ولادت
ولادت
حضرت مهدی صاحب الزمان ( ع ) در شب جمعه ، نیمه شعبان سال 255یا 256
هجری بوده است . پس از اینکه دو قرن و اندی از هجرت پیامبر ( ص ) گذشت ، و
امامت به امام دهم حضرت هادی ( ع ) و امام یازدهم حضرت عسکری ( ع ) رسید ،
کم کم در بین فرمانروایان و دستگاه حکومت جبار ، نگرانی هایی پدید آمد .
علت آن اخبار و احادیثی بود که در آنها نقل شده بود : از امام حسن عسکری ( ع
) فرزندی تولد خواهد یافت که تخت و کاخ جباران و ستمگران را واژگون خواهد
کرد و عدل و داد را جانشین ظلم و ستم ستمگران خواهد نمود . در احادیثی که
بخصوص از پیغمبر ( ص ) رسیده بود ، این مطلب زیاد گفته شده و به گوش
زمامداران رسیده بود . در این زمان یعنی هنگام تولد حضرت مهدی ( ع ) ،
معتصم عباسی ، هشتمین خلیفه عباسی ، که حکومتش از سال 218هجری آغاز شد ،
سامرا ، شهر نوساخته را مرکز حکومت عباسی قرار داد . این اندیشه - که ظهور
مصلحی پایه های حکومت ستمکاران را متزلزل می نماید و باید از تولد نوزادان
جلوگیری کرد ، و حتی مادران بیگناه را کشت ، و یا قابله هایی را پنهانی به
خانه ها فرستاد تا از زنان باردار خبر دهند - در تاریخ نظایری دارد . در
زمان حضرت ابراهیم ( ع ) نمرود چنین کرد . در زمان حضرت موسی ( ع ) فرعون
نیز به همین روش عمل نمود . ولی خدا نخواست . همواره ستمگران می خواهند
مشعل حق را خاموش کنند ، غافل از آنکه ، خداوند نور خود را تمام و کامل می
کند ، اگر چه کافران و ستمگران نخواهند . در مورد نوزاد مبارک قدم حضرت
امام حسن عسکری ( ع ) نیز داستان تاریخ به گونه ای شگفت انگیز و معجزه آسا
تکرار شد . امام دهم بیست سال - در شهر سامرا - تحت نظر و مراقبت بود ، و
سپس امام یازدهم ( ع ) نیز در آنجا زیر نظر و نگهبانی حکومت به سر می برد .
" به هنگامی که ولادت ، این اختر تابناک ، حضرت مهدی ( ع ) ، نزدیک گشت ، و
خطر او در نظر جباران قوت گرفت ، در صدد بر آمدند تا از پدید آمدن این
نوزاد جلوگیری کنند ، و اگر پدید آمد و بدین جهان پای نهاد ، او را از
میان بردارند . بدین علت بود که چگونگی احوال مهدی ، دوران حمل و سپس تولد
او ، همه و همه ، از مردم نهان داشته می شد ، جز چند تن معدود از نزدیکان ،
یا شاگردان و اصحاب خاص امام حسن عسکری ( ع ) کسی او را نمی دید . آنان
نیز مهدی را گاه بگاه می دیدند ، نه همیشه و به صورت عادی " .
