سجاد(ع) :
سه چیز سبب نجات مؤمن است :
1- بازداشتن زبان ازغیبت مردم
2- مشغول کردن خودش به آنچه که برای اخرت و دنیایش سود دهد
3- گریستن طولانی بر گناهانش
علی بن الحسین (علیهما السلام) ، چهارمین امام شیعیان ،در
پنجم شعبان سال 38 ه.ق متولد گشت.شهرت آن بزرگوار به دو لقب
زین العابدین و سجاد به علت عبادت بسیار و سجده های مکررایشان
است .
یکی از دلایل شهرت و محبوبیت آن حضرت نزد مردم، انتشار
جملات زیبا و گرانبار در قالب دعا بود که همگان را به خود جذب
می نمود. این دعاها در کتابی به نام صحیفه سجادیه که به آن
زبور آل محمد نیز می گویند گرد آوری شده و مشتمل بر دقیقترین
مسائل توحیدی، عبادی، اجتماعی و اخلاقی است.
سعید بن مسیب، از محدثین مشهور، درباره امام می گوید : "
هیچکس را پارساتر و باتقواتر از علی بن حسین ندیدم."
امام در زمان خویش به " علی الخیر"،
" علی الاغر" و
" علی
العابد " نیز شهرت داشت.
ابن ابی الحدید درباره امام سجاد می نویسد :
" آن حضرت را
که اهل سجده بود و آثار آن بر پیشانیش آشکار بود،
" ذوالثفنات
" می گفتند. "
آورده اند که آن حضرت وقتی وضو می گرفت، رنگ چهره اش دگرگون
می شد، و چون علت را می پرسیدند می فرمود :
" آیا می دانید که
در برابر چه کسی می خواهم بایستم ؟ "
و نیز گفته شده است که در وقت نماز چهره مبارکش دگرگون می
شد و رعشه بر اندامش می افتاد، و می فرمود: " این از آن روست
که می خواهم در حضور آن پادشاه بزرگ بایستم."
امام در وقت نماز به هیچ چیز توجه نداشت . یکبار به هنگام
نماز دست فرزند امام شکست، او از درد فریاد می زد ، شکسته بند
آوردند و استخوان دست را جا انداخت و فرزند امام هم چنان از
درد فریاد می کشید. پس از نماز، امام دست بچه را دید که به
گردنش آویزان است و آن زمان بود که متوجه شد دست بچه شکسته
است.
زمخشری می گوید :
" زمانی علی بن الحسین علیها السلام به
قصد وضو گرفتن دستش را در آب فروبرد ، در همان حال سرش را به
سوی آسمان و ستارگان بلند کرد و در آنها به تفکر پرداخت
، زمانی دراز گذشت، صبح دمید و مؤذن اذان گفت و هنوز دست امام
در آب بود."
امام در صدقه دادن و رسیدگی به محرومین نیز زبانزد بود و پس
از شهادت ایشان معلوم گردید که هزینه زندگی صد خانواده از
صدقات ایشان تامین می شده است. امام وقتی که سواره از کوچه های مدینه عبور می کرد هیچگاه
تقاضای گشودن راه را نداشت و معتقد بود که راه مشترک است و
ایشان حق ندارد دیگران را کنار بزند و مسیر را بگشاید .
علم امام سجّاد (ع)
اگر
امیرالمؤمنین علیه السلام می گوید: «از من بپرسید هرچه می خواهید که به خدا قسم
تمام وقایع را تا روز قیامت می دانم، حضرت سجاد نیز می گوید: «اگر نمی ترسیدم که
مردم در حق ما غلوّ کنند، وقایع را تا روز قیامت می گفتم.»
تقوای امام سجاد (ع)
امیرالمؤمنین
علیه السلام می فرمود:
والله لو اعطیت الاقالیم السبعة وما تحت افلا کها علی ان
اعصی فی نملة اسلبها جلب شعیرة ما فعلت.
«به
خدا قسم اگر تمام عالم هستی را به من دهند که به مورچه ای ظلم کنم و بیجهت پوست جوی
را از دهان آن بگیرم، نمی کنم.»
