بررسى تطبیقى نشانههاى ظهور
یکى از باورهاى مشترک میان همه ادیان الهى، اعتقاد به ظهور منجى و رهانندهاى است که مىآید و جهان را مملو از نور و نیکى مىکند. ظهور این منتظر نیز با وقایع و حوادثى خاص توام است که در منابع ادیان مختلف، کم و بیش مشابهتهایى میان آنها دیده مىشود. این مقاله نگاهى تطبیقى به برخى نشانههاى ظهور در اسلام و مسیحیت دارد که مورد بررسی قرار میگیرد.
نشانههاى ظهور
رخدادهایى که بر اساس پیشبینى معصومین(علیهم السلام) در آستانه ظهور موعود(عج) پدید خواهند آمد، نشانههاى ظهورند و اگر چه زمان ظهور بر هیچ کس روشن نیست اما، تحقق این نشانهها نویدبخش نزدیکى ظهور است .
در روایات اسلامى نشانههاى ظهور به دو دسته نشانههاى حتمى و نشانههاى غیر حتمى تقسیم شدهاند. علائم حتمى ظهور آنهایى هستند که تحققشان بدون هیچ قید و شرطى الزامى است؛ اما علائم غیر حتمى، نشانههایى هستند که ممکن است تغییر یابند و یا به کلى حذف شوند .
در سخنان عیسى مسیح (علیه السلام) و نیز نوشتههاى رسولان او نشانههایى از هر دو گونه ذکر شده است که با آنچه در روایات ما آمده، هماهنگیهاى کلى دارد. برخى از این نشانهها عبارتند از:
1- صیحه آسمانى:
یکى از حوادثى که در فاصله کمى از قیام مهدى منتظر (عج) رخ مىدهد، ندایى است که از آسمان برخاسته و نام حضرت قائم را به گوش تمام جهانیان مىرساند. شیخ طوسى، نعمانى و شیخ صدوق در کتابهاى خود روایات زیادى را در این مورد نقل کردهاند که در اینجا به یک مورد اشاره مىشود:
نعمانى به سند خود از امام محمد باقر (علیه السلام) چنین نقل مىکند: (1)
«آن نداى آسمانى بر نخواهد خاست مگر در ماه رمضان که ماه خداست. آن ندا از جبرئیل است که خطاب به مردم سر داده مىشود و نام قائم را در همه جا طنینانداز مىسازد تا آنجا که همه ساکنان زمین از شرق تا به غرب آن ندا را خواهند شنید. از وحشت شنیدن آن ندا هر کس که در خواب فرو رفته بیدار شده و هر کس برپا ایستاده ناچار به نشستن مىشود و هر کس بر زمین نشسته به ناگاه از جاى برمىخیزد. پس رحمت الهى بر کسى باد که این ندا را بشنود و به آن پاسخ گوید.»
در باور مسیحیان نیز از نشانههاى آمدن منجى، ندایى است که از آسمان برمىخیزد و یاران مسیح را گرد هم مىآورد:
و سرانجام نشانه آمدن من در آسمان ظاهر خواهد شد. آنگاه مردم دنیا مرا خواهند دید که در میان ابرهاى آسمان، با قدرت و شکوهى خیره کننده مىآیم و من فرشتگان خود را با صداى بلند شیپور خواهم فرستاد تا برگزیدگان مرا از گوشه و کنار زمین و آسمان گرد آورند. (2)
2- آتشى از آسمان:
در بعضى از روایات اسلامى به آتش زرد و سرخ خامى اشاره شده که از مقدمات ظهور حضرت مهدى (عج) است . از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمود:
وقتى آتش بزرگى از سوى مشرق مشاهده گردید که در بعضى شبها بالا مىآید، در آن هنگام گشایش کار مردم پدید مىآید و این آتش اندکى قبل از ظهور قائم خواهد بود. (3)
و از امام باقر (علیه السلام) روایت شده که فرمود:
وقتى از جانب مشرق آتشى بزرگ و سرخ خام مشاهده نمودید که سه یا هفت روز بالا مىآید . در آن هنگام به خواست خدا منتظر فرج آل محمد (صلی الله علیه و آله) باشید و خدا عزیز و حکیم است. (4)
در نسخه خطى ابن حماد از ابن معدان نقل شده است که گفت: (5)
وقتى در ماه رمضان ستونى از آتش از جانب شرق در آسمان مشاهده نمودید تا مىتوانید مواد غذایى و خوراک تهیه نمایید که آن سال قحطى خواهد بود.