شیعیان خاص ، مهدی ( ع ) را مشاهده کردند
در
مدت 5 یا 4 سال آغاز عمر حضرت مهدی که پدر بزرگوارش حیات داشت ، شیعیان
خاص به حضور حضرت مهدی ( ع ) می رسیدند . از جمله چهل تن به محضر امام
یازدهم رسیدند و از امام خواستند تا حجت و امام بعد از خود را به آنها
بنمایاند تا او را بشناسند ، و امام چنان کرد . آنان پسری را دیدند که
بیرون آمد ، همچون پاره ماه ، شبیه به پدر خویش . امام عسکری فرمود : " پس
از من ، این پسر امام شماست ، و خلیفه من است در میان شما ، امر او را
اطاعت کنید ، از گرد رهبری او پراکنده نگردید ، که هلاک می شوید و دینتان
تباه می گردد . این را هم بدانید که شما او را پس از امروز نخواهید دید ،
تا اینکه زمانی دراز بگذرد . بنابراین از نایب او ، عثمان بن سعید ، اطاعت
کنید " . و بدین گونه ، امام یازدهم ، ضمن تصریح به واقع شدن غیبت کبری ،
امام مهدی را به جماعت شیعیان معرفی فرمود ، و استمرار سلسله ولایت را
اعلام داشت . یکی از متفکران و فیلسوفان قرن سوم هجری که به حضور امام
رسیده است ، ابو سهل نوبختی می باشد . باری ، حضرت مهدی ( ع ) پنهان می
زیست تا پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسکری در روز هشتم ماه ربیع الاول سال
260هجری دیده از جهان فرو بست . در این روز بنا به سنت اسلامی ، می بایست
حضرت مهدی بر پیکر مقدس پدر بزرگوار خود نماز گزارد ، تا خلفای ستمگر
عباسی جریان امامت را نتوانند تمام شده اعلام کنند ، و یا بد خواهان آن را
از مسیر اصلی منحرف کنند ، و وراثت معنوی و رسالت اسلامی و ولایت دینی را
به دست دیگران سپارند . بدین سان ، مردم دیدند کودکی همچون خورشید تابان با
شکوه هر چه تمامتر از سرای امام بیرون آمد ، و جعفر کذاب عموی خود را که
آماده نماز گزاردن بر پیکر امام بود به کناری زد ، و بر بدن مطهر پدر نماز
گزارد .
ضرورت غیبت آخرین امام
بیرون
آمدن حضرت مهدی ( ع ) و نماز گزاران آن حضرت همه جا منتشر شد . کارگزاران و
ماموران معتمد عباسی به خانه امام حسن عسکری (ع ) هجوم بردند، اما هر چه
بیشتر جستند کمتر یافتند ، و در چنین شرایطی بود که برای بقای حجت حق
تعالی ، امر غیبت امام دوازدهم پیش آمد و جز این راهی برای حفظ جان آن "
خلیفه خدا در زمین " نبود ، زیرا ظاهر بودن حجت حق و حضورش در بین مردم
همان بود و قتلش همان . پس مشیت و حکمت الهی بر این تعلق گرفت که حضرتش را
از نظرها پنهان نگهدارد ، تا دست دشمنان از وی کوتاه گردد ، و واسطه
فیوضات ربانی ، بر اهل زمین سالم ماند . بدین صورت حجت خدا ، هر چند آشکار
نیست ، اما انوار هدایتش از پس پرده غیبت راهنمای موالیان و دوستانش می
باشد . ضمنا این کیفر کردار امت اسلامی است که نه تنها از مسیر ولایت و
اطاعت امیر المؤمنین علی ( ع ) و فرزندان معصومش روی بر تافت ، بلکه به
آزار و قتل آنان نیز اقدام کرد ، و لزوم نهان زیستی آخرین امام را برای حفظ
جانش سبب شد . در این باب سخن بسیار است و مجال تنگ ، اما برای اینکه
خوانندگان به اهمیت وجود امام غایب در جهان بینی تشیع پی برند ، به نقل قول
پروفسور هانری کربن - مستشرق فرانسوی - در ملاقاتی که با علامه
طباطبائی داشته ، می پردازیم : " به عقیده من مذهب تشیع تنها مذهبی است که
رابطه هدایت الهیه را میان خدا و خلق ، برای همیشه ، نگهداشته و بطور
استمرار و پیوستگی ولایت را زنده و پابر جا می دارد ... تنها مذهب تشیع
است که نبوت را با حضرت محمد - صلی الله علیه و آله و سلم - ختم شده می
داند ، ولی ولایت را که همان رابطه هدایت و تکمیل می باشد ، بعد از آن حضرت
و برای همیشه زنده می داند . رابطه ای که از اتصال عالم انسانی به عالم
الوهی کشف نماید ، بواسطه دعوتهای دینی قبل از موسی و دعوت دینی موسی و
عیسی و محمد - صلوات الله علیهم - و بعد از حضرت محمد ، بواسطه ولایت
جانشینان وی ( به عقیده شیعه ) زنده بوده و هست و خواهد بود ، او
حقیقتی است زنده که هرگز نظر علمی نمی تواند او را از خرافات شمرده از لیست
حقایق حذف نماید ... آری تنها مذهب تشیع است که به زندگی این حقیقت ، لباس
دوام و استمرار پوشانیده و معتقد است که این حقیقت میان عالم انسانی و
الوهی ، برای همیشه ، باقی و پا برجاست " یعنی با اعتقاد به امام حی غایب
.