حضرت سجّاد نیز می فرمود:
تعصی الاله وانت تظهر حبّه هذا لعمری فی الفعال بدیع
لو کنت تظهر حبه لأطعته ان المحب لمن یحب مطیع
«خداوند را معصیت می کنی و ادعا می کنی که او را دوست داری. به جان من این ادعا از عجایب امور است. اگر راستی خدا را دوست داشتی او را اطاعت می کردی، زیرا محّب همیشه مطیع محبوب است.»
عبادت امام سجاد (ع)
دربارة
امیرالمؤمنین گفته شده است که روزها به ایجاد باغ و قنات برای فقرا و محتاجین مشغول
بود، و تا به صبح عبادت می کرد. حضرت سجّاد نیز چنین بود چه بسیار باغها و قنوات که
به دست ایشان برای دیگران آباد یا ایجاد شد. عبادت و سجدة او به حدی بود که به زین
العابدین و سجّاد ملقّب شد.
از
رسول اکرم روایت شده که روز قیامت خطاب می شود: «کجا است زین العابدین؟» و می بینم
که فرزندم علی بن الحسین جواب می دهد و می آید. از امام باقر روایت شده که: «پدرم
را می دیدم که از کثرت عبادت پاهای او ورم کرده، و صورت او زرد، و گونه های او
مجروح، و محل سجدة او پینه بسته بود.»
سخاوت، فتوت و رأفت امام سجّاد (ع)
در
تاریخ است یکی از کارهای امیرالمؤمنین (ع) اداره کردن فقرا بطور مخفیانه بوده است.
امیرالمؤمنین شبها خوراک، پوشاک و هیزم به خانة بینوایان می برد، و آن بینوایان حتی
نمی دانستند که چه کسی آنها را اداره می کند. همچنین میان مورخین مشهور است که امام
سجاد (ع) چنین بوده است.
راوی
می گوید: در محضر امام صادق (ع) بودیم که از مناقب امیرالمؤمنین (ع) صحبت شد و گفته
شد هیچ کس قدرت عمل امیرالمؤمنین را ندارد و شباهت هیچ کس به امیرالمؤمنین، بیشتر
از علی بن الحسین نبوده است که صد خانواده را اداره می کرد. شبها گاهی هزار رکعت
نماز می خواند.»
از
طریق اهل تسنن روایت شده است که چون حضرت سجاد شهید گشت روشن شد که آن حضرت صد
خانواده را بطور مخفی اداره می کرده است.
زهد امام سجّاد (ع)
چنانچه
امیرالمؤمنین (ع) زاهد به تمام معنی بوده است و دلبستگی به مالی و به کسی جز به
خدای متعال نداشته است. همچنین بوده است امام سجاد (ع). لذا به اصحاب خود سفارش می
فرمود:
اصحابی، اخوانی، علیکم بدار الآخرة ولا اوصیکم بدار الدنیا فانکم علیها وبها
متمسکون اما بلغکم ان عیسی علیه السلام قال للحواریین. الدنیا قنطرة فاعبروها ولا
تعمروها. وقال: من یبنی علی موج البحر داراً؟ تلکم الدار الدنیا ولا تتخذوها
قراراً.
«ای
یاران من، برادران من، مواظب خانة آخرت باشید من سفارش دنیا را به شما نمی کنم زیرا
شما بر آن حریص هستید و به آن چنگ زده اید. آیا نشنیده اید که حضرت عیسی به حواریون
می گفت: دنیا پل است، از روی آن بگذرید و به تعمیرش نپردازید! چه کسی روی موج آب
خانه می سازد؟ موج دریا این دنیا است، به آن دلبستگی نداشته
باشید.»
شجاعت امیرالمؤمنین (ع)
شجاعت
امیرالمؤمنین (ع) زبانزد خاص و عام است. و اگر گفتار امام سجاد (ع) را در مجلس ابن
زیاد و در مجلس یزید و مخصوصاً خطبة آن بزرگوار را در مسجد شام در نظر بگیریم شجاعت
این بزرگوار نیز بر ما روشن می شود.
امیرالمؤمنین
شجاعت خود را در میدان برای افرادی مثل عمروبن عبدود و مرحب خیبری به کار می برد و
فرزند گرامی او امام سجّاد، شجاعت را در مجلس ابن زیاد و مجلس یزید و روی منبر در
مسجد شام به کار برده است.