در انجیل لوقا نیز از آتشى شبیه آنچه در روایات اسلامى آمده به عنوان نشانهاى از ظهور یاد شده است:
در آن زمان، دنیا مانند زمان لوط خواهد بود که مردم غرق کارهاى روزانهشان بودند، مىخوردند و مىنوشیدند و خرید و فروش مىکردند، مىکاشتند و مىساختند تا صبح روزى که لوط از شهر سدوم بیرون آمد و آتش گوگرد از آسمان بارید و همه چیز را از بین برد. بلى به هنگام بازگشت من، اوضاع دنیا به همین صورت خواهد بود. (6)
3- خروج دجال:
این نشانه، در کتابهاى اهل سنت، از نشانههاى برپایى قیامت دانسته شده است ولى در منابع روایى شیعه، از نشانههاى ظهور به شمار مىرود. بر اساس آنچه از ظاهر اخبار استفاده مىشود، دجال فردى است که در آخرالزمان و پیش از قیام مهدى (عج) خروج مىکند و غیر عادى است و با انجام کارهاى شگفتانگیز جمع زیادى از مردم را مىفریبد و سرانجام به دست عیسى مسیح (علیهالسلام) در کنار دروازه «در» در منطقه شام به هلاکت مىرسد. (7)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مىفرماید:
قیامت برپا نمىشود، تا وقتى که مهدى (علیه السلام) از فرزندانم قیام کند و مهدى (عج) قیام نمىکند، تا وقتى که شصت دروغگو خروج کنند. (8)
یا مىفرماید:
پیشاپیش برپایى قیامت، خروج دجال است و پیش از دجال، سى دروغگو، یا بیشتر خروج خواهند کرد. (9)
در کتاب مقدس نیز اطلاعات جامعى پیرامون دجال آمده است. البته واژه دجال (antichrist) تنها در مسایل یوحنا وارد شده اما ادعا شده است که در مکاشفه یوحنا، وسایل پولس و با صراحت کمترى در اناجیل و کتاب دانیال نیز مترادفهاى این واژه به کار رفته است. (10)
در مسایل یوحنا آمده است:
فرزندان عزیزم، پایان دنیا نزدیک شده است. شما حتما درباره ظهور دجال که دشمن مسیح است چیزهایى شنیدهاید . حتى الان نیز مخالفین مسیح همه جا دیده مىشوند. (11)
یوحنا نیز از چندین دجال سخن مىگوید ولى بین دجالان بسیار و یک دجال فرق مىگذارد:
دجال مىآید. الحال هم دجالان بسیار ظاهر شدهاند. (12)
4- خسوف و کسوف:
یکی دیگر از نشانههاى ظهور، کسوف در نیمه ماه رمضان و خسوف در آخر و یا اول همان ماه است که در احادیث فراوانى از آنها نام برده شده است .
امام باقر (علیه السلام) مىفرماید:
براى مهدى ما، دو نشانه است که از هنگامى که خداوند آسمانها و زمین را خلق فرمود، سابقه ندارد: خسوف در اول ماه رمضان و کسوف در نیمه همان ماه. (13)
در منابع مسیحى نیز سخن از خورشید گرفتگى و تیرگى ماه به عنوان نشانههاى ظهور به میان آمده است:
پس از این مصیبتها، خورشید تیره و تار خواهد شد و ماه، دیگر نخواهد درخشید، ستارهها خواهند افتاد و آسمان دگرگون خواهد شد. آنگاه تمام مردم، مرا خواهند دید که در ابرها با قدرت و شکوه عظیم مىآیم. (14)
5- جنگهاى خونین و قتلهاى فراوان:
روایتهاى اسلامى خبر از وقوع جنگها، فتنهها و آشوبهاى گسترده و فراوان در آخرالزمان و در آستانه ظهور امام مهدى (عج) مىدهند، فتنههایى که پىدرپى مىرسند و سرزمینهاى بسیارى را در برمىگیرند .