صورت و سیرت مهدی ( ع )
چهره
و شمایل حضرت مهدی ( ع ) را راویان حدیث شیعی و سنی چنین نوشته اند : "
چهره اش گندمگون ، ابروانی هلالی و کشیده ، چشمانش سیاه و درشت و جذاب ،
شانه اش پهن ، دندانهایش براق و گشاد ، بینی اش کشیده و زیبا، پیشانی اش
بلند و تابنده . استخوان بندی اش استوار و صخره سان ، دستان و انگشتهایش
درشت . گونه هایش کم گوشت و اندکی متمایل به زردی - که از بیداری شب عارض
شده - بر گونه راستش خالی مشکین . عضلاتش پیچیده و محکم ، موی سرش بر لاله
گوش ریخته ، اندامش متناسب و زیبا ، هیاتش خوش منظر و رباینده ، رخساره اش
در هاله ای از شرم بزرگوارانه و شکوهمند غرق . قیافه اش از حشمت و شکوه
رهبری سرشار . نگاهش دگرگون کننده ، خروشش دریاسان ، و فریادش همه گیر " .
حضرت مهدی صاحب علم و حکمت بسیار است و دارنده ذخایر پیامبران است . وی
نهمین امام است از نسل امام حسین ( ع ) اکنون از نظرها غایب است . ولی مطلق
و خاتم اولیاء و وصی اوصیاء و قائد جهانی و انقلابی اکبر است . چون ظاهر
شود ، به کعبه تکیه کند ، و پرچم پیامبر ( ص ) را در دست گیرد و دین خدا را
زنده و احکام خدا را در سراسر گیتی جاری کند . و جهان را پر از عدل و داد و
مهربانی کند . حضرت مهدی ( ع ) در برابر خداوند و جلال خداوند فروتن است .
خدا و عظمت خدا در وجود او متجلی است و همه هستی او را فراگرفته است .
مهدی ( ع ) عادل است و خجسته و پاکیزه . ذره ای از حق را فرو نگذارد .
خداوند دین اسلام را به دست او عزیز گرداند . در حکومت او ، به
احدی ناراحتی نرسد مگر آنجا که حد خدایی جاری گردد . مهدی ( ع ) حق هر
حقداری را بگیرد و به او بدهد . حتی اگر حق کسی زیر دندان دیگری باشد ،
از زیر دندان انسان بسیار متجاوز و غاصب بیرون کشد و به صاحب حق باز گرداند
. به هنگام حکومت مهدی ( ع ) حکومت جباران و مستکبران ، و نفوذ سیاسی
منافقان و خائنان ، نابود گردد . شهر مکه - قبله مسلمین - مرکز حکومت
انقلابی مهدی شود . نخستین افراد قیام او ، در آن شهر گرد آیند و در آنجا
به او بپیوندند ... برخی به او بگروند ، با دیگران جنگ کند ، و هیچ صاحب
قدرتی و صاحب مرامی ، باقی نماند و دیگر هیچ سیاستی و حکومتی ، جز حکومت
حقه و سیاست عادله قرآنی ، در جهان جریان نیابد . آری ، چون مهدی ( ع )
قیام کند زمینی نماند ، مگر آنکه در آنجا گلبانگ محمدی : اشهد ان لا اله
الا الله ، و اشهد ان محمدا رسول الله ، بلند گردد . در زمان حکومت مهدی ( ع
) به همه مردم ، حکمت و علم بیاموزند ، تا آنجا که زنان در خانه ها با
کتاب خدا و سنت پیامبر ( ص ) قضاوت کنند . در آن روزگار ، قدرت عقلی توده
ها تمرکز یابد . مهدی ( ع ) با تایید الهی ، خردهای مردمان را به کمال
رساند و فرزانگی در همگان پدید آورد ... . مهدی ( ع ) فریاد رسی است که
خداوند او را بفرستد تا به فریاد مردم عالم برسد . در روزگار او همگان به
رفاه و آسایش و وفور نعمتی بیمانند دست یابند . حتی چهارپایان فراوان
گردند و با دیگر جانوران ، خوش و آسوده باشند . زمین گیاهان بسیار رویاند
آب نهرها فراوان شود ، گنجها و دفینه های زمین و دیگر معادن استخراج گردد .