سیاست امام سجّاد (ع)
امیرالمؤمنین
به اقرار همة مورخین از سنّی و شیعه پاسدار اسلام بود و رأی و تدبیر او فوق العاده
مفید بود، چنانکه عمر بیشتر از هفتاد مورد گفته است: لولا علی لهک عمر، یعنی: «اگر
علی نبود عمر هلاک شده بود.»
امام
سجاد علیه السلام در مدت سی و پنج سال پاسدار شیعه بود. مورخین معتقدند که تدبیر
امام سجّاد، مدینه را و بسیاری از شیعیان را از دست کسانی چون یزید و عبدالملک
مروان نجات داد.
حلم امام سجاد (ع)
دربارة امیرالمؤمنین گفتاری نقل شده و ایشان فرمودند: «برآدم بیخردی گذشتم
که به من بد می گفت. از او صرف نظر کردم گویی که او حرفی نزده است.»
دربارة امام سجاد نیز گفتاری نقل شده است و ایشان فرمودند:
«بر کسی گذشتم که به من بد می گفت. بدو گفتم که اگر راست می گویی خداوند
متعال مرا رحمت کند، و اگر دروغ می گویی خدا تو را بیامرزد!»
تواضع امام سجاد (ع)
آن
حضرت با فقرا می نشست، با آنان غذا می خورد، از آنان دلجویی می کرد، به آنان لطف
داشت و پناه آنان بود، برای آنان کار می کرد و از آنان پذیرایی می نمود، و دربارة
آنان به دیگران سفارش می کرد.
تاریخ
نویسان اقرار دارند که امام سجاد (ع)، دوست داشت فقیران، یتیمان و بینوایان سر سفره
اش باشند و با آنها بنشیند، غذا برای آنها آماده کند و حتی غذا در دهن آنان بگذارد.
فصاحت و بلاغت امام سجّاد (ع)
فصاحت
به معنی خوب سخن گفتن، مجاز، کنایه، لطایف و مثالها را به کار بردن است. و بلاغت
سخن خوب گفتن، بجا سخن گفتن، از طول کلام بی فایده پرهیز داشتن است. فصاحت و بلاغت
امیرالمؤمنین مورد اقرار همه است آنچنانکه دربارة نهج البلاغه گفته شده:
دون
کلام الخالق وفوق کلام المخلوق.
جهاد امام سجاد (ع)
امیرالمؤمنین
علیه السلام بزرگترین مجاهد اسلام است که توانست اسلام را از دست کفار و مشرکین
نجات دهد. ولی فرزندش امام سجّاد گرچه در کربلا کشته نشد اما وجودش، بقایش و اسارتش
عامل بقای اسلام بوده است. قیام ابی عبدالله الحسین (ع) درختی بود که در کربلا
کاشته شد و آبیاری و به ثمر رساندن و نگاهداری از آن به دست امام سجاد (ع) به دست
زینب کبری انجام گرفت.
تدبیر
امام سجاد در اسارت، گریه های امام سجاد در مدینه، نوحه خوانی و روضه خوانیهای آن
حضرت در مدت سی و پنج سال سخنرانیش، به موقع جهادی بود فوق العاده مفید و ثمربخش که
تحلیل سیاسی تاریخ، این مطالب را نشان می دهد.
عفو
و جوانمردی امام سجّاد (ع)
اگر
تاریخ دربارة امیرالمؤمنین (ع) می گوید که چگونه از ابن ملجم مواظبت کرد و هنگامی
که ظرف شیری را برای حضرت می آوردند نیمی را می خورد و نیم دیگر را برای او می
فرستاد، و دربارة او وصیّت و سفارش فراوان نمود، دربارة امام سجّاد نیز منقول است
که: فرماندار مدینه که دل امام سجاد را خون کرده بود، از طرف عبدالملک مروان معزول
شد و امر شد که او را به درختی ببندند و مردم بیایند و به او توهین کنند. امام سجاد
(ع) اصحاب خود را خواست و سفارش فرمود که مبادا به او توهین شود! امام سجاد نزد او
رفت و او را دلداری داد و نزد عبدالملک مروان وساطت او را کرد که از این خواری نجات
یابد.