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از این فتنهها چنین یاد مىکنند:
فتنهاى به پا مىشود و به دنبال آن فتنهاى دیگر برمىخیزد. فتنه اولى در مقایسه با دومى همانند تازیانه خوردن است در مقایسه با ضربات لبه تیز شمشیر! سپس فتنهاى پدید مىآید که همه محرمات در آن حلال شمرده شود، آنگاه خلافت به بهترین مردم روى زمین مىرسد در حالى که او در خانهاش نشسته باشد. (15)
و نیز در جایى دیگر فرمودند:
بعد از من چهار فتنه بر شما فرود آید که در اولى خونها مباح مىشود، در دومى خونها و ثروتها مباح مىگردد، در سومى خونها و ثروتها و ناموسها مباح مىشود و در چهارمى آشوبى کور و کر جهان را مضطرب مىسازد. (16)
در منابع مسیحى نیز به وقوع جنگها و قتلهاى فراوان اشاره شده است:
از دور و نزدیک خبر جنگها به گوشتان خواهد رسید. اما پریشان نشوید، زیرا جنگها رخ خواهد داد؛ اما آخر دنیا در آن زمان نیست. (17)
قومها و ممالک جهان با یکدیگر به ستیز برخواهند خاست. (18)
در نقاط دور و نزدیک جنگهاى بسیارى بروز خواهد کرد ولى این علامت فرا رسیدن آخر زمان نیست . (19)
6- زیاد شدن گناهان و مفاسد اخلاقى:
علامه مجلسى، در باب نشانههاى ظهور، روایتى را از امام صادق (علیه السلام) آورده که در آن، بیش از یکصد نوع گناه و انحراف اخلاقى، اجتماعى، اعتقادى و فرهنگى که در دوران غیبت، دامنگیر جوامع اسلامى مىشود، پیشگویى شده است. از جمله: رشوهخوارى، قماربازى، شرابخوارى، زیاد شدن زنا، لواط، قطع صله رحم، سنگدل شدن مردمان، اهتمام مردم تنها به شهوت و شکم، از میان رفتن شرم، نپرداختن زکات و خمس، کمفروشى، بىاعتنایى به اوقات نماز، آراستن مساجد به زیورآلات، گزاردن حج به انگیزههاى مادى و براى غیر خدا، رعایت نکردن احترام بزرگترها، پیروى از ثروتمندان، صرف کردن سرمایههاى عظیم در فساد و ابتذال و بىدینى، چاپلوسى و تملقگویى و ... (20)
در باور مسیحیان نیز به افزایش گناه و فساد به عنوان نشانههاى ظهور و حوادث آخرالزمان اشاره شده است:
این را نیز باید بدانى که در زمانهاى آخر، مسیحى بودن بسیار دشوار خواهد بود زیرا مردم خداپرست، پولدوست، مغرور و متکبر خواهند بود، و خدا را مسخره کرده، نسبت به والدین نامطیع و ناسپاس خواهند شد و دست به هر عمل زشتى خواهند زد. مردم سنگدل و بىرحم، تهمتزن و ناپرهیزکار، خشن و متنفر از خوبى خواهند بود و کسانى را که مىخواهند زندگى پاکى داشته باشند به باد تمسخر خواهند گرفت. در آن زمان، خیانت در دوستى امرى عادى به نظر خواهد آمد، انسانها خودراى، تندخو و مغرور خواهند بود و عیش و عشرت را بیشتر از خدا دوست خواهند داشت. به ظاهر افرادى مومن، اما در باطن بىایمان خواهند بود. فریب اینگونه اشخاص خوش ظاهر را نخور. (21)
بسیارى برخاسته، خود را نبى معرفى خواهند کرد و عده زیادى را گمراه خواهند نمود، گناه آنقدر گسترش پیدا خواهد کرد که محبت بسیارى سرد خواهد شد . (22)
کلام آخر:
با توجه به این نشانهها و نیز علائمى دیگر که بىشک واقع خواهد شد و معصومین (علیهم السلام) به آنها اشاراتى فرمودهاند، به نزدیکى باور مسلمانان و مسیحیان پیرامون موضوع آخرالزمان پى مىبریم و این امر مىتواند سرآغازى براى مطالعهاى دقیقتر در خصوص مهدویت باشد . انشاءالله
پىنوشتها:
1- در انتظار موعود، ص103 .