در زمان مهدی ( ع ) آتش فتنه ها و آشوبها بیفسرد ، رسم ستم و شبیخون و
غارتگری برافتد و جنگها از میان برود . در جهان جای ویرانی نماند ، مگر
آنکه مهدی ( ع ) آنجا را آباد سازد . در قضاوتها و احکام مهدی ( ع ) و در
حکومت وی ، سر سوزنی ظلم و بیداد بر کسی نرود و رنجی بر دلی ننشیند .
مهدی ، عدالت را ، همچنان که سرما و گرما وارد خانه ها شود ، وارد خانه
های مردمان کند و دادگری او همه جا را بگیرد .
شمشیر حضرت مهدی ( ع )
شمشیر
مهدی ، سیف الله و سیف الله المنتقم است . شمشیری است خدائی ، شمشیری است
انتقام گیرنده از ستمگران و مستکبران . شمشیر مهدی شمشیر انتقام از همه
جانیان در طول تاریخ است . درندگان متمدن آدمکش را می کشد ، اما بر سر
ضعیفان و مستضعفان رحمت می بارد و آنها را می نوازد . روزگار موعظه و نصیحت
در زمان او دیگر نیست . پیامبران و امامان و اولیاء حق آمدند و آنچه لازمه
پند دادن بود بجای آوردند . بسیاری از مردم نشنیدند و راه باطل خود را
رفتند و حتی اولیاء حق را زهر خوراندند و کشتند . اما در زمان حضرت مهدی
باید از آنها انتقام گرفته شود . مهدی ( ع ) آن قدر از ستمگران را بکشد که
بعضی گویند : این مرد از آل محمد ( ص ) نیست . اما او از آل محمد ( ص ) است
یعنی از آل حق ، آل عدالت ، آل عصمت و آل انسانیت است . از روایات شگفت
انگیزی که در مورد حضرت مهدی ( ع ) آمده است ، خبری است که از حضرت امام
محمد باقر ( ع ) نقل شده و مربوط است به 1290سال قبل . در این روایت حضرت
باقر ( ع ) می گویند : " مهدی ، بر مرکبهای پر صدایی ، که آتش و نور در
آنها تعبیه شده است ، سوار می شود و به آسمانها ، همه آسمانها سفر می کند "
. و نیز در روایت امام محمد باقر ( ع ) گفته شده است که بیشتر آسمانها ،
آباد و محل سکونت است . البته این آسمان شناسی اسلامی ، که از مکتب ائمه
طاهرین ( ع ) استفاده می شود ، ربطی به آسمان شناسی یونانی و هیئت
بطلمیوسی ندارد ... و هر چه در آسمان شناسی یونانی ، محدود بودن فلک ها و
آسمانها و ستارگان مطرح است ، در آسمان شناسی اسلامی ، سخن از وسعت و ابعاد
بزرگ است و ستارگان بیشمار و قمرها و منظومه های فراوان . و گفتن چنین
مطالبی از طرف پیامبر اکرم ( ص ) و امام باقر ( ع ) جز از راه ارتباط با
عالم غیب و علم خدائی امکان نداشته است .
غیبت کوتاه مدت یا غیبت صغری
مدت
غیبت صغری بیش از هفتاد سال بطول نینجامید ( از سال 260ه. تا سال 329ه. )
که در این مدت نایبان خاص ، به محضر حضرت مهدی ( ع ) می رسیدند ، و پاسخ
نامه ها سؤوالات را به مردم می رساندند . نایبان خاص که افتخار رسیدن به
محضر امام ( ع ) را داشته اند ، چهار تن می باشند که به " نواب خاص " یا "
نایبان ویژه " معروفند . 1 - نخستین نایب خاص مهدی ( ع ) عثمان بن سعید
اسدی است . که ظاهرا بعد از سال 260هجری وفات کرد ، و در بغداد به خاک
سپرده شد . عثمان بن سعید از یاران و شاگردان مورد اعتماد امام دهم و امام
یازدهم بود و خود در زیر سایه امامت پرورش یافته بود . 2 - محمد بن عثمان :
دومین سفیر و نایب امام ( ع ) محمد بن عثمان بن سعید فرزند عثمان بن سعید
است که در سال 305هجری وفات کرد و در بغداد بخاک سپرده شد . نیابت و سفارت
محمد بن سعید نزدیک چهل سال بطول انجامید . 3 - حسین بن روح نوبختی : سومین
سفیر ، حسین بن روح نوبختی بود که در سال 326 هجری فوت کرد . 4 - علی بن
محمد سمری : چهارمین سفیر و نایب امام حجه بن الحسن ( ع ) است که در سال
329هجری قمری در گذشت و در بغداد دفن شد . مدفن وی نزدیک آرامگاه عالم و
محدث بزرگ ثقه الاسلام محمد بن یعقوب کلینی است . همین بزرگان و عالمان و
روحانیون برجسته و پرهیزگار و زاهد و آگاه در دوره غیبت صغری واسطه ارتباط
مردم با امام غایب و حل مشکلات آنها بوسیله حضرت مهدی ( ع ) بودند .