آن
فرماندار معزول می گفت از علی بن الحسین و یارانش ترس دارم زیرا به آنها ظلم بسیار
کردم.
ابهت و شخصیت امام سجّاد (ع)
دربارة
امیرالمؤمنین (ع) گفته شده که بسیار متواضع بود، ولی بزرگی شخصیّت آن بزرگوار میان
همه محفوظ بود. همچنین است فرزند عزیزش امام سجاد (ع).
در
تاریخ ضبط است که هشام بن عبدالملک به حج آمده بود و کثرت جمعیت مانع شدکه حجر
الاسود را استلام کند. پس در گوشه ای برای او فرشی انداخته و نشسته بود که امام
سجّاد وارد طواف شد و وقتی به حجر الاسود رسید، مردم کنار رفتند و حضرت مکرّر
استلام نمود. هشام فوق العاده ناراحت شد. یکی از اطرافیان پرسید: این مرد کیست که
مردم چنین به او احترام دارند؟ هشام تجاهل کرد و گفت نمی دانم. فرزدق آنجا بود، فی
البداهة قصیدة
مفصلی دربارة امام سجاد سرود. ما چند بیت از آن قصیده را می آوریم: تمام قصیده در
مناقب ابن شهر آشوب موجود است:
هذا
الذی تعرف البطحاء وطاته
والبیت یعرفه والحل والحرم
ما قال
لاقط الا فی تشهده
لولا التشهد کانت لانه نعم
یغضی
حیاء ویغضی من مهابته
فما یکلم الا حین یبتسم
من
معشر حبهم دین وبغضهم
کفر وقربهم منجی ومقتصم
مقدم
بعد ذکر الله ذکرهم
فی کل فرض ومختوم به الکلم
زندگی امام سجاد (ع)
می
دانیم زندگی امیرالمؤمنین (ع) پر تلاطم بود در نهج البلاغه می فرماید: صبرت وفی
العین قذی وفی الحلق شجی. یعنی: «صبر نمودم در مصایب نظیر کسی که خاری در چشم و
استخوانی در گلو داشته باشد.» ولی زندگی امام سجّاد علیه السلام از زندگی
امیرالمؤمنین علیه السلام بسیار پرتلاطم تر بود. آن حضرت در بحبوحة جنگ صفین به
دنیا آمد: در زمان معاویه و آن جنایاتش پرورش پیدا کرده. معاویه را با کشتارهای
دسته جمعی شیعیان، با اشاعة سبّ امیرالمؤمنین در خطبه ها و بعد از نمازها دیده است.
بعداً حماسة کربلا و اسارت، که هر روزی از آن چند بار مرگ است، مجلس ابن زیاد و
مجلس یزید را با اهل بیت پدرش پشت سر نهاد. قضیة حره که ننگی است بر دامن مسلمانان
را مشاهده کرد.
یزید
سال دوم سلطنت، شخصی را با پنج هزار لشگر به مدینه فرستاد و دستور قتل عام داد و سه
روز مدینه را برای لشگریان خود مباح اعلام نمود.
او
شاهد قضیة عبدالله بن زبیر است ـ که همة بنی هاشم و من جمله محمد بن حنفیه را در
شعب ابی طالب جمع نمود که بسوزاند و چون دشمن رسید موفق نشد ـ شاهد مروان بن حکم
بود که دشمن سرسخت اهل بیت بود. شاهد حکومت عبدالملک مروان با فرماندارش حجاج بن
یوسف ثقفی است. زندانی زندان حجاج بن یوسف است که در میان بیابانی، پنجاه هزار
زندانی در آن زندان بود و دمیری در حیاة الحیوان می گوید خوراک آنها دو قرصه نان
بود که بیشتر آن خاکستر بود. شاهد کشتار بیشتر از صد هزار نفر بود به جرم دوستی با
اهل بیت. پنجاه و هفت سال در این دنیا زندگی کرد ولی هر روز از آن برای آن بزرگوار
قتلگاهی بود.
والسلام
علیه یوم ولد ویوم استشهد ویوم یبعث حیاً.