2- متى، 24: 30 و 31 .
3- بحارالانوار، ج52، ص240 .
4- بحارالانوار، ج52، ص230 .
5 - عصر ظهور، ص297 .
6- لوقا، 17: 28 و 29 و 30 .
7- حوزه، ش71، ص262 .
8- ارشاد، ج2، ص371 .
9- بحارالانوار، ج52، ص300 .
10- موعود، ش31، دجال (آنتى کریست در کتاب مقدس) .
11- رساله اول یوحنا، 2: 18 .
12- رساله اول یوحنا، 2: 18 .
13- منتخبالاثر، ص444 .
14- مرقس، 13: 24، 25، 26 .
15- روزگار رهایى، ص894 (به نقل از الحاوى للفتاوى، ج2، ص136) .
16- همان، ص896 .
17- متى، 24: 6 .
18- متى، 24: 7 .
19- مرقس، 12: 7 .
20- حوزه، ش71، ص273 .
21- نامه دوم پولس به تیمورتائوس، 3 .
22- متى، 24: 11، 12، 13 .
منابع و مآخذ: (به ترتیب اهمیت در نقل مطالب)
1. CD نور، 2، جامعالاحادیث - مرکز تحقیقات کامپیوترى علوم اسلامى .
2 . انجیل عیسى مسیح (ع) .
3 . کامل، سلیمان، روزگار رهایى، ترجمه علىاکبر مهدوىپور .
4 . کورانى، على، عصر ظهور، ترجمه عباس جلالى، سازمان تبلیغات اسلامى، چاپ دوم 1371 .
5 . شفیعى سروستانى، ابراهیم، در انتظار موعود، مؤسسه فرهنگى موعود، چاپ اول 1376 .
6 . حوزه، شماره 71 و 70 ویژهنامه حضرت بقیةاللهالاعظم (عج)، مهر، آبان، آذر و دى 1374 .
7 . موعود، شماره 31، فروردین و اردیبهشت 1381 (دجال: مترجم اسماعیل نعمتالهى) .
منبع:
ماهنامه موعود جوان، ش 26
چهره امام مهدى علیه السلام در آیینه القاب
القاب ائمه اطهار علیهمالسلام، از آن جمله القاب امام زمان (عجلاللهتعالىفرجه)، یکى از راههاى مهم شناخت خصایل و فضایل آن حجتهاى به حق الهى است .
در این نوشته تلاش مىشود تا از طریق ارایه توضیح مختصر در زمینه برخى از لقبهاى حضرت بقیةالله، با ابعاد مختلف ویژگىها و اوصاف آن حضرت از منظر القابى که براى او تعیین شده است بیشتر آشنا شویم.
براى امام زمان علیه السلام اسامى و لقبهاى زیادى ذکر شده است. در کتاب نجمالثاقب مرحوم محدث نورى حدود صد و هشتاد و دو نام و لقب و در کتاب نام نامه حضرت مهدى علیه السلام به حدود سیصد و ده اسم و لقب آن حضرت اشاره شده است. گفتنى است که منشا اصلى این نامها و لقبها علاوه بر تصریح ائمه اطهار علیهمالسلام، و پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) ادعیه و زیارتنامههایى است که براى امام زمان علیه السلام ذکر شده است .