غیبت دراز مدت یا غیبت کبری و نیابت عامه
این
دوره بعد از زمان غیبت صغری آغاز شد ، و تاکنون ادامه دارد .این مدت دوران
امتحان و سنجش ایمان و عمل مردم است . در زمان نیابت عامه ، امام ( ع )
ضابطه و قاعده ای به دست داده است تا در هر عصر ، فرد شاخصی که آن ضابطه و
قاعده ، در همه ابعاد بر او صدق کند ، نایب عام امام ( ع ) باشد و به
نیابت از سوی امام ، ولی جامعه باشد در امر دین و دنیا . بنابراین ، در
هیچ دوره ای پیوند امام ( ع ) با مردم گسیخته نشده و نبوده است . اکنون نیز
، که دوران نیابت عامه است ، عالم بزرگی که دارای همه شرایط فقیه و
دانای دین بوده است و نیز شرایط رهبری را دارد ، در راس جامعه قرار می گیرد
و مردم به او مراجعه می کنند و او صاحب " ولایت شرعیه " است به نیابت از
حضرت مهدی ( ع ) . بنابراین ، اگر نایب امام ( ع ) در این دوره ، حکومتی را
درست و صالح نداند آن حکومت طاغوتی است ، زیرا رابطه ای با خدا و دین خدا و
امامت و نظارت شرعی اسلامی ندارد . بنابر راهنمایی امام زمان ( عجل الله
فرجه ) برای حفظ انتقال موجودیت تشیع و دین خدا ، باید همیشه عالم و
فقیهی در راس جامعه شیعه قرار گیرد که شایسته و اهل باشد ، و چون کسی - با
اعلمیت و اولویت - در راس جامعه دینی و اسلامی قرار گرفت باید مجتهدان و
علمای دیگر مقام او را پاس دارند ، و برای نگهداری وحدت اسلامی و تمرکز
قدرت دینی او را کمک رسانند ، تا قدرتهای فاسد نتوانند آن را متلاشی و
متزلزل کنند . گر چه دوری ما از پناهگاه مظلومان و محرومان و مشتاقان -
حضرت مهدی ( ع ) - بسیار درد آور است ، ولی بهر حال - در این دوره آزمایش -
اعتقاد ما اینست که حضرت مهدی ( ع ) به قدرت خدا و حفظ او ، زنده است و
نهان از مردم جهان زندگی می کند ، روزی که " اقتضای تام " حاصل شود ، ظاهر
خواهد شد ، و ضمن انقلابی پر شور و حرکتی خونین و پردامنه ، بشریت مظلوم
را از چنگ ظالمان نجات خواهد داد ، و رسم توحید و آیین اسلامی را عزت
دوباره خواهد بخشید .
اعتقاد به مهدویت در دوره های گذشته
اعتقاد
به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجی در دینهای دیگر مانند : یهودی ،
زردشتی ، مسیحی و مدعیان نبوت عموما ، و دین مقدس اسلام ، خصوصا ، به عنوان
یک اصل مسلم مورد قبول همه بوده است .
اعتقاد به حضرت مهدی ( ع ) منحصر به شیعه نیست
عقیده
به ظهور حضرت مهدی ( ع ) فقط مربوطبه شیعیان و عالم تشیع نیست ، بلکه
بسیاری از مذاهب اهل سنت ( مالکی ، حنفی ، شافعی و حنبلی و ... ) به این
اصل اعتقاد دارند و دانشمندان آنها ، این موضوع را در کتابهای فراوان خود
آورده اند و احادیث پیغمبر ( ص ) را درباره مهدی ( ع ) از حدیثهای متواتر و
صحیح می دانند .
قرآن و حضرت مهدی ( ع )
در
قرآن کریم درباره حضرت مهدی و ظهور منجی در آخر الزمان و حکومت صالحان و
پیروزی نیکان بر ستمگران آیاتی آمده است از جمله : " ما در زبور داوود ، پس
از ذکر ( = تورات ) نوشته ایم که سرانجام ، زمین را بندگان شایسته ما
میراث برند و صاحب شوند " . حضرت امام محمد باقر ( ع ) درباره " بندگان
شایسته " فرموده است : منظور اصحاب حضرت مهدی در آخر الزمان هستند . و نیز :
" ما می خواهیم تا به مستضعفان زمین نیکی کنیم ، یعنی : آنان را پیشوایان
سازیم و میراث بران زمین " . بسم الله الرحمن الرحیم . انا انزلناه فی لیله
القدر ... ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم . تو شب قدر را چگونه شبی می
دانی ؟ شب قدر از هزار ماه بهتر است . در آن شب ، فرشتگان و روح ( جبرئیل )
به اذن خدا ، همه فرمانها و سرنوشتها را فرود می آورند . آن شب ، تا سپیده
دمان ، همه سلام است و سلامت . چنانکه از آیه های " سوره قدر "
بروشنی فهمیده می شود ، در هر سال شبی هست که از هزار ماه به ارزش و فضیلت
برتر است . آنچه از احادیثی که در تفسیر این سوره ، و تفسیر آیات آغاز
سوره دخان فهمیده می شود ، این است که فرشتگان ، در شب قدر ، مقدرات یکساله
را به نزد " ولی مطلق زمان " می آورند و به او تسلیم می دارند . در روزگار
پیامبر اکرم ( ص ) محل فرشتگان در شب قدر ، آستان مصطفی ( ع ) بوده است .
هنگامی که در شناخت قرآنی ، به این نتیجه می رسیم که " شب قدر " در هر سال
هست ، باید توجه کنیم پس " صاحب شب قدر " نیز باید همیشه وجود داشته باشد و
گرنه فرشتگان بر چه کسی فرود آیند ؟ پس چنانکه " قرآن کریم " تا قیامت هست
و " حجت " است ، صاحب شب قدر هست و همو " حجت " است . " حجت " خدا در این
زمان جز حضرت ولی عصر ( ع ) کسی نیست . چندانکه حضرت رضا علیه السلام می
فرماید : " امام ، امانتدار خداست در زمین ، و حجت خداست در میان مردمان ، و
خلیفه خداست در آبادیها و سرزمینها ... " . فیلسوف معروف و متکلم بزرگ و
ریاضی دان مشهور اسلامی ، خواجه نصیرالدین طوسی می گوید : " در نزد
خردمندان روشن است که لطف الهی منحصر است در تعیین امام ( ع ) و وجود امام
به خودی خود لطف است از سوی خداوند ، و تصرف او در امور لطفی است دیگر . و
غیبت او ، مربوطبه خود ماست . "
طول عمر امام زمان ( ع )
درازی عمر
امام ( ع ) با در نظر گرفتن عمرهای درازی که قرآن بدانها گواهی می دهد ، و
در کتابهای تاریخی نیز افراد معمر ( دارای عمر دراز ) زیاد بوده اند ، و
در گذشته و حال نیز چنین کسانی بوده و هستند ، عمر زیاد حضرت مهدی ( ع )
به هیچ دلیلی محال نیست ، بلکه از نظر عقلی و دید وسیع علمی و امکان واقع
شدن بهیچ صورت بعید نیست . از اینها گذشته اگر از نظر قدرت الهی ، بدان نظر
کنیم ، امری ناممکن نیست . در برابر قدرت خدا - که بر هر چیز تواناست -
عمرهایی مانند عمر حضرت نوح ( ع ) و عمر بیشتر از آن حضرت و یا کمتر از آن
کاملا امکان دارد. برای خدای قدیر و حکیم ، کوچک و بزرگ ، کم و بسیار ،
همه و همه مساوی است . بنابراین حکمت کامل و بالغ او ، تا هر موقع اقتضا
کند بنده خود را در نهایت سلامت زنده نگاه می دارد . پس طبق حکمت الهی ،
امام دوازدهم ، مهدی موعود ( ع ) باید از انظار غایب باشد و سالها زنده
بماند و راز دار جهان و واسطه فیض برای جهانیان باشد تا هر وقت خدا اراده
کند ظاهر گردد ، و عالم را پس از آنکه از ظلم و جور پر شده ، از قسط و عدل
پر کند .