در اینجا به برخى از مهمترین القاب آن حضرت اشاره مىکنیم:
1- مهدى: یکى از مشهورترین لقبهاى امام زمان علیه السلام مهدى است. درباره علت نامیده شدن آن حضرت به این لقب روایتهاى مختلفى ذکر شده است. حضرت امام محمد باقر علیه السلام مىفرمایند:
هنگامى که مهدى ما قیام کنند ثروتها را به طور مساوى تقسیم و در جامعه به عدالت و دادگرى رفتار مىکند. هر کس از او اطاعت کند از خداوند اطاعت کرده است و هر کس او را نافرمانى کند از خدا نافرمانى کرده است. و آن جضرت را «مهدى» نامیدهاند چون به امور پنهان و نهانى هدایت مىگردد. (1)
درباره امور نهانى که آن حضرت به آنها هدایت مىشود یا هدایت مىکند با توجه به تعابیر روایات، نظرات چندى بیان شده است. از آنجا که در دوره غیبت مخصوصا دوران غیبت کبرى در اثر پیدا شدن تبلیغات ضددینى و تفسیرها و برداشتهاى نامناسب از احکام دین و نفوذ خرافات و اندیشههاى غلط غیردینى به اصول و تعالیم اصیل اعتقادى مردم دین اصلى و حتى قرآن اصلى را فراموش خواهند کرد . آن حضرت پس از ظهور قرآن اصیل و احکام واقعى، اسلام را از لابلاى آن همه تحریفات و تفسیرهاى نادرست بیرون خواهند کشید به گونهاى که حتى مردم گمان خواهند کرد که ایشان یک دین و آیین جدیدى را مطرح مىکنند به این مناسبت آن حضرت را مهدى مىگویند.
پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) در این باره مىفرمایند:
دوازدهمین فرزندم به گونهاى غایب خواهد شد که اصلا دیده نخواهد شد و در این دوره غیبت وقایع سختى رخ خواهد داد و در نتیجه طولانى شدن این دوره زمانى خواهد آمد که از اسلام جز اسمى و از قرآن جز رسم و خطى، اثرى باقى نخواهد ماند. در آن موقع خداوند متعال به وى اجازه خواهد داد تا قیام کند آنگاه به وسیله او اسلام را تقویت و تجدید خواهد کرد.(2)
بر طبق این دیدگاه چون حضرت مهدى علیه السلام مردم را به حقایق پنهان شده دینى راهنمایى خواهند کرد او را مهدى مىگویند .
دیدگاه دیگر این است که قائم آل محمد (صلى الله علیه و آله) را از این رو مهدى مىگویند که مردم را به امورى که بر آنها پوشیده است راهنمایى خواهد کرد. وى پس از ظهور جهت ارشاد پیروان ادیان دیگر کتابهاى آسمانى تحریف نشده آنها را به آنها نشان خواهد داد و از این طریق آنها را با دین اصیل خودشان آشنا خواهد ساخت و بر اساس همان احکام تحریف نشده آیین خودشان با آنان رفتار خواهد کرد. در روایتى مىخوانیم از جمله کارهاى حضرت امام زمان علیه السلام پس از ظهور این است که وى تورات اصلى و انجیل اصلى و سایر کتابهاى انبیاى گذشته را از یک مخفیگاه خارج خواهد ساخت.(3)
دیدگاه دیگر این است که آن حضرت پس از ظهور، مردم را در تمام زمینههایى که به بیراهه رفتهاند ارشاد خواهند کرد تا به راه و شیوههاى درست دست یابند؛ چون انحرافات دوران غیبت تنها در احکام دینى نیست چرا که در اثر جهل و ناآگاهى در عرصههاى سیاسى، علمى و صنعتى نیز مردم دچار اشتباهات زیادى مىشوند. طرفداران این برداشت نیز به برخى از روایات که مشتمل بر تعابیر خاصى هستند تمسک مىجویند. به عنوان مثال از امام صادق علیه السلام روایت شده است که آن حضرت فرمودند:
آن حضرت را مهدى مىگویند چون مردم را به امورى که گم کردهاند هدایت مىکند. (4)
این تعبیر شامل انحراف سیاسى و اقتصادى و فرهنگى و اجتماعى و ... نیز مىشود .
نتیجه آن که مىتوان گفت چون امام زمان علیه السلام به برکت علم بىنظیرى که دارند، مردم را در تمام عرصههاى حیات فردى و اجتماعى و علمى و دینى به راه صحیح هدایت خواهند کرد و آنها را از تمام گمراهىها نجات خواهند داد به این مناسبت آن حضرت را «مهدى» مىگویند. البته در برخى روایات نیز به این نکته هم اشاره شده است که یکى از چیزهاى مخفى که حضرت مهدى علیه السلام مردم را به آن هدایت خواهند کرد؛ ذخایر زیرزمینى و معادن است که شاید این لقب به این قبیل از عملکردهاى حضرت مهدى علیه السلام نیز دلالت داشته باشد .
2- قائم: گرچه همه انبیا و امامان با توجه به شرایطى که در آن واقع شده بودند قائم به حق بودند اما حضرت مهدى علیه السلام را بالخصوص قائم لقب دادهاند. وقتى ابوحمزه ثمالى به امام محمد باقر علیه السلام عرض کردند:
اى فرزند رسول خدا مگر همه شما اهلبیت قیام کننده به حق نیستید؟
حضرت فرمودند: چرا همه ما براى حق قیام مىکنیم .
آنگاه ابوحمزه سؤال مىکند:
پس چرا از بین همه اهلبیت فقط به صاحبالامر علیه السلام قائم گفته مىشود؟
حضرت باقر علیه السلام مىفرمایند:
موقعى که حضرت سیدالشهداء علیه السلام به شهادت رسیدند همه فرشتگان آسمانها از این پیشامد ناراحت و متالم شدند. خداوند متعال به منظور دلدارى آنها امامان نهگانه از نسل امام حسین علیه السلام را به آنها نشان دادند آنگاه که به مهدى آل محمد صلى الله علیه و آله که در آن حال مشغول نماز و نیایش به درگاه حضرت حق بودند رسیدند خداوند متعال فرمودند: این همان قائمى است که به وسیله قیام او از قاتلان حسین بن على علیهماالسلام انتقام خواهم گرفت. (5)
و امام صادق علیه السلام در این باره فرمودهاند:
مهدى علیه السلام را به خاطر قیامش براى حق قائم نامیدهاند. (6)
بر اساس این قبیل روایات چون دوازدهمین جانشین پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله بزرگترین حکومت و قیام اصلاحى دینى را در طول تاریخ حیات بشر انجام خواهد داد و در سرتاسر حکومت عدل جهانى اسلام را مستقر خواهد ساخت به آن حضرت لقب «قائم» داده شده است .
در این باره روایتهاى دیگرى نیز هست که از بُعد دیگرى این مطلب را مورد توجه قرار دادهاند که البته منافاتى با برداشت دسته اول ندارد. بر طبق این دیدگاه آن حضرت را قائم مىگویند چون سالها پس از غیبت وقتى که مردم در اثر طول زمان یاد و خاطره آن حضرت را کم کم در اثر مشغول شدن به زینتهاى دنیا فراموش کردند، آن حضرت قیام خواهند کرد و حکومت عدل جهانى را در سرتاسر عالم برقرار خواهند ساخت؛ «قائم» نامیده شده است .
در این زمینه از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله روایت شده است که آن حضرت فرمودند:
از این جهت قائم ما اهلبیت را قائم نامیدهاند که پس از فراموش شدن نامش قیام مىکند. (7)
و یا وقتى از امام جواد علیه السلام سؤال مىکنند چرا او را قائم مىنامند؟ در جواب مىفرمایند:
زیرا بعد از آن که نام آن حضرت از خاطرهها فراموش شود و اکثر مفقودین به امامت آن حضرت از دین خدا و اعتقاد به امامت حضرت مهدى علیه السلام رویگردان شوند او قیام مىکند. (8)
و نقل شده است به محض شنیدن ظهور آن حضرت عدهاى خواهند گفت: در طول این همه سال چگونه ممکن است او زنده مانده باشد باید تاکنون استخوانهاى او هم پوسیده شده باشد. چطور ادعا مىکند که او قیام کرده است؟ اما در هر حال آن زمانى که شرایط فراهم گردد و به اذن پروردگار عالم او قیام خواهد کرد. عظیمترین انقلاب قابل تصور را رهبرى خواهد نمود و قافله بشریت را به سعادت واقعى رهنمون خواهد شد .
پىنوشتها:
1- عقدالدرر، باب 3، ص40/ اثباةالهداة، ج7، ص110 و 169 .
2- منتخبالاثر، ص98 .
3- بحارالانوار، ج51، ص29 .
4- اثباةالهداة، ج7، ص110 .
5- بحارالانوار، ج51، ص28 .
6- همان، ص30 .
7- معانىالاخبار، ص65 .
8- کمالالدین، ص378 .
منبع:
فصلنامه موعود، ش 28